English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 86 (6 milliseconds)
English Persian
reginal لایق ملکه
Other Matches
adequate لایق
meritorious لایق
sufficing <adj.> لایق
worthier لایق
worthiest لایق
worthy لایق
competent لایق
qualified لایق
acceptable <adj.> لایق
adequate <adj.> لایق
good [sufficient] <adj.> لایق
satisfactory <adj.> لایق
capable لایق
felicitous لایق
sufficient <adj.> لایق
quoteworthy لایق ذکر
fit for a king لایق پادشاه
by fits and starts شایسته لایق
able لایق بودن
able توانا لایق
abler : توانا لایق
ablest : توانا لایق
worthy of praise لایق تمجید
fittest لایق شایسته
fits لایق شایسته
fit لایق شایسته
constitutional monarch ملکه
queen ملکه
queens ملکه
girl friday زن کار امد و لایق
honorable لایق احترام شرافتمندانه
empresses ملکه امپراتریس
queenhood سمت ملکه
queendom قلمرو ملکه
queen dowager ملکه بیوه
queenlike ملکه وار
queenliness ملکه منشی
queens bench division دادگاه ملکه
queenvictoria ملکه ویکتوریا
reginal در خور ملکه
reginal ملکه منش
reigining beauty ملکه وجاهت
rial پادشاه ملکه
queen ملکه شدن
monarchs ملکه شهریار
queens ملکه شدن
lady-in-waiting ندیمه ملکه
her majesty در گفتگوی ملکه
ladies-in-waiting ندیمه ملکه
empress ملکه امپراتریس
lady in waiting ندیمه ملکه
monarch ملکه شهریار
queenly درخور ملکه
deserves لایق بودن استحقاق داشتن
esteem لایق دانستن محترم شمردم
deserve لایق بودن استحقاق داشتن
it does not befit his state لایق مقام یا وضع او نیست
styled queen ملقب یا موسوم به ملکه
lady in waiting مستخدمه مخصوص ملکه
ladies-in-waiting مستخدمه مخصوص ملکه
regina ملکه سلطنت کننده
tzarina ملکه روسیه تزاری
lady-in-waiting مستخدمه مخصوص ملکه
to queen it ملکه وار رفتارکردن
dido ملکه افسانهای کارتاژ
he is not worth his salt لایق نگاهداشتن نیست بنگاهداشتنش نمیارزد
Victoriana وابسته به دوران ملکه ویکتوریا
queen can do no wrong ملکه نمیتواند خطا کند
Elizabethan مربوط به بدوره ملکه الیزابت
Elizabethan architecture معماری دوره ملکه الیزابت [انگلستان]
the rose of tehran زیباترین زن یادختردرتهران ملکه وجاهت تهران
infanta دختر پادشاه و ملکه اسپانیا یاپرتقال
queen's bounty دستلافی که ملکه بزن سه قلوزاییده میدهد
Victorian مربوط به زمان سلطنت ملکه ویکتوریا
infante جوانترین پسر پادشاه و ملکه اسپانیا و پرتقال
victorianism سبک نویسندگی و شعر و طرزتفکر زمان ملکه ویکتوریا
queen of دختری که در بازیهای روزیکم می بعنوان ملکه برگزیده میشود
order of council تصمیم هیات مشاورین سلطنتی در غیاب یا بیماری پادشاه یا ملکه
talent scout کسیکه اشخاص لایق وذیفن رابرای کار مخصوصی کشف واستخدام کند
talent scouts کسیکه اشخاص لایق وذیفن رابرای کار مخصوصی کشف واستخدام کند
queen can do no wrong بیان اصل عدم مسئوولیت ملکه یاپادشاه است در سیستم مشروطه
Aesthetic Movement [جنبش هنرمندان آمریکایی و انگلیسی در احیای طراحی های باشکوه عصر ملکه ویکتوریا]
capacitate لایق کردن صلاحیتدار کردن
ablest لایق بودن مناسب بودن
abler لایق بودن مناسب بودن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com