English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
conveyancing قباله نویسی
Other Matches
deeds قباله
deed قباله
title deeds قباله
title deed قباله مالکیت
title-holder دارندهی قباله
title-holders دارندهی قباله
certificate of land قباله زمین
marriage bed قباله ازدواج
conveyancer قباله نویس
purchase by a deed قباله کردن
abstract a deed قباله ایی را خلاصه کردن
pascal زبان برنامه نویسی ساخت یافته سطح بالا که برای میکروها و آموزش برنامه نویسی به کار می رود
procedure زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان برنامه نویسی تابعی را فراهم میکند
stenography مختصر نویسی کوتاه نویسی
modula زمان برنامه نویسی سطح بالا مشتق شده از پاسکال که از روشهای برنامه نویسی تابعی و انتزاع داده استفاده میکند
structured programming برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
forth نوعی برنامه نویسی جهت استفاده در برنامه نویسی وفیفهای
c رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متنافر باعدد 21 در سیستم دهدهی است نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است
modular programming برنامه نویسی پیمانهای برنامه نویسی واحدی
apl یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
automatic programming روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
automatic coding برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه نویسی خودکار
chirography خط نویسی
commentation تقریظ نویسی
prescription نسخه نویسی
prescriptions نسخه نویسی
codification قانون نویسی
endorsement پشت نویسی
cryptography رمز نویسی
dactyliography نگین نویسی
macrography درشت نویسی
letter paper کاغذ نویسی
leetter writing کاغذ نویسی
laconicism کوته نویسی
laconism کوته نویسی
enter نام نویسی
rewrote دوباره نویسی
duplication دونسخه نویسی
indorsement فهر نویسی
grandiloquence قلنبه نویسی
graphorrhea بی ربط نویسی
enrollment اسم نویسی
entered نام نویسی
dramaturgy فن درام نویسی
enters نام نویسی
allegorization تمثیل نویسی
brachygraphy تند نویسی
annotation حاشیه نویسی
countersigning فهر نویسی
countersigns فهر نویسی
lexicography لغت نویسی
lexicography فرهنگ نویسی
typing ماشین نویسی
coding برنامه نویسی
annotation فهر نویسی
brachygraphy مختصر نویسی
shorthand تند نویسی
shorthand مختصر نویسی
countersign فهر نویسی
countersigned فهر نویسی
annotations فهر نویسی
annotations حاشیه نویسی
subscription پذیره نویسی
subscriptions پذیره نویسی
endorsements فهر نویسی
endorsements پشت نویسی
calligraphy خوش نویسی
callings خوش نویسی
enlistment نام نویسی
endorsement فهر نویسی
rewritten دوباره نویسی
rewriting دوباره نویسی
rewrites دوباره نویسی
rewrite دوباره نویسی
enlistments نام نویسی
acceeptance قبولی نویسی
synonymy مترادف نویسی
listing اسم نویسی
automatic writing ناهشیار نویسی
stenography تند نویسی
orthography درست نویسی
mythography افسانه نویسی
note paper کاغذ نویسی
report writer گزارش نویسی
listing فهرست نویسی
listings اسم نویسی
listings فهرست نویسی
prosaism نثر نویسی
prosaism مبتذل نویسی
prolixity دراز نویسی
pindaric مغلق نویسی
precipitousness work خلاصه نویسی
registration نام نویسی
palingraphia وارونه نویسی
tachygraphy تند نویسی
programming برنامه نویسی
microprogramming ریزبرنامه نویسی
microcoding ریزبرنامه نویسی
mirror writing وارونه نویسی
endorsements فهر نویسی جیرو
programming team تیم برنامه نویسی
itemization جزء بجزء نویسی
essays تالیف مقاله نویسی
programming statement حکم برنامه نویسی
programming librarian بایگان برنامه نویسی
absolute coding برنامه نویسی مطلق
absolute code برنامه نویسی مطلق
verbosity دراز نویسی پرگویی
lexical وابسته به فرهنگ نویسی
applicants داوطلب نام نویسی
applicant داوطلب نام نویسی
purism لفظ قلم نویسی
qualified endorsement پشت نویسی مقید
script assistant معاون برنامه نویسی
stenogrsphic وابسته به تند نویسی
tachygraphic وابسته به تند نویسی
type write ماشین نویسی کردن
to take notes of خلاصه نویسی کردن از
longhand دستینه تمام نویسی
system programming برنامه نویسی سیستم
restrictive indorsement پشت نویسی مقید
endorsement فهر نویسی جیرو
symbolic programing برنامه نویسی نمادی
symbolic coding برنامه نویسی نمادی
qualified indorsement فهر نویسی مقید
reenlistment تجدید نام نویسی
relative coding برنامه نویسی نسبی
reprogramming برنامه نویسی مجدد
restrictive indorsement فهر نویسی مشروط
systems programming برنامه نویسی سیستم
programming language زبان برنامه نویسی
macroprogramming درشت برنامه نویسی
indorse فهر نویسی کردن
indorse پشت نویسی کردن
indorsation پشت نویسی کردن
impanel نام نویسی کردن
graphic arts هنر خط نویسی و طراحی
modular coding برنامه نویسی پیمانهای
functional programming برنامه نویسی تابعی
modular programming برنامه نویسی پیمانهای
enroll اسم نویسی کردن
endorsement in full فهر نویسی کامل
dynamic programming برنامه نویسی پویا
interlinear دارای میان نویسی
interlineation در میان سطر نویسی
logic programming برنامه نویسی منطقی
linear programming برنامه نویسی خطی
lexicographical مربوط به لغت نویسی
lexicographic order ترتیب لغت نویسی
microcoding device دستگاه ریزبرنامه نویسی
leetter writing نامه نویسی انشا
land sturm نام نویسی همگانی
micrograph الت ریز نویسی
microprograming ریز برنامه نویسی
mathematical programming برنامه نویسی ریاضی
number system سیستم عدد نویسی
digraphic substitution رمز نویسی عددی
paragrahia ناخوشی غلط نویسی
chief programmer سازمان برنامه نویسی
by acceptance از طریق قبولی نویسی
symbolic programming برنامه نویسی سمبلیک
automatic programming برنامه نویسی اتوماتیک
program language زبان برنامه نویسی
programming aids ادوات برنامه نویسی
automatic coing برنامه نویسی خودکار
application programming برنامه نویسی کاربردی
annotation symbol علامت حاشیه نویسی
programming aids کمک برنامه نویسی
optimum programming برنامه نویسی بهینه
coding form ورقه برنامه نویسی
defensive programming برنامه نویسی تدافعی
numeric coding برنامه نویسی عددی
prospectus آگهی پذیره نویسی
one for one زبان برنامه نویسی
conventional programming برنامه نویسی قراردادی
concurrent programming برنامه نویسی همزمان
computer programming برنامه نویسی کامپیوتری
optimm programming برنامه نویسی بهینه
optimum coding برنامه نویسی بهینه
coding form فرم برنامه نویسی
acceptance duty الزام به قبولی نویسی
levying تحمیل نام نویسی
endorsed فهر نویسی کردن
endorses پشت نویسی کردن
endorses فهر نویسی کردن
endorsing فهر نویسی کردن
enlistment نام نویسی کردن
enlistments نام نویسی کردن
programming برنامه نویسی کامپیوتر
doublets رمز نویسی دوبله
register اسم نویسی کردن
registering اسم نویسی کردن
registers اسم نویسی کردن
doublet رمز نویسی دوبله
endorse پشت نویسی کردن
endorse فهر نویسی کردن
levies تحمیل نام نویسی
levied تحمیل نام نویسی
endorsed پشت نویسی کردن
matriculate نام نویسی کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com