Total search result: 66 (9 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
false arch |
قوس نمایشی |
|
|
Search result with all words |
|
analogue |
صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد |
analogues |
صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد |
colour |
صفحه نمایشی که حروف و گرافیک ها را رنگی نشان میدهد |
colour |
صفحه نمایشی که امکانی برای نشان دادن اطلاعات رنگی دارد |
colours |
صفحه نمایشی که حروف و گرافیک ها را رنگی نشان میدهد |
colours |
صفحه نمایشی که امکانی برای نشان دادن اطلاعات رنگی دارد |
monitor |
صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد |
monitored |
صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد |
monitors |
صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد |
figure skating |
یخ بازی نمایشی |
mosaic |
حرف نمایشی در سیستمهای ویدیویی که از نقاط کوچک تشکیل شده است |
scenic |
نمایشی |
flat |
صفحه نمایشی که با یک صفحه مقابل مسط ح با لبههای مربعی ایجاد شده باشد |
flattest |
صفحه نمایشی که با یک صفحه مقابل مسط ح با لبههای مربعی ایجاد شده باشد |
varieties |
نمایشی که مرکب از چند قطعه متنوع باشد |
variety |
نمایشی که مرکب از چند قطعه متنوع باشد |
dramatic |
نمایشی |
dramatically |
نمایشی |
showdown |
نمایشی |
showdown |
چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی |
showdowns |
نمایشی |
showdowns |
چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی |
performing |
وابسته به هنرهای نمایشی |
demo |
نمونه نمایشی |
traverse |
حرکت نمایشی اسب |
traversed |
حرکت نمایشی اسب |
traverses |
حرکت نمایشی اسب |
traversing |
حرکت نمایشی اسب |
flashier |
نمایشی |
flashiest |
نمایشی |
flashy |
نمایشی |
academic assault |
شمشیر بازی نمایشی |
amphibious demonstration |
عملیات نمایشی اب خاکی |
amphibious demonstration |
عملیات اب خاکی نمایشی |
demonstrability |
نمایشی نمایش دادنی |
demonstration effect |
اثر نمایشی |
display architecture |
معماری نمایشی |
display menu |
فهرست انتخاب نمایشی |
dramatic monologue |
نوعی داستان نمایشی که دران یکنفر بتنهایی فاهر میشودوبا متکلم وحده است |
dramaturge |
نویسنده داستانهای نمایشی شبیه ساز |
epideictic |
نمایشی |
exhibition game |
بازی نمایشی به نفع خیریه |
exhibitive |
نمایشی |
expositive |
نمایشی نمایشگاهی |
expository |
نمایشی |
hot dogging |
عملیات نمایشی |
ideogramic |
نمایشی تجسمی |
ideogrammic |
نمایشی تجسمی |
indiental music |
ساز و اوازی که با نمایشی همراه باشد |
international demonstration effect |
اثر نمایشی بین المللی |
mock up |
نمونه نمایشی کالا |
monopolylogue |
نمایشی که در ان یک تن عهده دارچند بخش است |
multiviewports |
صفحه نمایشی که دو یاچندین صفحه قابل دید رانمایش میدهد |
presentation graphics |
گرافیک تجاری با کیفیت بالا که روی نکات مطرح شده بامدیریت در زمینه طرح ها وبودجه ها تکیه خاصی دارد نگاره سازی نمایشی |
problem plav |
نمایشی که موضوع ان مسئلهای باشد |
representative arts |
فنون نمایشی |
showboat |
نمایشی بازی کردن |
stagy |
نمایشی صحنهای |
the drama |
تصنیف داستانهای نمایشی |
thin window display |
نمایشی یک خطی که روی صفحات کلید و کامپیوترهای دستی بکار می رود |
to put over a play |
موافق بدادن نمایشی شدن |
tragi comedy |
نمایشی که دران مطالب جدی ومضحک باهم امیخته باشد |
trick ski |
اسکی کوتاه برای انجام حرکات نمایشی اسکی روی اب |
performing arts |
هنرهای نمایشی |
It was an enjoyable performance, if less than ideal. |
این نمایشی لذت بخشی بود اگرچه کاملا ایده آل نبود. |
Partial phrase not found. |