Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
invar struts
قطعات فلزی ضد انبساط
Other Matches
sand casting
ریخته گری قطعات فلزی باقابهای ماسهای
c clamp
گیره فلزی به شکل سی برای وارد کردن فشار و نگاه داشتن قطعات کنار یکدیگر
cold working
شکل دادن به قطعات فلزی دردمای معمولی که باعث افزایش شکنندگی سختی واستحکام و کاهش خاصیت تورق پذیری یا مفتول پذیری ان میگردد
running spare
قطعات یدکی مورد نیاز واضافی قطعات اضافی همراه وسیله
on board spares
قطعات تعمیراتی موجود درروی یک ناو قطعات موجوددر انبار
parts explosion
رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان میدهد
new work
عملیات نوسازی قطعات عملیاتت تجدید قطعات یا تجدیدبنا
reassembled
بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembling
بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembles
بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassemble
بستن قطعات سوار کردن قطعات
cannibalised
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalize
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalises
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalized
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizes
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalising
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizing
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
bin storage
انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
ball bearing
چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
ball bearings
چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
transitory shelter
پناهگاه یا سنگر پیش ساخته فلزی سرپناه فلزی
bin storage space
فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
birdcages
چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
birdcage
چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
interim overhaul
پیاده کردن قطعات به طورموقتی پیاده کردن قطعات جزئی
BNC connector
متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
plate
: روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
plates
: روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
expansion loop
خم انبساط
distension
انبساط
distensions
انبساط
distentions
انبساط
dilatation
انبساط
pleasure
انبساط
pleasures
انبساط
extension
انبساط
strains
انبساط
strain
انبساط
expansion
انبساط
extensions
انبساط
stretch
انبساط
stretches
انبساط
stretched
انبساط
evolution of heat
انبساط حرارتی
expandability
قابلیت انبساط
dilatability
انبساط پذیری
expandable
قابل انبساط
expansibility
قابلیت انبساط
expansion coefficient
ضریب انبساط
expansile
قابل انبساط
tensile
قابل انبساط
tension
قوه انبساط
tensions
قوه انبساط
expansiveness
انبساط پذیری
dilation of time
انبساط زمان
diastole
انبساط قلبی
cubical expansion
انبساط حجمی
creep limit
حد انبساط دائمی
dilatation
انبساط حرارتی
companding
انبساط تراکم
distensibility
قابلیت انبساط
coefficient of expansion
ضریب انبساط
distensible
انبساط پذیر
expansion heat
حرارت انبساط
dilatation
درز انبساط
expansion joint
درز انبساط
thermal expansion
انبساط حرارتی
free expansion
انبساط ازاد
heat expansion
انبساط حرارت
inextensibility
انبساط ناپذیری
inextension
عدم انبساط
expansion diaphragm
دیاگرام انبساط
expansion rate
اهنگ انبساط
expansion
گسترش انبساط
expansion of universe
انبساط جهان
expansion
انبساط بسط
expansion point
درز انبساط
nephelauxetic effect
اثر انبساط ابرالکترونی
characteristic expansion time
زمان شاخص انبساط
dilatability
قابلیت انبساط یا اتساع
d.muscle
ماهیچه انبساط دهنده
coefficient of thermal expansion
ضریب انبساط حرارتی
thermal coefficient of expansion
ضریب انبساط حرارتی
brake expander mechanism
مکانیزم انبساط ترمز
expansibly
بطور قابل انبساط
expansible
کش امدنی انبساط پذیر
elater
خاصیت انبساط و گسترش
extensometer
دستگاه اندازه گیری انبساط
strain limit
حد تناسب میان تنش و انبساط
ductile
قابل انبساط شکل پذیر
dilatometer
دستگاه اندازه گیری انبساط حرارتی
diastasis
استراحت قلب در فاصله بین انقباض و انبساط
volume change of concrete
تغییر حجم بتن حاصل ازانقباض و انبساط
expanding cement
سیمانی که زیر اب سفت میشود سیمان قابل انبساط
fixed bridge
پلی که بجز انبساط و انقباض هیچگونه حرکتی ندارد
smithereens
قطعات
invar
الیاژی از نیکل و اهن باضریب انبساط حرارتی نزدیک صفر
chrestomathy
قطعات منتخب
table of replaceable partes
فهرست قطعات
trilcgy
یا قطعات سه گانه
bill of material
صورت قطعات
chrestomathy
قطعات برگزیده
common parts
قطعات عمومی
common hardware
قطعات عمومی
chosen fragments
قطعات گزیده
common items
قطعات عمومی
chosen fragments
قطعات منتخبه
component drawing
رسم قطعات
cable accessory
قطعات کابل
staff section
قطعات سمبه
shell fragments
قطعات گلوله
main members
قطعات اصلی
end product
مجموعه قطعات
analecta
قطعات ادبی
spare parts
قطعات یدکی
repair parts
قطعات یدکی
parts list
لیست قطعات
parts list
فهرست قطعات
parts peculiar
قطعات مخصوص
parts
قطعات یدکی
flinders
قطعات شکسته
web stiffeners
قطعات تقویتی
shatter
قطعات شکسته
parts peculiar
قطعات اختصاصی
shatters
قطعات شکسته
fragments
قطعات متلاشی خردکردن
nomenclature
نام گذاری قطعات
analects
قطعات ادبی منتخبات
authorized parts list
لیست قطعات مجاز
authorized parts list
سهمیه مجاز قطعات
fragment
قطعات متلاشی خردکردن
bottom casting
قطعات ریخته گی بسته
fragmenting
قطعات متلاشی خردکردن
cataloguing
لیست قطعات کاتالوگ
catalogued
لیست قطعات کاتالوگ
investment castings
قطعات ریخته گی بسته
assembles
سوار کردن قطعات
catalogues
لیست قطعات کاتالوگ
renovation
تجدید قطعات کردن
catalogue
لیست قطعات کاتالوگ
catalogs
لیست قطعات کاتالوگ
cataloging
لیست قطعات کاتالوگ
cataloged
لیست قطعات کاتالوگ
assemble
سوار کردن قطعات
assembled
سوار کردن قطعات
bitty
متشکل از قطعات ریز
fracture
مو برداشتن قطعات و وسایل
rebuilds
نوسازی کردن قطعات
common parts
قطعات یدکی عمومی
fractured
مو برداشتن قطعات و وسایل
fractures
مو برداشتن قطعات و وسایل
fracturing
مو برداشتن قطعات و وسایل
object assembly test
ازمون الحاق قطعات
rebuild
نوسازی کردن قطعات
wiggly block test
ازمون قطعات موج دار
shards
شکستن وبصورت قطعات ریزدراوردن
match mark
جفتن و جور کردن قطعات
dismantling
پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismantles
پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismantled
پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismantle
پیاده کردن قطعات مونتاژ
end product
قطعات حاصله دستگاه نهایی
phrasing
ترتیب بندی قطعات موسیقی
shard
شکستن وبصورت قطعات ریزدراوردن
component change order
دستور تغییر قطعات یک وسیله
dismount
پیاده کردن قطعات و وسایل
dismounting
پیاده کردن قطعات و وسایل
dismounts
پیاده کردن قطعات و وسایل
component end item
قطعات و اقلام تجهیزات عمده
quadrat
به قطعات مستطیل تقسیم کردن
blocky
پرشده یا مشخص با قطعات مختلف
salvage
پیاده کردن کامل قطعات
weldment
قطعات بهم جوش خورده
salvages
پیاده کردن کامل قطعات
salvaging
پیاده کردن کامل قطعات
salvaged
پیاده کردن کامل قطعات
stirling cycle
سیکل موتور گرمایی که در ان گرما در حجم ثابت افزوده میشود و سبب انبساط همدمامیگردد
achalasia
عدم انبساط عضلات مجاری بدن و باقی ماندن انها در حال انقباض دائم
sketchbooks
کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
clapboards
قطعات چوب که به مصرف روکوبی میرسد
collapsible form work
قالب قطعات پیش ساخته بتونی
disassembly
عکس عمل مونتاژ تجریه قطعات
beef cuts
قطعات مختلف گوشت لاشهء گاو
anthologist
متخصص و متبحردر گلچین قطعات ادبی
connection of loom pieces
متصل کردن قطعات دار
[قالی]
boss
ناف روی قطعات ریختگی قوز
bossed
ناف روی قطعات ریختگی قوز
bosses
ناف روی قطعات ریختگی قوز
sketchbook
کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
clapboard
قطعات چوب که به مصرف روکوبی میرسد
borescope
ابزار چشمی برای بازرسی قطعات
materiel history
خلاصه وضعیت قطعات ووسایل یا کالاها
bossing
ناف روی قطعات ریختگی قوز
joule kelvin effect
انبساط گاز با فشار زیاد ازمجرای کنترل سوخت یا پلاک منفذدار که با کاهش دماهمراه است
recondition
نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
dices
طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
vapor degreasing
غوطه ور ساختن قطعات دربخار حلالات داغ
grout
بلغور قطعات کوچک و نامنظم سنگ دوغاب
overhaul
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com