Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (16 milliseconds)
English
Persian
mixer tube
لامپ مخلوط کننده
modulator
لامپ مخلوط کننده
Other Matches
auto rich
مخلوط غلیظ سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده مخلوط اتوماتیک درکاربوراتور ثابت نگهداشته میشود
image dissector tube
لامپ تجزیه کننده تصویر لامپ دیسکتور تصویر
tube tester
دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
mixer
مخلوط کننده
hot mixer
مخلوط کننده
mixers
مخلوط کننده
frequency mixer
مخلوط کننده یا میکسرفرکانس
continous mixer
مخلوط کننده دائمی
rotary drum mixer
مخلوط کننده طبلکی
mixer stage
طبقه مخلوط کننده
mixing blade
قاشقک مخلوط کننده
jet mixer
مخلوط کننده با فشار اب
modulator
طبقه مخلوط کننده مدولاتور
hot metal mixre
مخلوط کننده اهن خام
lamp dimmer
تیره کننده لامپ
amplifire tube
لامپ تقویت کننده
indication lamp
لامپ مشخص کننده
amplifying valve
لامپ تقویت کننده
dimmer coil
تیره کننده لامپ
telephone amplifying tube
لامپ تقویت کننده تلفن
telephone repeater valve
لامپ تقویت کننده تلفنی
auto lean
مخلوط رقیق سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده اتوماتیک در کاربوراتور ثابت نگاهداشته میشود
admix
مخلوط شدن بهم پیوستن مخلوط کردن امیختن
incandescent lamp
لامپ برقی دارای نور سیمابی لامپ نئون
audio mixer
میکسر صوتی تلویزیونی مخلوط کننده صوتی
corrector
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
compost
مخلوط
anti freeze mixture
مخلوط ضد یخ
mixers
مخلوط کن
composite
مخلوط
admixtion
مخلوط
blending
مخلوط
hash
مخلوط
admixture
مخلوط
mixer
مخلوط کن
macedoine
مخلوط
mixtures
مخلوط
mixture
مخلوط
blends
مخلوط
mixed
مخلوط
blent
مخلوط شد
confused
مخلوط
blend
مخلوط
blender
مخلوط کن
blenders
مخلوط کن
staffs
مخلوط سیمان و گچ
heterogeneous mixture
مخلوط ناهمگن
porridge
چیز مخلوط
admix
مخلوط کردن
homogeneous mixture
مخلوط همگن
unscourced wool
پشم مخلوط
mixture
بتن مخلوط کن
puddle
مخلوط کردن
proportioner
مخلوط کن شیمیایی
blends
مخلوط امیختگی
commix
مخلوط کردن
staffed
مخلوط سیمان و گچ
laudanum
مخلوط افیون
concrete mix
مخلوط بتن
blend
مخلوط امیختگی
blend
مخلوط کردن
meddles
مخلوط کردن
confect
مخلوط کردن
mingles
مخلوط کردن
meddle
مخلوط کردن
mingling
مخلوط کردن
intermingle
با هم مخلوط کردن
pug mill
اسیای گل مخلوط کن
mingled
مخلوط کردن
intermingled
با هم مخلوط کردن
staff
مخلوط سیمان و گچ
mixtures
بتن مخلوط کن
rich mix
مخلوط پر مایه
puddles
مخلوط کردن
meddled
مخلوط کردن
powder mixer
گرد مخلوط کن
intermingles
با هم مخلوط کردن
intermingling
با هم مخلوط کردن
mingle
مخلوط کردن
gas mixture
مخلوط گاز
blends
مخلوط کردن
immiscible
مخلوط نشدنی
intercarrier buzz
وزوز مخلوط
blent
مخلوط کرد
ternary mixture
مخلوط سه تایی
hash
مخلوط کردن
mix
امیزه مخلوط
melt
مخلوط کردن
solid solution
کریستال مخلوط
terpenoid
مخلوط باترپن
crab cocktail
مخلوط خرچنگ
lean mixture
مخلوط رقیق
mixing
مخلوط کردن
mell
مخلوط کردن
duplex pressure proportioner
مخلوط کن دو فشاری
melange
مخلوط امیختگی
mixes
امیزه مخلوط
mixture control
کنترل مخلوط
unadulterated
مخلوط نشده
mix
مخلوط ترکیبی
syncrasy
مخلوط کردن
batch mixer
مخلوط کن ضربهای
miscible
مخلوط شدنی
mixing in place
امیختن در جا مخلوط در جا
mixed semiconductor
نیمرسانای مخلوط
azeotropic mixture
مخلوط ازئوتروپ
intercarrier beat
زنه مخلوط
mixed glue
چسب مخلوط
mixed gas
گاز مخلوط
azeotropic mixture
مخلوط همجوش
mixes
مخلوط ترکیبی
cryogen
مخلوط سرمازا
mixed crystal
کریستال مخلوط
melts
مخلوط کردن
weak mixture
مخلوط ضعیف
intermeddle
مخلوط کردن
interlard
مخلوط کردن
souse
با ترشی مخلوط کردن
harsher
مخلوط بتن سفت
tempers
مخلوط کردن مزاج
dry blending
مخلوط سازی خشک
gas air mixture
مخلوط بنزین و هوا
complexly
بطور پیچیده یا مخلوط
intercarrier sound system
کانال صوتی مخلوط
harsh
مخلوط بتن سفت
turn the mortar
مخلوط کردن ملات
batches
اندازه مخلوط بتن
batch
اندازه مخلوط بتن
shuffles
بهم مخلوط کردن
brandies
با کنیاک مخلوط کردن
brandy
با کنیاک مخلوط کردن
shuffled
بهم مخلوط کردن
shuffle
بهم مخلوط کردن
cross loading
مخلوط کردن بارها
detrital cone
مخلوط افکنه واریزهای
burden
مخلوط کردن بار
mishmash
مخلوط اش شله قلمکار
burdens
مخلوط کردن بار
unalloyed
غیر مخلوط خالص
shuffling
بهم مخلوط کردن
agitation
مخلوط کردن اشفتگی
harshest
مخلوط بتن سفت
creole
دارای نژاد مخلوط
composite lightweight concrete
بتن سبک مخلوط
mix
امیختن مخلوط کردن
temper
مخلوط کردن مزاج
hc mixture
مخلوط هیدروکلرید یا گازخفه کن
commingle
بهم مخلوط کردن
olio
مخلوط چیزدرهم ریخته
etherize
بااتر مخلوط کردن
ethylate
بااتیل مخلوط کردن
mixed crude oil
نفت خام مخلوط
creoles
دارای نژاد مخلوط
mixture of tar and bitumen
مخلوط قطران و قیر
tempered
مخلوط کردن مزاج
mix
مخلوط کردن ترکیب
ready mixed paints
رنگهای مخلوط اماده
mixes
امیختن مخلوط کردن
intermix
در هم امیختن با هم مخلوط کردن
fuel oil mixture
مخلوط روغن و سوخت
miscible
مخلوط شدنی امیزنده
mixes
مخلوط کردن ترکیب
organic silt
مخلوط بامواد الی
immiscibility
حالت مخلوط نشدنی
diode
لامپ
lamp bulb
لامپ
lamps
لامپ
valve
لامپ
tubes
لامپ
limiter
لامپ اف ام
tube
لامپ
valves
لامپ
electric lamp
لامپ
lamp
لامپ
angola yarn
نوعی نخ مخلوط از پنبه و پشم
ganister
مخلوط کوارتز و خاک نسوز
roil
مخلوط کردن سرگردان شدن
cement mixer
بتون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
random mixed
مخلوط شدن به طور شانسی
potpourris
تنوع مخلوط درهم وبرهم
potpourri
تنوع مخلوط درهم وبرهم
fuel air mixture ratio
نسبت مخلوط سوخت و هوا
thermit
مخلوط پودر الومینیم و اکسیداهن
thermit welding
جوش مخلوط الومینیم و اکسیداهن
concrete mixer
بتون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
terpenic
ترپن دار مخلوط باترپن
gannister
مخلوط کوارتز و خاک نسوز
blender
ماشین مخصوص مخلوط کردن
blenders
ماشین مخصوص مخلوط کردن
immingle
بهم امیختن مخلوط کردن
floats
بستنی مخلوط با شربت وغیره
floated
بستنی مخلوط با شربت وغیره
float
بستنی مخلوط با شربت وغیره
mixed highs
بسامدهای زیاد مخلوط شده
milk-shakes
مخلوط شیر وشربت وبستنی
hybrida
گیاه یاجانور دورگه مخلوط
mortar mill
مخلوط کن ملات یا ماشین ملاتساز
pop
سوخت مخلوط متانول و نیترومتان
milk punch
مشروبات مخلوط با شیر وقند
admix
مخلوط شدن امیزش کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com