English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (13 milliseconds)
English Persian
crease قسمتی از زمین کریکت
creased قسمتی از زمین کریکت
creases قسمتی از زمین کریکت
creasing قسمتی از زمین کریکت
Search result with all words
leg ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
legs ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
leg side قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپزن
Other Matches
outfield محوطه زمین کریکت دورترین قسمت از توپزن کریکت
off side سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
cricket field زمین کریکت
infield نقاط توپگیری در زمین کریکت
infield محدوده زمین کریکت نزدیک میله ها
put the ball on the floor به زمین انداختن توپ کریکت بجای بل گرفتن
fields جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف
fielded جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف
field جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف
sightscreen دیوار یا نرده در طرفین زمین کریکت به عنوان زمینه برای توپ انداز
hash mark قسمتی از زمین پس از عبوراز خط یک یاردی
paleocene قسمتی از دوران سوم زمین شناسی
wicket میلههای چوبی کریکت نوبت توپزنی در کریکت
wickets میلههای چوبی کریکت نوبت توپزنی در کریکت
fielded توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت
fields توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت
field توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت
reentry vehicle مدول یا قسمتی از سفینه فضایی که مجددا بایستی ازجو عبور کند تا به زمین برسد
oblique compartment قسمتی از زمین که محورطولی ان نسبت به سمت حرکت یکانها به طور مایل قرار گرفته باشد
off خارج از محدوده مدافع خط مربوط به سمت راست زمین کریکت سمت راست اسب مسیر خیس و کندکننده سرعت
shank ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
cricketer بازیگر کریکت
cricketers بازیگر کریکت
willow چوب کریکت
willows چوب کریکت
stumps سوزاندن توپزن کریکت
stumped سوزاندن توپزن کریکت
bat چوب کریکت ضربه
bats چوب کریکت ضربه
stumping سوزاندن توپزن کریکت
batted چوب کریکت ضربه
stump سوزاندن توپزن کریکت
take a wicket سوزاندن توپزن کریکت
outfield موضع توپگیردرمحوطه دوردست کریکت
stumped هر کدام از سه میله عمودی کریکت
short leg توپگیر بین دو میله کریکت
stump هر کدام از سه میله عمودی کریکت
stumping هر کدام از سه میله عمودی کریکت
stumps هر کدام از سه میله عمودی کریکت
Test match مسابقه بین المللی کریکت
night-watchmen توپزن پایان مسابقه کریکت
night watchman توپزن پایان مسابقه کریکت
Test matches مسابقه بین المللی کریکت
centurian بازیگر 001 امتیازی کریکت
night-watchman توپزن پایان مسابقه کریکت
wicketkeeper توپگیر مدافع میلههای کریکت
batting average میانگین تعدادامتیازهای یک دور بازی کریکت
all out پایان بازی توپزنان یک تیم کریکت
half century 05 امتیاز یا بیشتر توپزن درمسابقه کریکت
Test matches مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
maiden over بخشی از بازی کریکت بدون امتیاز
third man محل توپگیر دور از توپزن کریکت
square out ضربه از خارج محدوده میلههای کریکت
opener هر کدام از دو توپزن اول بازی کریکت
centuries 001 امتیاز یا بیشتر در یک بازی کریکت
century 001 امتیاز یا بیشتر در یک بازی کریکت
follow on شروع دور دوم بازی کریکت
follow-on شروع دور دوم بازی کریکت
throw out سوزاندن توپزن با ضربه به میلههای کریکت
cricket بازی کریکت بین دو تیم 11نفره
crickets بازی کریکت بین دو تیم 11نفره
yorked توپزن سوخته و اخراج شده کریکت
wrong un پرتاب توپ پیچ دار کریکت
follow-ons شروع دور دوم بازی کریکت
Test match مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
clowning دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowns دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clown دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
center field قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
inductive earthing زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
pancakes در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
hercules نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
geotaxis گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
pancake در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
regulus نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
ashes جایزه مخصوص مسابقه کریکت استالیا و انگلستان
back lift حرکت چوب کریکت به عقب پیش از ضربه
take guard وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
stick هریک از سه میله عمودی کریکت چوبدست اسکی
nap of the earth از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
honest john نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
attack فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
attacks فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
attacked فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
tellurian ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
geognosy زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
to break up از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
jerks پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerking پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerk پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerked پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
perelotok زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
rolling terrain زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeants گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeant گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
pull shot ضربه با اوردن پای عقب جلومیله و حرکت افقی چوب کریکت
first class cricket مسابقه کریکت بین تیمهای حرفهای و اماتور ایالات ودانشگاههای انگلستان
covenant runing with land شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
portions قسمتی
portion قسمتی
triploidy سه قسمتی
triplex سه قسمتی
partite قسمتی
contour flying پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
lacrosse نوعی موشک زمین به زمین
redstone موشک زمین به زمین رداستون
pervious ground زمین تراوا زمین نفوذپذیر
pershing موشک زمین به زمین پرشینگ
biosphere قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
leg قسمتی از مسابقه
spirit حمیت قسمتی
spiriting حمیت قسمتی
sectors قسمتی ازجبهه
esprit de corps حمیت قسمتی
sector قسمتی ازجبهه
legs قسمتی از مسابقه
split second قسمتی از ثانیه
tripartition سه قسمتی کردن
double cloister راهرو دو قسمتی
triploid سه قسمتی سه بخشی
flattest قسمتی از یک عمارت
haxamerous شش بخشی شش قسمتی
partial بخشی قسمتی
flat قسمتی از یک عمارت
plank قسمتی ازبرنامه
esprit de corps روحیه قسمتی
spirit de corps روحیه قسمتی
esprit حمیت قسمتی
another guess قسمتی دیگر
spirit de corps حمیت قسمتی
pate سر یا قسمتی از سرانسان
talik زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
little john موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
contour flight پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
section charge خرج چند قسمتی
fraction کسر درصدی از قسمتی از
striking out pleading حذف قسمتی از مدافعات
fractions کسر درصدی از قسمتی از
ram's horn قسمتی ازاستحکامات خندق
wing قسمتی از یک بخش یا ناحیه
part [ial] payment of a fine پرداخت قسمتی از جریمه
aliquot part charge خرج چند قسمتی
rebates پرداخت قسمتی از بدهی
neck of the woods <idiom> ناحیه یا قسمتی از کشور
lobotomies برش قسمتی از مغز
march unit قسمتی ازستون راهپیمایی
expansion joint اتصال چند قسمتی
winging قسمتی از یک بخش یا ناحیه
rebate پرداخت قسمتی از بدهی
lobotomy برش قسمتی از مغز
module قسمتی از سفینه فضایی
helmeted دارای قسمتی که مانندخودباشد
modules قسمتی از سفینه فضایی
drops گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
whipped پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
freeboard قسمتی از قایق که بیرون اب است
pneumonectomy قطع وبرداشتن ریه با قسمتی از ان
fractional damage خسارت وارده به قسمتی از وسیله
neck قسمتی از سر چوب گلف ولاکراس
displacement hull قسمتی از بدنه قایق که در اب می ماند
baron شخص مهم وبرجسته در هر قسمتی
necks قسمتی از سر چوب گلف ولاکراس
aft flap آخرین قسمت فلپهای سه قسمتی
barons شخص مهم وبرجسته در هر قسمتی
zap پاک نمودن قسمتی از برنامه
group rendezvous نقطه الحاق گروهی یا قسمتی
whip پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
zapped پاک نمودن قسمتی از برنامه
zapping پاک نمودن قسمتی از برنامه
aliquot propelling charge خرج پرتاب چند قسمتی
whips پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
zaps پاک نمودن قسمتی از برنامه
slot charter اجاره قسمتی از وسیله نقلیه
lobectomy برداشتن قسمتی ازیک عضو
compass rose دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
permafrost لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
critical point نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
wide توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
wider توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
widest توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
table flap قسمتی از میزکه خوابانیده یابلند میشود
cymric وابسته به سیمر قسمتی ازبریتانیای کبیر
dairies قسمتی ازمزرعه که لبنیات تهیه میکند
judea یهودیه که قسمتی از جنوب فلسطین بوده
dairy قسمتی ازمزرعه که لبنیات تهیه میکند
saddleback قسمتی از پشته کوه که مانندزین گاواست
open ice قسمتی از محوطه بازی که حریف در ان نیست
alethiology قسمتی از منطق که باحقیقت سروکار دارد
gastrectomy عمل برداشتن تمام یا قسمتی از معده
flush خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
tail skid قسمتی که وزن دم هواپیما رامتحمل میشود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com