Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 192 (9 milliseconds)
English
Persian
My clothes are a witness to my poverty.
لباسی که بتن دارم شاهد فقر است
Other Matches
delaine
لباسی
rack
چنگک جا لباسی
clothes tree
چوب لباسی
rompers
رو لباسی بچگانه
suiting
پارچه لباسی
wracks
چنگک جا لباسی
wracked
چنگک جا لباسی
racked
چنگک جا لباسی
racks
چنگک جا لباسی
peeling
پارچه لباسی نازک
smock frock
رو لباسی کشاورزان روپوش
sewing
دوختن پارچه لباسی
some hangers
چند تا چوب لباسی
housecoats
لباسی که زنان درخانه می پوشند
housecoat
لباسی که زنان درخانه می پوشند
voile
پارچه نازک لباسی زنانه
iam proud to know him
از شناسایی او افتخار دارم افتخار دارم که او رامیشناسم
iam p to of knowing him
از اشنایی او افتخار دارم افتخار دارم که او را می شناسم
dungaree
لباسی که از این پارچه درست شود
May I have some hangers?
ممکن است چند تا چوب لباسی برایم بیاورید؟
parramatta
پارچه سبک وزن پشم و ابریشم لباسی زنانه
paramatta
پارچه سبک وزن پشم و ابریشم لباسی زنانه
nainsook
پارچه نخی و سبک وزن ساده لباسی و پردهای
witnessing
شاهد
witnesses
شاهد
affiant
شاهد
warranter
شاهد
testifier
شاهد
testate
شاهد
looker on
شاهد
witnessed
شاهد
witness
شاهد
themes
شاهد
voucher
شاهد
vouchers
شاهد
testimonial
شاهد
testimonials
شاهد
theme
شاهد
observers
شاهد
blank
شاهد
beholder
شاهد
beholders
شاهد
blankest
شاهد
observer
شاهد
rebutting evidence
شاهد معارض
eyewitness
شاهد عینی
eye witness
شاهد عینی
skilled witness
شاهد متخصص
eye witness
شاهد عینی
expert witness
شاهد خبره
witnesses
شاهد مدرک
instance
مثال شاهد
witnessed
شاهد مدرک
witness
شاهد مدرک
instances
مثال شاهد
ocular witness
شاهد عینی
challenging a witness
جرح شاهد
witnessing
شاهد مدرک
eye-witness
شاهد عینی
as God is my witness ...
خدا شاهد است ...
testator
شاهد میراث گذار
The written statements of the witness.
اظهارات کتبی شاهد
I swear by the almighty that…
خدا شاهد است که ...
To produce a witness.
دردادگاه شاهد آوردن
eyewitnesses
شاهد عینی گواه خوددیده
witnessing
گواه شاهد شهادت دادن
witnesses
گواه شاهد شهادت دادن
witness
گواه شاهد شهادت دادن
witnessed
گواه شاهد شهادت دادن
eyewitness
شاهد عینی گواه خوددیده
eye-witnesses
شاهد عینی گواه خوددیده
I saw it for myself . I was an eye –witness
خودم شاهد قضیه بودم
History is the best testimony.
تاریخ بهترین شاهد است
Two witnesses should testify.
دو شاهد باید شهادت بدهند
evidence
شاهد باگواهی ثابت کردن
onlooker
رهگذری که چیزی را تماشا می کند یا شاهد می شود
witness stand
محلی که شاهد درانجا ایستاده و شهادت میدهد
peignoir
قطیفه لباسی زنانه لباس خانگی زنانه
tricotine
پارچه زبر لباسی خانه خانه
prevarication
ساختن وکیل با طرف موکل افهارات دو پهلو و گمراه کننده شاهد
I have a carton of cigarettes
من یک ... دارم.
I agree.
قبول دارم.
I have a headache.
من سر درد دارم.
I have tobacco.
من یک توتون دارم.
I'm in a hurry.
من عجله دارم
close the door please
خواهش دارم
I'm in a hurry.
من عجله دارم.
I am standing by you . I am right behind you .
هوایت را دارم
I want to have a word with you . I want you .
کارت دارم
I need my e
من دوست دارم
own a house
خانهای دارم
I have a question.
من یک سئوال دارم.
my a is 0 years
من 04سال دارم
i intend to stay here
خیال دارم که ...
I'm in doubt about it.
من بهش شک دارم.
i wish to stay here
میل دارم ...
it is in my recollection
یاد دارم
i maintain
عقیده دارم که ...
voir dire
سوالاتی که پیش از پرس ازمایی اصلی از شاهد میشود و هدف از ان احرازصلاحیتش برای ادای شهادت است
I have a credit card.
من کارت اعتباری دارم.
i am rials in pocket
سه ریال در جیب دارم
I owe her a grudge
حق دارم که با اولج باشم
I have cigar
من یک سیگار برگ دارم.
I am over 50 years old.
من ۵۰ سال بیشتر دارم.
I am deae beat . I am tired out .
از خستگی دارم غش می کنم
I feel nauseated.
حالت تهوع دارم.
I'm on a diet.
من رژیم غذایی دارم.
i yearn for
ارزوی استراحت دارم
i am reluctant to go
اکراه دارم از رفتن
i have a hunch that
سخت گمان دارم که
i have a hunch that
بیم یافن ان دارم که ...
i have a silk rug Štoo
یک قالیچه ابریشمی هم دارم
i have a suit to the shah
به شاه عرض دارم
iam ill bested
موقعیت بدی دارم
I am positive that ...
من اطمینان کامل دارم که ...
i humbly request that
خواهش عاجزانه دارم که ...
i stand to it that
جدا عقیده دارم که
I have a pain in my chest.
سینه درد دارم
i am purposed to go
در نظر دارم بروم
i am purposed to go
قصد دارم بروم
I am staying at the hotel.
در هتل منزل دارم.
I feel like throwing up.
<idiom>
دارم بالا میارم.
I am in a great hurry . I am pressed for time .
خیلی عجله دارم
I believe in God.
من به خدا ایمان دارم.
i am busy at the moment
اکنون کار دارم
i am famishing
از گرسنگی دارم می میرم
I am beginning to realize ( understand ) .
کم کم دارم متوجه می شوم
I have an appointment with the dentist.
با دندانساز قرار دارم
i am on the wrong side of 0
من بیش از 05 سال دارم
I have to study
من درس دارم به همین خاطر کم میمونم
I like it.
دوست دارم
[ آن چیز را یا کار را]
.
It pleases me.
دوست دارم
[ آن چیز را یا کار را]
.
much as I'd like to
<idiom>
با اینکه اینقدر دوست دارم
I'm working on it.
دارم روش کار میکنم.
I would like to know the truth.
من دوست دارم که واقعیت رو بدونم.
I have a steady monthly income.
درآمد ماهیانه ثابتی دارم
i have worse to tell you
بدتر از این دارم که بشمابگویم
please dont forget it
خواهش دارم فراموش نکنید
thank tou for that book
خواهش دارم ان کتاب را به من بدهید
I have all kinds of problems.
هزار جور گرفتار ؟ دارم
He owes me some money.
از او پول می خواهم (طلب دارم )
I am thinding of going to Europe.
خیال دارم به اروپ؟ بروم
I am going on twenty.
دارم می روم توی 20سالگی ؟
I'll need a plot of land .
یک قطعه زمین لازم دارم
I am very busy today .
امروز خیلی کار دارم
I have a date with my fiandee.
با نامزدم قرار ملاقات دارم
I love her with my whole being .
با تمام وجود دوستش دارم
I live a very regular life .
زندگی خیلی منظمی دارم
i own to having done it
اقرار دارم که ان کار را کرده ام
do tell me
خواهش دارم بمن بگویید
i am in a hurry for it
عجله دارم یا در شتاب هستم
i have a suit to the shah
عریضه برای شاه دارم
i have come on business
کاری دارم اینجا امدم
i heed your help
به مساعدت شما احتیاج دارم
i intend to stay here
قصد دارم اینجا بمانم
I am working here non-stop.
یک بند دارم اینجا کار می کنم
i p to arrange an intrriew
قصد دارم که مصاحبهای ترتیب دهم
i please to do it
خوش دارم که این کار را بکنم
i life that better
انرا بیشتر از همه دوست دارم
I am looking for work ( ajob).
دارم دنبال کار( شغل ) می گردم
i rely solely on god...
تنها به خدا تکیه ... دارم وبس
I have a son your age.
پسری دارم بسن ( وسال) شما
i have as many books as you
کتاب شما دارید منهم دارم
pray consider my case
خواهش دارم بکار من رسیدگی کنید
i insist on his innocence
جدا` عقیده دارم که او بی گناه است
i insist that he is innocent
جدا` عقیده دارم که او بی گناه است
I have a position ( post ) of great responsibility in this company .
دراین شرکت شغل پرمسئولیتی دارم
I would like to learn the truth.
من دوست دارم از واقعیت مطلع بشوم.
I intend to buy a car .
خیال دارم یک ماشین ( اتوموبیل ) بخرم
I'm starving
[to death]
.
از گرسنگی دارم میمیرم.
[اصطلاح مجازی]
I'm sure we can come to some arrangement.
من اطمینان دارم که ما می توانیم به توافقی برسیم .
Can I go earlier today, just as a special exception?
اجازه دارم امروز استثنأ زودتر بروم؟
i intend my son for the bar
خیال دارم پسرم را بگذارم وکالت کند
I have a free hand in this matter.
دراینکار دستم باز است ( اختیارات دارم )
Could I have a word with you ?
عرضی داشتم (چند کلمه صحبت دارم )
I have got into a jam . Iam in a tight corner . I am in a bad fix.
بد طوری گیر کرده ام ( دروضع سختی قرار دارم )
i insist on your being present
جدا` عقیده دارم که شما بایدحضور داشته باشید
From your lips to God's ears!
<idiom>
امیدوارم که حق با شما باشد، اما من کمی شک و تردید دارم.
Is there enough time to change trains?
آیا برای تعویض قطار وقت کافی دارم؟
iam impatient to go
دلم شور میزند که بروم شتاب دارم برفتن
I am in the habit of sleeping late on Friday mornings.
عادت دارم جمعه ها صبح دیر از خواب بیدار می شوم
AFAIK
خلاصه عبارت انگلیسی: تا آنجایی که خبر دارم که در ایمیل یا چت استفاده می شود
pan-
در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pans
در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pan
در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
it is not t.
برای این نیست که من این یکی را ازان بیشتردوست دارم
state tiger
در رهگیری هوایی یعنی سوخت کافی برای اجرای ماموریت رهگیری دارم
request modify
درخواست تصحیح دارم درخواست تغییر میکنم
i suffer from headache
سردرد دارم دچار سردرد هستم
Now I'm starting to believe it.
دارم یواش یواش قبولش میکنم.
I like to be friends with you.
من دوست دارم با تو دوست باشم.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com