English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
roll back قیمت جنسی یاکالایی را بسطح اولیه پایین اوردن
Other Matches
markdown پایین اوردن قیمت
mark down پایین اوردن قیمت
mark-downs قیمت کالا را به منظور فروش پایین اوردن
mark-down قیمت کالا را به منظور فروش پایین اوردن
current standard cost مقیاس سنجش قیمت کالای تولیدی یا مواد اولیه با قیمت پایه است
reserve price قیمت پنهانی [در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
underprice قیمت پایین تراز قیمت بازار
quantum valebat در مواقعی که جنسی بدون تعیین قیمت دقیق فروخته و شرط شود که قیمت بر مبنای قاعده فوق بعدا" پرداخت شود
depress پایین دادن لوله پایین اوردن
depresses پایین دادن لوله پایین اوردن
loss leader کالایی که با قیمت پایین
disrate پایین اوردن
to beat down پایین اوردن
shuts پایین اوردن
to set down پایین اوردن
to reach down پایین اوردن
bate پایین اوردن
to bring down پایین اوردن
shut پایین اوردن
shutting پایین اوردن
rock-bottom کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
rock bottom کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
lowering پایین اوردن لوله
lowered پایین اوردن لوله
lowers پایین اوردن لوله
to take down نوشتن پایین اوردن
lower پایین اوردن لوله
to shut down تعطیل شدن پایین اوردن
lowers : پایین اوردن تخفیف دادن
lower : پایین اوردن تخفیف دادن
pull down پایین اوردن تخفیف دادن
lowering : پایین اوردن تخفیف دادن
lowered : پایین اوردن تخفیف دادن
dumping فروش کالادر کشورهای دیگر با قیمتی پایین تر از قیمت داخلی
to scale down پایین اوردن ومطابق مقیاس قراردادن
to weigh down سنگینی کردن بر پایین اوردن شکسته شدن
elevations تنظیم دید با بالا و پایین اوردن مگسک تفنگ
elevation تنظیم دید با بالا و پایین اوردن مگسک تفنگ
kinked demand curve و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
androgen هورمونهای جنسی که باعث ایجاد صفات ثانویه جنسی درمرد
estrogen هورمن جنسی زنانه که موجب بروز سفات جنسی ثانویه زنان میشود
erogenous ارضاکننده تحریکات شهوانی و جنسی محرک احساسات جنسی
exhibitionism نوعی انحرافات جنسی که دران شخص بوسیله نشان دادن الت جنسی خود احساسات شهوانی رافرومینشاند عریان گرائی
downgrades کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
Ideal City [شهر موجود در نمونه اولیه و نقشه اولیه]
isogamete سلول جنسی که ازنظر شکل و کار از سلول جنسی جفت خود قابل تشخیص نیست
sexes احساسات جنسی روابط جنسی
sex احساسات جنسی روابط جنسی
basic communication گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
cost plus pricing تعیین قیمت فروش با افزودن ضریب مخصوص منفعت به قیمت تمام شده
unbundled software نرم افزاری که قیمت آن همراه با قیمت قطعه نیست
basic data دادههای اولیه عناصر اولیه
restoration احیا و مرمت فرش [برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
downhaul پایین کشیدن رشته پایین کشنده
iron law of wage قانون مفرغ دستمزدها براساس این نظریه که بوسیله مالتوس ارائه شده نرخ بالای زاد و ولد عرضه نیروی کار را در سطحی بالاتر از تقاضا و فرفیت تولیدی جامعه قرار داده و لذادستمزدها بسطح کاهش معیشت تقلیل میابد
basic issue list اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
value added قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
stock watering سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
paasche price index یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
list price فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
normal price قیمت عادی قیمت معمولی
last price اخرین قیمت حداقل قیمت
shadow price شبه قیمت قیمت ضمنی
down سوی پایین بطرف پایین
dogmatic marxism مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
oogamete سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
governmentalize تحت کنترل حکومت در اوردن بصورت دولتی در اوردن
to press against any thing بر چیزی فشار اوردن بچیزی زور اوردن
jargonize بزبان غیر مصطلح یا امیخته در اوردن یا ترجمه کردن بقالب اصطلاحات خاص علمی یافنی مخصوص در اوردن
vertically از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
spiral of wages and prices حرکت تسلسلی مزدها و قیمت ها مارپیچ مزدها و قیمت ها
grasp بچنگ اوردن گیر اوردن
grasps بچنگ اوردن گیر اوردن
grasped بچنگ اوردن گیر اوردن
tacit collusion حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
marginal cost pricing قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
terrtorialize محدود بیک ناحیه کردن بصورت خطه در اوردن بنواحی متعدد تقسیم کردن بصورت قلمرو در اوردن
trover دعوی مطالبه قیمت مال مغصوب دعوی مطالبه قیمت مال مورد استفاده بلاجهت
road sense جنسی
sexual جنسی
kind جنسی
unisexual یک جنسی
diclinous یک جنسی
unisex دو جنسی
sexes جنسی
generic جنسی
gamic جنسی
kindest جنسی
hermaphrodites دو جنسی
bisexual دو جنسی
bisexuals دو جنسی
homogeneity هم جنسی
ambisexual دو جنسی
kinds جنسی
sex جنسی
hermaphrodite دو جنسی
gonocyte سلول جنسی
unisexuality حالت یک جنسی
sexual relations مقاربت جنسی
heteroeroticism دگرخواهی جنسی
modesty شرم جنسی
zygosis امیختگی جنسی
sexual relations روابط جنسی
libido شور جنسی
gynandrous نر و ماده دو جنسی
gynandromorphy ریخت دو جنسی
sexual development رشد جنسی
sexual disorder اختلال جنسی
libidos شور جنسی
haploid cell یاخته جنسی
sexual receptivity پذیرندگی جنسی
petting نوازش جنسی
venery مقاربت جنسی
idols of the tribe اوهام جنسی
sexuality تمایلات جنسی
sexuality عطش جنسی
sex discrimination تبعیض جنسی
aphrodisiacs برانگیزنده جنسی
aphrodisiac برانگیزنده جنسی
heterosexuality دگرخواهی جنسی
lesbianism رابطه جنسی زن با زن
voyeurism تماشاگری جنسی
sex appeal جاذبه جنسی
potency توان جنسی
asexual غیر جنسی
sex education اموزش جنسی
rapists متجاوز جنسی
sexual intercourse مقاربت جنسی
heteroerotism دگرخواهی جنسی
heterophilia دیگرخواهی جنسی
heterosome کروموزوم جنسی
sexual intercourse امیزش جنسی
sex offenses جرایم جنسی
rapist متجاوز جنسی
sexual maturity بلوغ جنسی
sexual offences جرائم جنسی
inkind کمک جنسی
sexual symbolism نمادگری جنسی
eroticism تمایلات جنسی
eroticism تحریکات جنسی
sexism تبعیض جنسی
peepling tom تماشاگر جنسی
pansexualism جنسی نگری
autosomal غیر جنسی
coitus مقاربت جنسی
sex perversion انحراف جنسی
sexual aberration انحراف جنسی
sexual deviation انحراف جنسی
sexual perversion انحراف جنسی
active algolagnia ازارگری جنسی
rape تجاوز جنسی
raped تجاوز جنسی
rapes تجاوز جنسی
raping تجاوز جنسی
Y chromosomes کروموزوم جنسی
Y chromosome کروموزوم جنسی
deviations انحراف جنسی
deviation انحراف جنسی
payment in kind پرداخت جنسی
autoeroticism خودانگیزی جنسی
autoerotism خودانگیزی جنسی
sex chromosomes کروموزومهای جنسی
sex differences تفاوتهای جنسی
sexual anomaly نابهنجاری جنسی
erotomania جنون جنسی
impotence ضعف جنسی
excitement برانگیختگی جنسی
parasexuality نابهنجاری جنسی
paraphilia نابهنجاری جنسی
impotence ناتوانی جنسی
sex differentiation تمایز جنسی
anaphrodisia بی میلی جنسی
taxes in kind مالیات جنسی
sex glands غدههای جنسی
tax in kind مالیات جنسی
multure مزد جنسی
benefit in kind نفع جنسی
excitements برانگیختگی جنسی
sexiness جاذبه جنسی
Sexual assault تجاوز جنسی
impotency ضعف جنسی
truckage مبادله جنسی
climaxes اوج جنسی
climax اوج جنسی
germ cell یاخته جنسی
bisexuality دو گانگی جنسی
gonad غده جنسی
sexual arousal برانگیختگی جنسی
sexual delusion هذیان جنسی
gender identity هویت جنسی
renifleur بو پرست جنسی
psycholagny خیالپردازی جنسی
psychosexual روانی- جنسی
Peeping Tom تماشاگر جنسی
gamete یاخته جنسی
sexual orientation گرایش جنسی
Peeping Toms تماشاگر جنسی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com