English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
fur ruff قسمت پشم دار دور کلاه گوشی
Other Matches
to talk in a whisper بیخ گوشی سر گوشی سخن گفتن شرشر کردن
phyrgian cap یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
glengarry نوعی کلاه شبیه کلاه بره که کوهستانیهای اسکاتلند بسرمیگذارند
To live on borrowed money . To play for time . این کلاه آن کلاه کردن ( کلاه کلاه کردن )
cask کلاه جنگی کلاه خود
casks کلاه جنگی کلاه خود
get round the law با کلاه شرعی از اجرای قانون طفره رفتن کلاه شرعی سرچیزی گذاشتن
jasey کلاه گیس کلاه گیس تهیه شده از پشم تابیده
butt ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
terne ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
terneplate ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
ecphora پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
quartersaw الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
plank قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
shuttling حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
long bone که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
cross disbursing انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
base section رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
modiste کلاه فروش زنانه کلاه دوز زنانه
sections قسمت قسمت کردن برش دادن
section قسمت قسمت کردن برش دادن
auric گوشی
aural گوشی
headphone گوشی
head reciever گوشی
head phone گوشی سر
hand set گوشی
ear trumpet گوشی
otophone گوشی
triangular سه گوشی
receivers گوشی
headset گوشی سر
headset گوشی
headsets گوشی سر
telephone earphone گوشی
headsets گوشی
sonifer گوشی
receiver گوشی
uniaural یک گوشی
triangularity سه گوشی
binaural دو گوشی
fanfold یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
shuttle قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles حمل کردن قسمت به قسمت
executing agency قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
earphone گوشی تلفن
diotic stimulation تحریک دو گوشی
whispers بیخ گوشی
auricular گوشی سماعی
whispering بیخ گوشی
whispered بیخ گوشی
whisper بیخ گوشی
susurration بیخ گوشی
telephone earphone گوشی تلفن
telephone receiver گوشی تلفن
receivers گوشی تلفن
entotic درون گوشی
septangular هفت گوشی
monaural hearing شنوایی یک گوشی
hand set گوشی تلفن
gamesomeness بازی گوشی
dichotic stimulation تحریک دو گوشی
dichotic listening شنود دو گوشی
receiver گوشی تلفن
earphones بلندگوی گوشی
earphones گوشی تلفن
earphone بلندگوی گوشی
head phone گوشی بی سیم
stethoscope گوشی طبی
headset گوشی سر تلفن
headsets گوشی سر تلفن
stethoscopes گوشی طبی
stethoscope گوشی پزشکی
wire-tap نهان گوشی تلفنی
thumb nut مهره گوشی دار
wire-tapped نهان گوشی تلفنی
thumb screw پیچ گوشی دار
wire-tapping نهان گوشی تلفنی
side tone صدای جانبی گوشی
stethoscopes گوشی ضربان سنج
otic وابسته بشنوایی گوشی
otogenic tone زنگ زدن گوشی
head phone گوشی کلهای بی سیم
stethoscope گوشی ضربان سنج
he rounded me in the ear that در گوشی بمن گفت
Please do not hang up! گوشی را نگه دارید!
wire-taps نهان گوشی تلفنی
stethoscope استتوسکوپ [گوشی پزشکی]
acoustical trumpet گوشی برای کرها
jack باربردار قلاب گوشی
jacks باربردار قلاب گوشی
aural مربوط به گوش یا سامعه گوشی
pegbox سرساز که جای گوشی انهاست
stethoscopy معاینه بوسیله گوشی طبی
cordless telephone گوشی تلفن بی سیم [مخابرات]
cordless [cordless telephone] گوشی تلفن بی سیم [مخابرات]
cordless phone گوشی تلفن بی سیم [مخابرات]
Hold the line, please! لطفا گوشی را نگه دارید!
cross-gable [سه گوشی کنار شیروانی عرضی]
gavel [سه گوشی کنار شیروانی] [معماری]
public relations officers رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officer رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
gable سه گوشی کنار شیروانی دیوار کناری
magic square چار گوشی که خانههای شطرنجی دارد
parotitic دچار اماس در غده بنا گوشی
gables سه گوشی کنار شیروانی دیوار کناری
stethoscopic وابسته به گوشی طبی یاضربان سنج
ear tab گوشی :چیزیکه بگوش میگذارندکه سرمانخورد
ear cap گوشی :چیزیکه بگوش میگذارندکه سرمانخورد
pinhole سوراخ کردن برای گوشی یاز
detachment یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
parotid duct لولهای که از غده بنا گوشی بدهان میرود
french telephone تلفن دارای گوشی ودهانی نصب بر روی یک دسته
enlisted section قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
army nurse corps قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
head set یک زوج گوشی تلفن وغیره که بوسیله گیره روی سر ثابت میشود
head phone گوشی تلفن وغیره که بوسیله گیره بر روی گوش ثابت میشود
gable سرپناه سه گوش سقف سراشیب از دو سمت سه گوشی کنار شیروانی لچکی
gables سرپناه سه گوش سقف سراشیب از دو سمت سه گوشی کنار شیروانی لچکی
shuttled راهپیمائی قسمت به قسمت
to sell in lots قسمت قسمت فروختن
throttles عبور قسمت به قسمت
throttled عبور قسمت به قسمت
throttle عبور قسمت به قسمت
shuttles بمباران قسمت به قسمت
shuttles راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttled بمباران قسمت به قسمت
shuttle راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttle بمباران قسمت به قسمت
throttling عبور قسمت به قسمت
p.p.m قسمت در یک میلیون قسمت
parts per million قسمت در میلیون قسمت
stereophonic صدای ضبط شده در دو کانال از دو میکروفن مجزا که از یک جفت گوشی یا بلندگو پخش شود
stereos صدای ضبط شده در دو کانال از دو میکروفن مجزا که از یک جفت گوشی یا بلندگو پخش شود
stereo صدای ضبط شده در دو کانال از دو میکروفن مجزا که از یک جفت گوشی یا بلندگو پخش شود
internal wrenching bolt پیچ فولادی بسیار مقاومی که سر ان دارای فرورفتگی شش گوشی برای جا گرفتن اچارالن میباشد
forward overlap پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
cross refer از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
jack a dandy کج کلاه
panache پر کلاه
ice cap یخ کلاه
capped کلاه
ice-cap یخ کلاه
chapeau کلاه
aigret گل کلاه
bilk کلاه سر
beau کج کلاه
ice-caps یخ کلاه
pompom گل کلاه
pretty fellow کج کلاه
hats کلاه
opera hat کلاه له شو
hat کلاه
nightcap شب کلاه
cappa کلاه
head piece کلاه
cap کلاه
nightcaps شب کلاه
headgear کلاه
tricone کلاه سه ترک
milliners کلاه فروش
helmet liner کلاه فیبری
helmet liner کلاه کاسک
Welsh کلاه گذاشتن
cockade نشان کلاه
casque کلاه خود
milliner کلاه فروش
bathing caps کلاه حمام
bonnet کلاه سرگذاشتن
bonnets کلاه سرگذاشتن
swindles کلاه برداری
crash helmets کلاه ایمنی
hairpiece کلاه گیس
hat tree کلاه اویز
hat in hand کلاه دردست
bathing cap کلاه حمام
kepi کلاه کپی
tiaras کلاه پادشاهی
mutch کلاه کتانی
tricorn کلاه سه ترک
hatbox جعبه کلاه
hatboxes جعبه کلاه
hoods کلاه اهنی
hoods کلاه خود
hood کلاه اهنی
uncap کلاه از سر برداشتن
hood کلاه خود
miyred کلاه دار
high hat کلاه بلند
bareheaded بدون کلاه
welch کلاه گذاشتن
belvedere کلاه فرنگی
belvidere کلاه فرنگی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com