English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
great power قدرت بزرگ جهانی
Other Matches
world power قدرت جهانی
league of nations تاسیس جهانی مشهور که بین دو جنگ جهانی فعالیت داشت و درواقع مقدمهای بود برای تشکیل سازمان ملل متحد
universal grid مختصات نقشهای جهانی شبکه بندی نقشهای جهانی
empower صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowers صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowering صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowered صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
creativeness قدرت خلاقه قدرت ابداع
dictatorship of proletariat اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
countervailing power قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
authoritarainism نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
My grandparents are six feet under. <idiom> پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
big game صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
macropterous دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
museum piece آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
fossil آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
planetary جهانی
ecumenical جهانی
other-worldly آن جهانی
global جهانی
globally جهانی
worldwide جهانی
earthliness جهانی بودن
fleshly جهانی دنیوی
inframundane زیر جهانی
premundane پیش از جهانی
international coulomb کولن جهانی
universal time ساعت جهانی
Univ به طور جهانی
Univ مخفف جهانی
epidemic عالمگیر جهانی
universalize جهانی کردن
world-class در سطح جهانی
world class در سطح جهانی
world war جنگ جهانی
international morse code مورس جهانی
cosmopolite شخصیت جهانی
continental code مورس جهانی
universal set مجموعه جهانی
mundane این جهانی
world cup جام جهانی
antemundane پیش از جهانی
worldly این جهانی
world liquidity نقدینگی جهانی
sublunary این جهانی
oecumenicity شهرت جهانی
universal جامع جهانی
world simulation همانندسازی جهانی
cosmopolite سرتاسر جهانی
epidemics عالمگیر جهانی
world wars جنگ جهانی
sublunar این جهانی
world bank بانک جهانی
universal جهانی دنیایی
golf world cup جام جهانی گلف
georef grid مختصات جغرافیایی جهانی
To be world famous . To enjoy an international reputation. شهرت جهانی داشتن
terrestrial این جهانی دنیوی
universal character set مجموعه کاراکترهای جهانی
world record holder دارنده رکورد جهانی
time zone منطقه ساعتی جهانی
world war ii جنگ جهانی دوم
atlas grid شبکه بندی جهانی
ski world cup جام جهانی اسکی
world war i جنگ جهانی اول
international units واحدهای جهانی برق
time zones منطقه ساعتی جهانی
world health organization سازمان بهداشت جهانی
Internet شبکه جهانی اینترنت
world federalist طرفدار حکومت جهانی
gradient circuit مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
radar discrimination قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
avco cup جام جهانی انجمن هاکی
universal transverse mercator سیستم تصویر جهانی مرکاتور
world federation of trade unions فدراسیون جهانی اتحادیههای کارگری
universal declaration of human rights اعلامیه جهانی حقوق بشر
international bill of the right of man اعلامیه جهانی حقوق بشر
grandam مادر بزرگ ننه بزرگ
grandparents پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandparent پدر بزرگ یا مادر بزرگ
so large چندان بزرگ بقدری بزرگ
post war consumption functions توابع مصرف پس از جنگ جهانی دوم
wcce کنفرانس جهانی کامپیوترها در تعلیم و تربیت
world federalism طرفداری از حکومت جهانی ائتلاف دول
Italian stucco is world famous . گچ برای ایتالیا شهرت جهانی دارد
cray نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
grids مختصات شبکه بندی جهانی پلاک در باطری
grid مختصات شبکه بندی جهانی پلاک در باطری
campaign clasp نشان فلزی شرکت درجنگ جهانی اول
Where shall we be if another world war breaks out ? اگر جنگ جهانی دیگری رخ دهد کارما بکجا می کشد ؟
malism عقیده باینکه این جهان روی همرفته بد جهانی است
letter de chancellerie نامهای است که در مناسبات مهم جهانی مورد استفاده قرار می گیرد
association for computing machinery بزرگترین جامعه جهانی اموزشی و علمی جهت توسعه مهارتهای فنی وصلاحیتهای حرفهای متخصصان کامپیوتر
security council یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل که 11 عضودارد و وفیفه عمده ان حفظ صلح و امنیت جهانی است
cold war عموما" به مبارزات تبلیغاتی بلوکهای شرق و غرب علیه یکدیگربخصوص بعد از جنگ جهانی دوم اطلاق میشود
yalta conference م تشکیل یک سازمان جهانی برای صلح و امنیت جهان تاکید و بر پارهای تصمیمات دیگر که قبلا" در منشوراتلانتیک به ان اشاره شده بودتاکید شد
internationalism روش فکری مبنی بر لزوم همکاری وهمبستگی نزدیک بین ملتهای جهان به حدی که به تشکیل یک حکومت جهانی منجر شود
international ElectrotechnicalCommission ...کمیسیون الکتریکی جهانی کمیسیون بین المللی مهندسی برق
internationals ElectrotechnicalCommission ...کمیسیون الکتریکی جهانی کمیسیون بین المللی مهندسی برق
zone time وقت یا ساعت منطقهای سیستم ساعت 42 ساعتی جهانی
marshall plan طرح کمک امریکابرای توسعه اقتصادی کشورهای اروپای غربی که پس از جنگ جهانی دوم برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم دراین کشورها اجراگردید
united nations organization سازمان جهانی که در تاریخ 42 اکتبر5491 در واقع به عنوان نتیجه قهری جنگ وکنفرانسهای راجع به ان به وجود امده است و در حقیقت جانشین جامعه ملل میباشد
universal time وقت جهانی وقت بین المللی
world bank بانک جهانی یا بانک بین المللی تجدید ابادانی و توسعه که هدفش کمک به کشورهای عضو برای رشداقتصادی از طرق مختلفه میباشد
tensions قدرت
tension قدرت
commanding با قدرت
energies قدرت
vigor قدرت
capability قدرت
powering قدرت
vim قدرت
vis قدرت
might قدرت
powered قدرت
strenght قدرت
zing قدرت
inauthoritative بی قدرت
power takeoff قدرت
strong-arm قدرت
strong arm قدرت
godown قدرت
will power <idiom> قدرت
power قدرت
strengths قدرت
strength قدرت
abilities قدرت
ability قدرت
authority قدرت
forcing قدرت
potency قدرت
powers قدرت
nerve قدرت
nerves قدرت
energy قدرت
posses قدرت
vigour قدرت
sovereignty قدرت
posse قدرت
forces قدرت
force قدرت
social power قدرت اجتماعی
strenght قدرت شدت
dielectric power قدرت دی الکتریکی
horse power قدرت اسب
heam yoei vooly تئوری قدرت
detection range قدرت اکتشافی
diagonal power قدرت قطری
heavens قدرت پروردگار
detectability قدرت اشکارسازی
source of power منبع قدرت
increase of power افزایش قدرت
prepotence قدرت کامل
imperium قدرت مطلقه
input power قدرت ورودی
the finger of god قدرت خدا
destructivity قدرت تخریب
bearing capacity قدرت تحمل
great power کشور با قدرت
heaven قدرت پروردگار
deglutition قدرت بلع
acidity قدرت اسیدی
high power microscope میکروسکوپ پر قدرت
superpower ابر قدرت
superpowers ابر قدرت
super power ابر قدرت
dielectric strength قدرت دی الکتریک
high power engine موتورپر قدرت
hiding power قدرت پوشش
on در اوج قدرت
power switch کلید قدرت
high powerd money پول پر قدرت
high power transistor ترانزیستور قدرت
high power transformer ترانسفورماتور قدرت
enterprises قدرت اقدام
enterprise قدرت اقدام
gripping power قدرت مهارکنندگی
leverage قدرت نفوذ
heavy current circuit breaker کلید قدرت
driving power قدرت محرکه
fluxing power قدرت سیلان
posse قدرت قانونی
engine power قدرت موتور
engine performance قدرت موتور
palgwe فوق قدرت
emissive power قدرت صدور
can قدرت داشتن
canning قدرت داشتن
cans قدرت داشتن
low power transistor ترانزیستور با قدرت کم ترانزیستور کم قدرت
pi accepting قدرت پی پذیری
low power stage طبقه کم قدرت
dynamism قدرت تحرک
effective power قدرت موثر
economic power قدرت اقتصادی
economic potential قدرت اقتصادی
posses قدرت قانونی
discourses قدرت استقلال
fire power قدرت تیراندازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com