English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (14 milliseconds)
English Persian
searchable قابل جستجو
Search result with all words
document عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
documented عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
documenting عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
conversion tables جدول جستجو یا مجموعهای ازنتایج ذخیره شده که به سرعت با یک فرآیند قابل دستیابی هستند و نیازی به محاسبه نتیجه نیست
random access فایلی که هر رکورد آن به سرعت با آدرسش قابل دستیابی است , بدون جستجو در بقیه فایل و به ممحل قبلی بستگی ندارد
translation tables جدولهای جستجو یا مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت توسط پردازنده قابل دستیابی هستند بدون نیاز به محاسبه نتیجه
Other Matches
linear روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا به جواب برسد.
searched روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searchingly روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
search روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searches روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
backwards جستجو برای دادهای که در محل نشانه گرد قرار دارد یا در انتهای فایل است و جستجو تا ابتدای فایل
distributing سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
distributes سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
distribute سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
searchingly جستجو
seeks جستجو
querying جستجو
query جستجو
researches جستجو
researching جستجو
seeking جستجو
quest جستجو
queried جستجو
queries جستجو
hunts جستجو
hunted جستجو
look up جستجو
search جستجو
on the lurk در جستجو
probes جستجو
probed جستجو
probe جستجو
searched جستجو
searches جستجو
hunt جستجو
researched جستجو
research جستجو
rummages جستجو
rummaged جستجو
rummage جستجو
inquisition جستجو
database جستجو
prowls جستجو
prowling جستجو
prowled جستجو
prowl جستجو
investigations جستجو
databases جستجو
rummaging جستجو
inquisitions جستجو
right of search حق جستجو
investigation جستجو
seek جستجو
quests جستجو
friendly front end طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
recoverable item وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
surveillance جستجو کردن
search جستجو کردن
scoured جستجو کردن
track down <idiom> جستجو کردن
disquisition تحقیق جستجو
to browse through جستجو کردن
to rummage جستجو کردن
hunt after جستجو کردن
hunt for جستجو کردن
search results نتایج جستجو
searchingly جستجو کردن
to search جستجو کردن
searches جستجو کردن
search result نتیجه جستجو
searcher جستجو کننده
searchers جستجو کننده
searched جستجو کردن
hunt out با جستجو یافتن
to hunt up جستجو کردن
hunt up جستجو کردن
to search after جستجو کردن
seeks جستجو کردن
seeds جستجو کردن
seed جستجو کردن
quester جستجو کننده
ransacking جستجو کردن
searchless بدون جستجو
ransacks جستجو کردن
seach جستجو کردن
searching time زمان جستجو
search and replace جستجو و جایگزینی
search cycle چرخه جستجو
search string رشته جستجو
search memory حافظه جستجو
search key کلید جستجو
to scratch about جستجو کردن
seeking جستجو کردن
scour جستجو کردن
to smell about جستجو کردن
mouse جستجو کردن
seek جستجو کردن
mouser جستجو کننده
snook جستجو کردن
mouses جستجو کردن
to feel after any thing جستجو کردن
corrective maintenance عمل جستجو
ransack جستجو کردن
seeker جستجو کننده
ransacked جستجو کردن
scours جستجو کردن
elimination در حین جستجو
archival quality مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
HTTPD تصدیق و جستجو باشد
had searched اگر جستجو میکردید
to hunt out جستجو کردن ویافتن
snooker بوکش جستجو کننده
exhaustive search جستجو هر رکورد در پایگاه
average seek time مدت متوسط جستجو
total search result مجموع نتیجه جستجو
seek جستجو برای یافتن
to grub جستجو کردن [برای]
to grub about جستجو کردن [برای]
search results نتیجه های جستجو
to sift through something با زیر و رو جستجو کردن
fibonacci search جستجو فیبو ناجی
tracers طراح جستجو کننده
to prospect [for] جستجو کردن [برای]
wild goose chase <idiom> ناامیدانه جستجو کردن
go through <idiom> جستجو وکنکاش کردن
tracer طراح جستجو کننده
global search and replace جستجو و جایگزینی سراسری
to search گشتن [جستجو کردن]
traceable جستجو کردنی یافتنی
seeks جستجو برای یافتن
seeking جستجو برای یافتن
to make r. after something چیزی را جستجو کردن
occultist جستجو کننده علوم پوشیده
searchingly جستجو برای یک موضوع داده
searches جستجو برای یک موضوع داده
search and clear جستجو و پاک کردن دشمن
search جستجو برای یک موضوع داده
searched جستجو برای یک موضوع داده
grubbed زمین کندن جستجو کردن
grub زمین کندن جستجو کردن
grubs زمین کندن جستجو کردن
escrow سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
to seek somebody out جستجو برای پیدا کردن کسی
They searched the whole town . تمام شهر را گشتند ( جستجو کردند )
omission factor تعداد متنهای مربوطه که در یک جستجو گم شدند
inscrutably چنانکه نتوان جستجو کردیا دریافت
to dig up با به هم زدن [جستجو کردن] از خاک در آوردن
browses جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون مجوز
match جستجو در پایگاه داده برای اطلاع مشابه
to seek a remedy for something چاره یا درمان برای چیزی جستجو کردن
matches جستجو در پایگاه داده برای اطلاع مشابه
browse جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون مجوز
scavenging جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون اجازه
browsed جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون مجوز
factors در حین جستجو بخشی از داده که استفاده نشده است
factor در حین جستجو بخشی از داده که استفاده نشده است
dichotomizing search روش جستجو سریع برای استفاده از لیست داده ها.
head-hunting <idiom> جستجو کردن برای یافتن شخصی شایسته ولایق
areas جستجو برای داده خاص در بخشی از حافظه یا فایلها
area جستجو برای داده خاص در بخشی از حافظه یا فایلها
combustible قابل سوزش قابل تراکم
presentable قابل معرفی قابل ارائه
sensible قابل درک قابل رویت
thankworthy قابل تشکر قابل شکر
transferable قابل واگذاری قابل انتقال
adducible قابل اضهار قابل ارائه
presumable قابل استنباط قابل استفاده
observable قابل مشاهده قابل گفتن
tenable قابل مدافعه قابل تصرف
changeable قابل تعویض قابل تبدیل
achievable قابل وصول قابل تفریق
elastic قابل کش امدن قابل انعطاف
flexile قابل تغییر قابل تطبیق
presentable قابل نمایش قابل تقدیم
bilable قابل رهایی قابل ضمانت
exigible قابل مطالبه قابل پرداخت
exigible قابل تقاضا قابل ادعا
occidentalist کسیکه فرهنگ و اداب باختریان را جستجو میکند باختر شناس
seeking بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
seeks بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
global تابع جستجو و جایگزینی پردازشگر کلمه در یک متن یا فایل کامل
seek بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
globally تابع جستجو و جایگزینی پردازشگر کلمه در یک متن یا فایل کامل
case sensitive search جستجو برای حساسیت نسبت به بزرگ یا کوچک بودن حرف
trapdoor روش وارد شدن به سیستم برای تغییر داده یا جستجو یا کلاهبرداری
WAIS سیستمی که به کاربر امکان جستجو اطلاعات ذخیره شده در اینترنت میدهد
trapdoors روش وارد شدن به سیستم برای تغییر داده یا جستجو یا کلاهبرداری
capacity حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacities حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
snoops بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
snooping بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
snooped بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
disjunctive search جستجو برای داده هایی که لااقل با یکی از اعداد کلید مط ابق هستند
snoop بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
to frisk [a person] دست روی بدن کسی کشیدن [در جستجو برای اسلحه یا مواد مخدر]
searched فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
orbiting در رهگیری هوایی یعنی درحال چرخش یا دور بزنید وهدف را جستجو کنید
hunter killer نیروهای شکاری و انهدامی دریایی یکان مامور جستجو وانهدام زیردریایی دشمن
search فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
searches فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
searchingly فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
browser برنامه نرم افزاری که برای جستجو در صفحات www در اینترنت ذخیره شده است
retrieval عمل جستجو, محل دادن وبهبود اطلاعات ازیک فایل یا رسانه ذخیره سازی
Shockwave سیستم سافت Maecromedia که به جستجو گر وب امکان نمایش جلوههای پیچیده چند رسانهای میدهد
case تابع جستجویی که وقتی جواب میدهد که کلمه جستجو و حالت حروف آن تط ابق داشته باشتد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com