Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
Cellophane
لایه پلاستیکی شفاف با بنیان سلولزی
Other Matches
celluloid
لایه پلاستیکی شفاف ازنیتروسلولز اغشته به کافور
strip
لایه ماده مغناطیسی در سطح کارت پلاستیکی برای ضبط داده
fibre optics
لایه شیشهای یا پلاستیکی نازک که قادر به ارسال سیگنالهای نوری است . سیگنال نوری یا لیزری برای نمایش داده ارسالی تقسیم میشود
glassine
نوعی کاغذ نازک شفاف یانیمه شفاف که هوا یا روغن از ان نمیتواند عبور کند
dye polymer recording
در دیسکهای نوری روش ضبط که تغییرات در دیسک نوری پلاستیکی در لایه باریک توکار ایجاد میکند یک مزیت بزرگ این روش : داده ذخیره شده روی دیسک نوری قاب پاک شدن است
cellulose varnish
لاک سلولزی
cellulose wadding
لایی سلولزی
viscose rayon
الیاف سلولزی مصنوعی
cello phane
کاغذ شیشه نمای سلولزی
lignocellulose
مواد سلولزی متشکل بافتهای چوبی
vegetable fiber
الیاف سلولزی
[مثل پنبه و کنف]
services
توابعی که در یک لایه DSI برای استفاده در لایه بالاتر به کار می روند
blanket course
لایه ضد میک لایه در برابر کشش موئی روکش پادرس
underlays
در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
underlay
در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
collapse pressure
حگاکثر فشار وارد به یک لایه تا ان لایه ریزش نکند
media
زیر لایه در لایه اتصال داده از مدل شبکه OSI که دستیابی به رسانه ارسال را ممکن می سازد
die
قطعه نازک مستطیلی از یک قرص نیمه هادی سیلیکان که به هنگام ساخت مدارهای مجتمع بریده شده یا لایه لایه می گردد
blanket course
لایه محافظ در مقابل رس لایه پادرس
permafrost
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
valence
بنیان
structuring
بنیان
basis
بنیان
structure
بنیان
structures
بنیان
radicals
بنیان
radicle
بنیان
warp and woof
بنیان
radical
بنیان
foundered
بنیان گذار
roots
بنیان پایه
root
بنیان پایه
founder
بنیان گذار
free redical
بنیان ازاد
economic structure
بنیان اقتصادی
bottoms
بنیان نهادن
foundering
بنیان گذار
foundation
بنیان بنگاه
market structure
بنیان بازار
bottom
بنیان نهادن
capital structure
بنیان سرمایه
bulid
بنیان گذاردن
structuralization
بنیان گذاری
acid radical
بنیان اسید
founders
بنیان گذار
valence
بنیان ترکیب اتمی
pentavalent
دارای پنج فرفیت یا بنیان
trihydroxy
هیدورکسیدی دارای سه بنیان هیدروکسیل
delamination
لایه لایه کردن
argillite
خاک رس لایه لایه
delamination
لایه لایه شدن
delaminate
لایه لایه شدن
delamination
لایه لایه شدگی
lamination
لایه لایه سازی
interlayer
لایه بین دو لایه
transparency
شفاف
overlay
شفاف
clear ice
یخ شفاف
glaze ice
یخ شفاف
diaphanous
شفاف
clear
شفاف
overlays
شفاف
overlaying
شفاف
clearer
شفاف
crystals
شفاف
crystal
شفاف
clears
شفاف
clearest
شفاف
transparencies
شفاف
perspicuous
شفاف
crystalline
شفاف
transparently
شفاف
transparent
شفاف
translucid
شفاف
nitid
شفاف
transpicuous
شفاف
hyaline
شفاف
pellucid
شفاف
lucid
شفاف
pancho
بارانی پلاستیکی
plastic paint
رنگ پلاستیکی
plastic
ماده پلاستیکی
plastid pigments
رنگدانههای پلاستیکی
elastic design
طرح پلاستیکی
hosing
لوله پلاستیکی
plastic bombs
بمب پلاستیکی
plastic bomb
بمب پلاستیکی
hose
لوله پلاستیکی
hoses
لوله پلاستیکی
hosed
لوله پلاستیکی
plasticity
خصلت پلاستیکی
sleekest
صاف شفاف
translucid
شفاف کننده
transluscent
نیم شفاف
lucidity
شفاف بودن
transparent color
رنگ شفاف
sleek
صاف شفاف
sleeker
صاف شفاف
opaque
غیر شفاف
clear varnish
لاک شفاف
shellac
لاک شفاف
semigloss
نیمه شفاف
amorphous
غیر شفاف
translucent
نیم شفاف
translucent
نیمه شفاف
sharp picture
تصویر شفاف
clears
شفاف زدودن
clear picture
تصویر شفاف
clearest
شفاف زدودن
clearer
شفاف زدودن
black ice
یخ شفاف روی اب
hyaloid
زجاجی شفاف
clear
شفاف زدودن
semiopaque
نیمه شفاف
semitransparent
نیمه شفاف
tumbler
لیوان
[شفاف]
fluoresce
شفاف شدن
semitranslucent
نیمه شفاف
sharp image
تصویر شفاف
Formica
نوعی ماده پلاستیکی
sellotape
نوار چسب پلاستیکی
plastic spray
رنگ پاشیدنی پلاستیکی
polyrod antenna
انتن میله پلاستیکی
playground ball
توپ پلاستیکی کودکان
plastic arts
صنایع پلاستیکی یا قالبی
synthetic plastic material
ماده پلاستیکی مصنوعی
suction hose
لوله پلاستیکی اب مکنده
plasticity
حالت پلاستیکی نرمی
sellotaped
نوار چسب پلاستیکی
hose coupling
پیوست لوله پلاستیکی
sellotapes
نوار چسب پلاستیکی
sellotaping
نوار چسب پلاستیکی
elucidating
توضیح دادن شفاف
elucidates
توضیح دادن شفاف
elucidated
توضیح دادن شفاف
elucidate
توضیح دادن شفاف
fluoroscope
صفحه شفاف رادیوسکپی
epoxy
نوعی اندود پلاستیکی لوله ها
high explosive plastic
گلوله پلاستیکی سوختار شدید
plastic
خرج خمیری شکل پلاستیکی
plastic spray
رنگ درزگیر یا روکش پلاستیکی
box
جعبه کاغذی یا چوبی یا پلاستیکی
mat surfer
موج سوار صفحه پلاستیکی
boxes
جعبه کاغذی یا چوبی یا پلاستیکی
cartridge
جعبه پلاستیکی که محفظه جوهر است
radome
پوشش پلاستیکی انتن رادار درهواپیما
cartridges
جعبه پلاستیکی که محفظه جوهر است
gas discharge display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas plasma display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
dioptrics
مبحث انکسار نور در اجسام شفاف
fuller's earth
خاک رس غیر پلاستیکی که شبیه بنتونیت است
pallet
سکوی چوبی یا پلاستیکی برای حمل کالا
sleeves
پوشش کاغذی یا پلاستیکی برای دیسک مغناطیسی
sleeve
پوشش کاغذی یا پلاستیکی برای دیسک مغناطیسی
iceland spar
کلسیت شفاف دارای خاصیت انکسار مضاعف
to see through
از بین چیزی مات
[غیر شفاف]
دیدن
map template
صفحه شفاف مخصوص نصب روی نقشه
xerophthalmia
خشک و غیر شفاف شدن ملتحمه چشم
canopies
پوشش شفاف روی قسمت خدمه پرواز
canopy
پوشش شفاف روی قسمت خدمه پرواز
vat dyeing
رنگرزی خمی
[روشی جهت رنگرزی رنگینه هایی که براحتی در آب حل نمی شوند. الیاف رنگ شده به این طریق دارای مقاومت بالایی در مقابل شستشو و نور خورشید هستند و بیشتری برای پنبه و الیاف های سلولزی است.]
carbon ribbon
ریبون پلاستیکی نازک با جوهر مشکلی که در چاپگر استفاده میشود
acrylic
پلاستیک ترموست شفاف ازجنس استرهای پلیمریزه اسیدهای اکریلیک
iceneedle
یکی از ذرات فریف یخ که درهوای سرد و شفاف بطورشناوریافت میشود
CD
جعبه پلاستیکی مسط ح که برای نگهداری دیسک فشرده به کار می رود
toner
محفظه پلاستیکی برای تونر پودری که در چاپگر لیزری استفاده میشود
CDs
جعبه پلاستیکی مسط ح که برای نگهداری دیسک فشرده به کار می رود
acid radical
ریشه با بنیان اسیدی رادیکال اسیدی
Perspex
خانوادهای از پلاستیکها که بعنوان شیشه یا پلاستیکهای شفاف و نوگذران در هواپیماکاربرد فراوان دارد
monrovia powers
اتحادیهای سست بنیان متشکل از 91کشور افریقایی که اولین باردر سال 1691 طی کنفرانسی که نمایندگان این کشورها درمونروویا واقع در لیبریاتشکیل داده بودند وجود پیداکرد
stencilled
ورقه پلاستیکی با نشانههای بریده شده روی آن برای رسم سریع و ساده فلوچارت
fiber
رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
stencilling
ورقه پلاستیکی با نشانههای بریده شده روی آن برای رسم سریع و ساده فلوچارت
compacting
دیسک پلاستیکی کوچک که حاوی سیگنالهای صوتی به صورت دیجیتال روی سطح است
compact
دیسک پلاستیکی کوچک که حاوی سیگنالهای صوتی به صورت دیجیتال روی سطح است
compacted
دیسک پلاستیکی کوچک که حاوی سیگنالهای صوتی به صورت دیجیتال روی سطح است
compacts
دیسک پلاستیکی کوچک که حاوی سیگنالهای صوتی به صورت دیجیتال روی سطح است
fibres
رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
stencils
ورقه پلاستیکی با نشانههای بریده شده روی آن برای رسم سریع و ساده فلوچارت
fibre
رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
stencil
ورقه پلاستیکی با نشانههای بریده شده روی آن برای رسم سریع و ساده فلوچارت
stenciled
ورقه پلاستیکی با نشانههای بریده شده روی آن برای رسم سریع و ساده فلوچارت
stenciling
ورقه پلاستیکی با نشانههای بریده شده روی آن برای رسم سریع و ساده فلوچارت
practice plug
وسیله کوچک پلاستیکی یالاستیکی شبیه طعمه ولی بدون قلاب برای تمرین یامسابقه نخ اندازی
alabaster
[کربنات کلسیم نیمه شفاف در رنگ های زرد و سفید که اغلب در نورگیر پنجره استفاده می شود.]
compact
نواز مغناطیسی که درون یک جعبه پلاستیکی استاندارد است که در کامپیوترهای خانگی برای ذخیره سازی به کار می رود
compacting
نواز مغناطیسی که درون یک جعبه پلاستیکی استاندارد است که در کامپیوترهای خانگی برای ذخیره سازی به کار می رود
fibre optics
لایههای مناسب شیشهای یا پلاستیکی محافظت شده برای ارسال سیگنالهای نوری که داده سریع منتقل می کنند
compacts
نواز مغناطیسی که درون یک جعبه پلاستیکی استاندارد است که در کامپیوترهای خانگی برای ذخیره سازی به کار می رود
compacted
نواز مغناطیسی که درون یک جعبه پلاستیکی استاندارد است که در کامپیوترهای خانگی برای ذخیره سازی به کار می رود
flow diagram
صفحه پلاستیکی با نشانههای بریده شده موقت برای اجازه دادن به نشانه ها تا به آسانی و به سرعت رسم شوند
flowchart
صفحه پلاستیکی با نشانههای بریده شده موقت برای اجازه دادن به نشانه ها تا به آسانی و به سرعت رسم شوند
chips
کارت پلاستیکی به همراه یک وسیله حافظه یا ریز پردازنده روی آن که برای ارسال الکترونیکی یا مشخصات یک کاربر به کار می رود
chip
کارت پلاستیکی به همراه یک وسیله حافظه یا ریز پردازنده روی آن که برای ارسال الکترونیکی یا مشخصات یک کاربر به کار می رود
padding
لایه
courses
لایه
coatings
لایه
tiers
لایه
tier
لایه
bed
لایه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com