Dictiornary-Farsi | قطار حمایل | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 154 (8 milliseconds)

English	Persian
cross belt	قطار حمایل


Search result with all words

cross belt	کمربند حمایل قطار حمایل فشنگ
Other Matches

port	روزنه دید حمایل نگهداشتن تفنگ حمایل فنگ
to limber up	پیش قطار و پس قطار توپ رابهم بستن
to limber up a gun carriage	پیش قطار و پس قطار توپ رابهم بستن
shoulder belt	حمایل
bandolier	حمایل
baldric	حمایل
gimp	حمایل
sashes	حمایل زدن
sash	حمایل زدن
bandoleer	حمایل قطارفشنگ
sling	بند حمایل فنگ
slinging	بند حمایل فنگ
slings	بند حمایل فنگ
sashes	حمایل نظامی وغیره
sash	حمایل نظامی وغیره
stole	جامه سفید حمایل دار
scarf	حمایل ابریشمی وامثال ان شال گردن
scarfs	حمایل ابریشمی وامثال ان شال گردن
multigage	قطار راه اهن چند ریله قطار چند ریله
tandem	قطار
colleague	هم قطار
colleagues	هم قطار
compeer	هم قطار
conpanion	هم قطار
tandems	قطار
trained	قطار
row	قطار
train	قطار
string	قطار
rowed	قطار
rows	قطار
filed	قطار
trains	قطار
file	قطار
railway station	ایستگاه قطار
sleeping carriage	خوابگاه قطار
locomotive engineer [American E]	راننده قطار
freight train	قطار باری
The train ran off the rails.	قطار از خط خارج شد
freight trains	قطار باری
When does the train arrive?	قطار کی می رسد؟
wagon master	رئیس قطار
wave train	قطار موج
pulse train	قطار تپشها
train of waves	قطار موج
train ride	گردش با قطار
railroad engineer [American E]	راننده قطار
train operator [American E]	راننده قطار
locomotive operator [British E]	راننده قطار
locomotive driver [British E]	راننده قطار
train driver	راننده قطار
prime movers	پیش قطار
train	پیش قطار
trained	پیش قطار
trains	پیش قطار
error burst	قطار خطاها
electric train	قطار برقی
ranks	قطار رشته
goods train	قطار باربری
goods trains	قطار باربری
ranked	قطار رشته
rank	قطار رشته
prime mover	پیش قطار
primers	پیش قطار
primer	پیش قطار
in a row	قطار شده
light engineh	لوکوموتیو بی قطار
i lost the train	به قطار نرسیدم
rowed	قطار راسته
row	قطار راسته
rows	قطار راسته
truck	واگن قطار
trucked	واگن قطار
trucks	واگن قطار
trucking	واگن قطار
buggie	پیش قطار توپ
goods trains	قطار حمل کالا
for	تحویل روی قطار
trolley [American E] [old-fashioned]	قطار برقی خیابان
caboose	اطاق کارگران قطار
train journey from ... over ... to ...	مسافرت با قطار از ... از راه ... به ...
streetcar [American E] [old-fashioned]	قطار برقی خیابان
tramcar [British E]	قطار برقی خیابان
tram [British E]	قطار برقی خیابان
dining car	واگن رستوران قطار
dining cars	واگن رستوران قطار
goods train	قطار حمل کالا
buffer-bar [railway]	ضرب خور [قطار]
time bill	برنامه حرکت قطار
trolleycar [American E] [old-fashioned]	قطار برقی خیابان
When wI'll the train arrive ?	چه وقت قطار می آید ؟
the train runs without a stop	قطار بدون ایست
intercity train	قطار بین شهری
streamliner	قطار سریع وشیک
i lost the train	قطار را از دست دادم
parlor car	سالن استراحت قطار
a thorugh train	قطار بدون توقف
intercity train	قطار بین شهری با توقف
When does the train [bus] to ... depart?	قطار [اتوبوس] به ... کی حرکت می کند؟
container	قطار و کشتی بکاربرده میشود
containers	قطار و کشتی بکاربرده میشود
What time does the train arrive in London?	چه وقت قطار به لندن می رسد؟
The train came in on time .	قطار به موقع رسید ( سروقت )
We rushed ( hurried ) back to the train station.	با عجله بر گشتیم ایستگاه قطار
The train was 10 minutes late.	قطار 10 دقیقه دیر رسید
Does this train go to ... ?	آیا این قطار به ... میرود؟
free on rail	تحویل کالا روی قطار
Do I have to change trains?	آیا باید قطار عوض کنم؟
boat train	[خط ] قطار با ارتباط به کشتی [برای سفر]
lounge car	قطار دارای سالن استراحت وتفریح
Is there a train to the airport?	آیا برای فرودگاه قطار هست؟
in the centre near the railway station	در مرکز شهر نزدیک ایستگاه قطار
slip carriage	واگنی که از قطار راه اهن ول میشود
How long does the train stop here?	چه مدت قطار اینجا توقف دارد؟
Does the train stop in London?	آیا قطار در لندن توقف دارد؟
What platform does the train from York arrive at?	قطار یورک در کدام سکو توقف می کند؟
I want to leave the car in the railway station	من میخواهم اتومبیل را در ایستگاه قطار تحویل بدهم.
freight lighter	قطار سریع السیر جهت حمل کانتینر
There is a train to London at 8.	یک قطار برای شهر اختر در ساعت 8 هست؟
Luchily for me the train was late.	خوش شانسی آوردم قطار دیر رسید
limber	عراده را به عقب توپ بستن پیش قطار
What platform does the train to York leave from?	قطار یورک از کدام سکو حرکت می کند؟
Is the train from Leeds late?	آیا قطار شهر لیدز تاخیر دارد؟
Is this the train to Liverpool?	آیا این قطار شهر لیورپول است؟
rail capacity	حداکثرفرفیت کشش ریلها از نظرتعداد قطار در روز
Is this the right platform for the train to London?	آیا این سکوی قطار لندن است؟
I missed the connection.	من اتوبوس [قطار هواپیمای] رابط را از دست دادم.
When is the next train to Oxford?	چه وقت قطار بعدی به سمت آکسفورد حرکت می کند؟
switch	روشن کردن برق بخط دیگر انداختن قطار
switched	روشن کردن برق بخط دیگر انداختن قطار
parliamentary train	قطار راه اهنی که میلی یک PENNY بیشتر از مسافرنمیگیرد
switches	روشن کردن برق بخط دیگر انداختن قطار
Your train will leave from platform 8.	قطار شما از سکوی شماره 8 حرکت خواهد کرد.
You have to change at London.	شما باید در لندن قطار تان را عوض کنید.
convention international de merchandies	عهدنامه بین المللی جهت حمل کالا با قطار
Is there enough time to change trains?	آیا برای تعویض قطار وقت کافی دارم؟
When is the last train to Oxford?	چه وقت آخرین قطار به سمت آکسفورد حرکت می کند؟
Change at London and get a local train.	در لندن عوض کنید و یک قطار محلی سوار شوید.
Do the trains connect?	[خط] قطارها به هم اتصال دارند؟ [برای عوض کردن قطار]
To alight from a bus(tarin,car).	پایین آمدن (پیاده شدن از اتوبوس .قطار و اتو مبیل )
ferrybridge	کشتی ای که قطار راه اهن راازروی رودخانه یاخلیج میبرد
streamliner	قطار یا هواپیمایی که مقاومت هوا را درهم شکسته وانرا تعدیل کند
highball	یک لیوان بزرگ ویسکی یا عرق مخلوط بانوشابه گازدار قطار سریع السیر
drawbar	میلهای که واگونهای قطار رابه لکوموتیو متصل میکند میله اتصال واگون
Consider yourself lucky [fortunate] (that) you weren't on the train at that time.	شما باید خودتان را خوش شانس [خوشبخت] در نظر بگیرید [که] در آن زمان در قطار نبودید.
limber chest	جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
demurrage	هزینه معطلی در حمل با قطار یا کشتی هزینههای معطلی
get off <idiom>	پایین آمدن یا بیرون آمدن از (اتوبوس ،قطار)
towbar	اهرم یدک کش اهرم پیش قطار
detrain	از قطار پیاده شدن یا پیاده کردن
trainable	تربیت شدنی قطار شدنی
freightliner	شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight