Total search result: 201 (4 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
bend sinister |
قسمت چپ دگل اصلی کشتی |
|
|
Other Matches |
|
plank |
قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری |
skag |
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی |
skeg |
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی |
radical |
قسمت اصلی |
radicals |
قسمت اصلی |
bottoms |
قسمت زیراب کشتی |
sail area |
قسمت بادگیر کشتی |
bottom |
قسمت زیراب کشتی |
operative part of a deed |
قسمت اصلی سند |
name of the game <idiom> |
قسمت اصلی یک موضوع |
main stem |
قسمت اصلی کانال |
taffrail |
نرده قسمت عقب کشتی |
foredeck |
قسمت جلو عرشه کشتی |
sternmost |
عقب ترین قسمت کشتی |
beam-ends |
انتهای قسمت عقبی کشتی |
forecastle |
قسمت جلو عرشه کشتی |
middle body |
قسمت میانه ناو یا کشتی |
luff |
قسمت جلو باد کشتی |
beam ends |
انتهای قسمت عقبی کشتی |
shagging |
قسمت اصلی و بلند چوب |
shag |
قسمت اصلی و بلند چوب |
shags |
قسمت اصلی و بلند چوب |
taffrail |
قسمت فوقانی ومسطح عقب کشتی |
mainsail |
بادبان اصلی کشتی |
skag |
قسمت عقب تیر اصلی کف قایق |
skeg |
قسمت عقب تیر اصلی کف قایق |
paries |
قسمت مثلثی شکل بندبدن کشتی چسب |
procedure division |
یکی از چهار قسمت اصلی برنامه کوبول |
identification division |
یکی از چهار قسمت اصلی یک برنامه COBOL |
environment division |
یکی از چهار قسمت اصلی یک برنامه COBOL |
deck house |
اتاقهای بالای عرشه اصلی کشتی |
poops |
قسمت بلند عقب کشتی صدای بوق ایجاد کردن |
shipyards |
کارخانه کشتی سازی کارخانجات دریایی قسمت تعمیر ناوها |
shipyard |
کارخانه کشتی سازی کارخانجات دریایی قسمت تعمیر ناوها |
poop |
قسمت بلند عقب کشتی صدای بوق ایجاد کردن |
double bar |
دوقطعه واسطهای که دو قسمت اصلی اهنگ را بهم مربوط میسازد |
balanced control surfaces |
سطوح فرامین اصلی دارای قسمت دیگری در جلوی خط لولا |
closed jet tunnel |
تونل بادی نه الزاما با مداربسته بلکه قسمت اصلی ان کاملا بسته است |
choke bore |
روکشی برای سوراخ کردن یاتراش دادن داخل سیلندر که قسمت بالای ان دارای قطری کمتر از قطر اصلی سیلندرمیباشد |
docking plan |
نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman |
webbing end |
[قسمت گلیم بافی فرش قبل از شروع به بافت اصلی متن فرش] |
filed |
زمینه اصلی فرش [که عموما تا قسمت حاشیه ادامه یافته و در بعضی از فرش ها کل بافت را در بر می گیرد.] |
figural rug [pictorial] |
فرش تصویری [در این نوع بافت چهره انسان و یا مناظر قسمت اصلی فرش را تشکیل داده و معمولا در ابعاد کوچک بافته می شود.] |
topgallant |
سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی |
VL local bus |
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده |
VL bus |
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده |
butt |
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف |
butts |
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف |
butted |
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف |
terne |
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع |
ecphora |
پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.] |
terneplate |
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع |
quartersaw |
الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن |
shuttling |
حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو |
long bone |
که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند |
cross disbursing |
انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات |
base section |
رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی |
sections |
قسمت قسمت کردن برش دادن |
section |
قسمت قسمت کردن برش دادن |
scupper |
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی |
scuppered |
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی |
scuppers |
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی |
scuppering |
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی |
respondentia |
وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود |
load line |
خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد |
ship's manifest |
صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی |
carry ship |
کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد |
hawse |
سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه |
waterline |
خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب |
keel |
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن |
gunroom |
مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی |
dan runner |
کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر |
lazar housek |
عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی |
keels |
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن |
embarkation |
بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو |
supercargo |
نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود |
bill of health |
گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود |
mastered |
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد |
masters |
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد |
master |
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد |
master data file |
پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد |
usura maritima |
دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است |
the vessel was put a bout |
جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند |
acciaccatura |
نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود |
on board |
که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد |
fanfold |
یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد |
windjammer |
یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی |
executing agency |
قسمت اجراکننده قسمت اجرایی |
shuttle |
قسمت قسمت حرکت کردن |
shuttle |
حمل کردن قسمت به قسمت |
shuttled |
قسمت قسمت حرکت کردن |
shuttled |
حمل کردن قسمت به قسمت |
shuttles |
قسمت قسمت حرکت کردن |
shuttles |
حمل کردن قسمت به قسمت |
prototypic |
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی |
prototypal |
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی |
first generation computer |
کپی اصلی تصویر یا متن اصلی |
generation |
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن |
initial reserves |
ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی |
staple |
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی |
stapled |
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی |
stapling |
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی |
main guard |
نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی |
generations |
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن |
quarterdecks |
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره |
quarterdeck |
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره |
yaw |
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان |
yawed |
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان |
public relations officer |
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی |
public relations officers |
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی |
overboard |
از کشتی بدریا روی کشتی |
sailboat |
کشتی بادبانی کشتی بادی |
sailboats |
کشتی بادبانی کشتی بادی |
detachment |
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه |
detachments |
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه |
mainstay |
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی |
mainstays |
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی |
anastylosis |
[واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی] |
master file |
فایل اصلی پرونده اصلی |
fundamental unit |
یکای اصلی واحد اصلی |
base unit |
یکای اصلی واحد اصلی |
base camp |
پایگاه اصلی کمپ اصلی |
expansion slots |
شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند |
piracy |
هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره |
cartel ship |
کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی |
enlisted section |
قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد |
army nurse corps |
قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی |
mattered |
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد |
matter |
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد |
matters |
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد |
mattering |
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد |
DIMM |
سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود |
free on boand |
تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی |
externals |
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود |
external |
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود |
p.p.m |
قسمت در یک میلیون قسمت |
shuttle |
راهپیمائی قسمت به قسمت |
throttled |
عبور قسمت به قسمت |
throttling |
عبور قسمت به قسمت |
throttle |
عبور قسمت به قسمت |
throttles |
عبور قسمت به قسمت |
shuttle |
بمباران قسمت به قسمت |
to sell in lots |
قسمت قسمت فروختن |
shuttled |
راهپیمائی قسمت به قسمت |
shuttles |
بمباران قسمت به قسمت |
shuttles |
راهپیمائی قسمت به قسمت |
shuttled |
بمباران قسمت به قسمت |
parts per million |
قسمت در میلیون قسمت |
elegant |
یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند |
orthodromy |
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی |
orthodromics |
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی |
semi naufragium |
نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی |
FEP |
پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند |
forward overlap |
پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی |
prow |
کشتی عرشه کشتی |
prows |
کشتی عرشه کشتی |
cross refer |
از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن |
pilot tunnel |
تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است |
keelage |
حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر |
body |
1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه |
bodies |
1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه |
authentic document |
اصل سند مدارک اصلی سند اصلی |
division police petty officer |
درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت |
railway division |
قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن |
source |
1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی |
cellular unit |
یکان قسمت به قسمت یکان مبنا |
standbys |
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود |
standby |
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود |
echo check |
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین |
light ship |
کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی |
dock receipt |
قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر |
master compass |
قطبنمای الکتریکی اصلی قطبنمای اصلی |
input/output |
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود |
components |
قسمت |
portion |
قسمت |
portions |
قسمت |
caboodle |
قسمت |
component |
قسمت |
in part |
در یک قسمت |
segment |
قسمت |
percentage |
قسمت |
percentages |
قسمت |
rashers |
قسمت |
sects |
قسمت |
sect |
قسمت |
units |
قسمت |
unit |
قسمت |
section |
قسمت |
in sections |
قسمت قسمت |
plank |
قسمت |
underfoot |
قسمت کف پا |
agencies |
قسمت |
agency |
قسمت |
ratios |
قسمت |
ratio |
قسمت |
departments |
قسمت |
party |
قسمت |
piecemeal |
قسمت به قسمت |
division |
قسمت |
divisions |
قسمت |