English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
accession book فهرست کتب یک کتابخانه که به سایر کتب ضمیمه شود
Other Matches
bibliotheca کتابخانه فهرست کتب
opening hours ساعاتی که بانک، کتابخانه و سایر مراکز باز می شود.
linkage نرم افزار مخصوص که بخشهای کد برنامه را با توابع کتابخانه یا سایر کدها متصل میکند
linkages نرم افزار مخصوص که بخشهای کد برنامه را با توابع کتابخانه یا سایر کدها متصل میکند
user library کتابخانه استفاده کننده کتابخانه کاربر
excursus مقالهء ضمیمه ضمیمه تشریحی
vehicle summary فهرست پیاده شدن خودروها فهرست ترتیب و مشخصات خودروهای ستون
blacklist فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklisted فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklisting فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklists فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
concordances فهرست الفبایی کلمات وعبارات در نوشته فهرست راهنما
concordance فهرست الفبایی کلمات وعبارات در نوشته فهرست راهنما
rotas صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
rota صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
active list فهرست افراد اماده به خدمت فهرست سربازان
waiting list فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
part list فهرست قطعات فهرست لوازم یدکی
waiting lists فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
picking list فهرست کالاهای انتخابی فهرست انتخاب
formula الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulae الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
annexes ضمیمه کردن ضمیمه
annex ضمیمه کردن ضمیمه
annexing ضمیمه کردن ضمیمه
glossary فهرست معانی فهرست لغات
glossaries فهرست معانی فهرست لغات
indexes فهرست فهرست اعلام
index فهرست فهرست اعلام
indexed فهرست فهرست اعلام
library کتابخانه
libraries کتابخانه
program library کتابخانه برنامه ها
our library is well stocked کتابخانه ماموجودی
system library کتابخانه سیستم
systems library کتابخانه سیستم ها
project library کتابخانه پروژه
subroutine library کتابخانه زیرروال
subroutine library کتابخانه زیرروال ها
routine library کتابخانه روال ها
program library کتابخانه برنامه
library automation خودکارسازی کتابخانه
library manager مدیر کتابخانه
stacks قفسه کتابخانه
stacked قفسه کتابخانه
stack قفسه کتابخانه
tape library کتابخانه نوارها
library routine روال کتابخانه
macro library کتابخانه ماکرو
walking library کتابخانه متحرک
macro library درشت کتابخانه
support library کتابخانه پشتیبان
public library کتابخانه عمومی
bookmobile کتابخانه سیار
common library کتابخانه اشتراکی
disk library کتابخانه دیسک
our library is well stocked جنس کتابخانه ما جور
the books hereof کتابهای این کتابخانه
entry در پایگاه دادههای یا کتابخانه
curatorship تصدی کتابخانه وموزه ومانندان
curatorial نگهبان یامتصدی کتابخانه یاموزه
patron-driven acquisition [PDA] [library] کسب بر طبق [درخواست] مشتری [کتابخانه]
pressmark حروف رمزی مشخصه کتب کتابخانه
indexing زبان ساخت کتابخانه یا اندیس کتاب
non-circulating materials اجناسی که قرض داده نمی شوند [بیشتر در کتابخانه]
There are ine milion book (volumes)in this library. دراین کتابخانه یک میلیون جلد کتاب وجود دارد
accession number نمره مسلسل کتابی که به کتب کتابخانه افزوده میشود
materials that cannot be borrowed اجناسی که قرض داده نمی شوند [بیشتر در کتابخانه]
The library is the obvious place for the after-dinner hours. کتابخانه جایی بدیهی برای ساعت پس از شام است.
press mark علامتی که جای کتاب رادرقفسههای کتابخانه نشان میدهد
run duration کتابخانه توابع که توسط برنامه کاربردی در حین اجرا قابل دستیابی است
appendant ضمیمه
attached ضمیمه
apendix ضمیمه
amendment ضمیمه
amendments ضمیمه
accompanying ضمیمه
appendage ضمیمه
accompaniments ضمیمه
accompaniment ضمیمه
appendages ضمیمه
appurtenance ضمیمه
appendices ضمیمه
annexes ضمیمه
enclosure ضمیمه
annex ضمیمه
exhibits ضمیمه
exhibiting ضمیمه
exhibited ضمیمه
exhibit ضمیمه
insertion ضمیمه
addenda ضمیمه
addendum ضمیمه
appurtenence ضمیمه
annexing ضمیمه
supplements ضمیمه
enclosures ضمیمه
supplementing ضمیمه
supplement ضمیمه
complementing ضمیمه
complemented ضمیمه
complement ضمیمه
attachment ضمیمه
supplemented ضمیمه
complements ضمیمه
inclusive of <prep.> به ضمیمه
including <prep.> به ضمیمه
including به ضمیمه
thereto attached ضمیمه به ان
appendix ضمیمه
comprising <prep.> به ضمیمه
appendixes ضمیمه
DLL در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامههای کاربردی که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی اند
tag ضمیمه کردن
arrangements ضمیمه قرارداد
annexed <adj.> <past-p.> ضمیمه شده
adjuncts ملازم ضمیمه
affected [added] <adj.> <past-p.> ضمیمه شده
annexed ضمیمه منضم
arrangement ضمیمه قرارداد
attached <adj.> <past-p.> ضمیمه شده
accompanies ضمیمه کردن
accompanied ضمیمه کردن
adjoint مشوق ضمیمه
adject ضمیمه کردن
attachment ضبط ضمیمه
attachment ضمیمه الصاق
enclosed <adj.> <past-p.> ضمیمه شده
enclosing ضمیمه کردن
encloses ضمیمه کردن
enclose ضمیمه کردن
attributed <adj.> <past-p.> ضمیمه شده
attach ضمیمه کردن
an a to a dictionary ضمیمه فرهنگ
attaches ضمیمه کردن
adjunct ملازم ضمیمه
attaching ضمیمه کردن
enclosed ضمیمه شده
tag ضمیمه شدن به
tags ضمیمه کردن
tacking ضمیمه کردن
affixed ضمیمه کردن
affix ضمیمه کردن
appendix ضمیمه ذیل
appendixes ضمیمه ذیل
affixes ضمیمه کردن
vermiform appendix ضمیمه اعور
cirrus اویز ضمیمه
tack ضمیمه کردن
tacks ضمیمه کردن
postscripts ضمیمه کتاب
postscript ضمیمه کتاب
tacked ضمیمه کردن
tags ضمیمه شدن به
codicils ضمیمه وصیتنامه
codicil ضمیمه وصیتنامه
accompany ضمیمه کردن
affixing ضمیمه کردن
affixed <adj.> <past-p.> ضمیمه شده
extrinsic جزئی ضمیمه
given in ضمیمه شده
subjoin ضمیمه کردن
append ضمیمه کردن
add ضمیمه کردن
other <adj.> سایر
pendant بی تکلیف ضمیمه شده
annexing پیوستن ضمیمه سازی
pendants بی تکلیف ضمیمه شده
annex پیوستن ضمیمه سازی
annexes پیوستن ضمیمه سازی
the a invoice صورت حساب ضمیمه
cirrate دارای زائده و ضمیمه
adjunction ضمیمه مشاع سازی
attachment توقیف کردن ضمیمه
addition اسم اضافی ضمیمه
additions اسم اضافی ضمیمه
annexation ضمیمه سازی انضمام
other people سایر مردم
glossaries واژه نامه ضمیمه کتاب
copy of his letter is here with enclosed رونوشت نامه وی ضمیمه است
supplements تکمیل کردن ضمیمه شدن به
attachment ضمیمه اثاث جمع اوری
supplement تکمیل کردن ضمیمه شدن به
supplementing تکمیل کردن ضمیمه شدن به
supplemented تکمیل کردن ضمیمه شدن به
glossary واژه نامه ضمیمه کتاب
schedules صورت یا فهرستی ضمیمه کردن
tagged بر چسب زده ضمیمه دار
schedule صورت یا فهرستی ضمیمه کردن
scheduled صورت یا فهرستی ضمیمه کردن
Other means of transport سایر وسایل نقلیه
return account صورتحسابی که به برات رجوعی ضمیمه میشود
attachable قابل بهم پیوستن یا ضمیمه کردن
multimedia محصول ماکروسافت که امکان تولید برنامههای کاربردی چند رسانهای با استفاده از کتابخانه توابع برای کنترل گردش ویدیو
leader درباره سایر رکوردهای فایل
head توپی کامل و سایر متعلقات
ceteris paribus ثابت بودن سایر شرایط
leaders درباره سایر رکوردهای فایل
dynamic link library در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامه ها که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com