Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
slack suit
لباس راحتی
Other Matches
to dress
[put on your clothes or particular clothes]
لباس پوشیدن
[لباس مهمانی یا لباس ویژه]
[اصطلاح رسمی]
motley
مختلط لباس رنگارنگ دلقک ها لباس چهل تکه
hang out
پهن کردن لباس
[روی بند لباس]
life jacket
لباس نجات لباس چوب پنبهای
eases
راحتی
eased
راحتی
conveniences
راحتی
relief
راحتی
ease
راحتی
convenience
راحتی
easing
راحتی
comfortableness
راحتی
shoepack
کفش راحتی
arm chair
صندلی راحتی
davenport
نیمکت راحتی
armchairs
صندلی راحتی
plimsolls
کفش راحتی
armchair
صندلی راحتی
morris chair
صندلی راحتی
shoepac
کفش راحتی
slippers
کفش راحتی
comforters
راحتی بخش
sandals
کفش راحتی
comforter
راحتی بخش
fleshpots
راحتی جسمانی
slipper
کفش راحتی
plimsoll
کفش راحتی
pantofle
کفش راحتی
easement
راحتی اسایش
sandal
کفش راحتی
accommodations
منزل وسایل راحتی
accommodation
منزل وسایل راحتی
sock
کفش راحتی بی پاشنه
off duty
مرخصی راحتی نگهبانی
peacefulness
راحتی صلح جوئی
unaccommodated
بدون وسایل راحتی
discomfort relief ratio
بهر راحتی- ناراحتی
circulating
آنچه به راحتی می چرخد
warm one's blood/heart
<idiom>
احساس راحتی کردن
juliet
کفش راحتی زنانه
sit back
<idiom>
راحتی داشتن ،مرخصی گرفتن
security blanket
<idiom>
استفاده از چیزی برای راحتی
ease of movement
سهولت حرکت راحتی مانور
whip up
<idiom>
به راحتی وسریع به انجام رساندن
huarache
کفش راحتی پاشنه کوتاه
hammock chair
صندلی راحتی تاشوکه پشت ان پارچه ایست
ergonomics
علم و تکنولوژی ایمنی راحتی و سادگی استفاده ازماشین
reduces
تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
reducing
تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
reduce
تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
plugging
مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد
plugs
مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد
plug
مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد
partitions
تقسیم فایل بزرگ یا بلاک به واحدهای کوچکتر به راحتی قابل دستیابی و مدیریت هستند
partition
تقسیم فایل بزرگ یا بلاک به واحدهای کوچکتر به راحتی قابل دستیابی و مدیریت هستند
steam iron
ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
steam irons
ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
MNP 0
پروتکل تصحیح خطای ارتباطی که میتواند داده راحتی روی اتصالات تلفن ضعیف منتقل کند
uniforms
لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
uniform
لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
icons
نشانه نگرافیکی یا تصویر کوچک روی صفحه نمایش که در سیستم کامپیوتری محاورهای به کار می رود تا یک تابع را به راحتی مشخص کند
icon
نشانه نگرافیکی یا تصویر کوچک روی صفحه نمایش که در سیستم کامپیوتری محاورهای به کار می رود تا یک تابع را به راحتی مشخص کند
ikons
نشانه نگرافیکی یا تصویر کوچک روی صفحه نمایش که در سیستم کامپیوتری محاورهای به کار می رود تا یک تابع را به راحتی مشخص کند
notebook computer
که به راحتی قابل حمل است ولی صفحه کلید و صفحه نمایش کوچک دارد
rom
نرم افزار ذخیره شده در ROM روی کارتریج که به راحتی قابل نصب روی کامپیوتراست .
lounges
اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounging
اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
rocking chair
صندلی تاب صندلی راحتی تکان خور
lounged
اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounge
اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
rocking chairs
صندلی تاب صندلی راحتی تکان خور
faldstool
صندلی تا شو بدون پشتی صندلی راحتی
flannel
لباس
dressing
لباس
dressings
لباس
clobbering
لباس
clobbers
لباس
nightgowns
لباس شب
attire
لباس
clobbered
لباس
costume
لباس
nightgown
لباس شب
clobber
لباس
garb
لباس
costumes
لباس
flannels
لباس
costumes
لباس ها
acoutrement
لباس
out fit
لباس
bathhouse
لباس کن
bibandtucker
لباس
donkey jacket
لباس
evining dress
لباس شب
rosettes
گل لباس
rosette
گل لباس
frou frou
خش خش لباس
clothing
لباس
accouterments
لباس
accouterment
لباس
untented
بی لباس
vestment
لباس
oilskins
لباس ضد اب
outwall
لباس تن
costume
لباس
vesture
لباس
fancy dress
لباس بالماسکه
vestment
لباس رسمی
sportswear
لباس راحت
tux
لباس رسمی
sportswear
لباس خودمانی
woolie
لباس پشمی
underclothing
لباس زیر
tou book
لباس تکواندو
spacesuits
لباس فضایی
spacesuit
لباس فضایی
necklines
گردن لباس
water suit
لباس ضد فشار اب
undergarment
لباس بزیر
tog
لباس پوشیدن
wearer
پوشنده لباس
undergarments
لباس بزیر
wooly
لباس پشمی
gowns
روپوش لباس شب
tunicle
لباس کوتاه
gown
روپوش لباس شب
slashes
چاک لباس
menswear
لباس مردانه
neckline
گردن لباس
sportswear
لباس ورزش
garderobe
اشکاف لباس
dreadnought
لباس بارانی
launderer
لباس شوی
disguisedly
با لباس مبدل
laundress
لباس شوی زن
clothier
لباس فروش
mab
لباس ژولیده
clothes tree
چنگک لباس
gratuitous issue
لباس پیشکش
braw
جوش لباس
night robe
لباس خواب
battle dress
لباس ضدگلوله
asbestos kit
لباس نسوز
dress suit
لباس رسمی شب
knock about clothes
لباس کار
dressed in white
لباس سفیدپوشیده
habiliment
لباس زیبا
gaberdine
لباس پوشش
habiliments
لباس مخصوص
flight gear
لباس پرواز
flashproof
لباس ضد شعله
finical
خوش لباس
fearnought suit
لباس نسوز
habilitate
لباس پوشیده
haute couturer
طراح لباس
exposure suit
لباس محافظ
kiyi
برس لباس
driss uniform
لباس رسمی
antiblackout suit
لباس ضد فشار اب
academicals
لباس دانشگاهی
ski suit
لباس اسکی
tuxedos
لباس رسمی
slopwork
لباس دوخته
tuxedo
لباس رسمی
smoking jacket
لباس اسموکینگ
survival suit
لباس نجات
wet suits
لباس غواصی
wet suit
لباس غواصی
dry suit
لباس غواصی
the long robe
لباس قضائی
to a onself
لباس زیباپوشیدن
to dress up
لباس پوشیدن
silk
لباس ابریشمی
costume
لباس محلی
costumes
لباس محلی
pajama
لباس خواب
academic costume
لباس دانشگاهی
zippers
زیب لباس
zipper
زیب لباس
playsuit
لباس ورزش
print dress
لباس چیتی
knitwear
لباس کشباف
skirts
دامن لباس
skirted
دامن لباس
skirt
دامن لباس
rainwear
لباس بارانی
robe de chambre
لباس خانه
toggery
لباس فروشی
slashed
چاک لباس
underclothes
لباس زیر
plains
لباس غیرنظامی
plainest
لباس غیرنظامی
plainer
لباس غیرنظامی
plain
لباس غیرنظامی
regimental
لباس نظامی
regimental
لباس هنگ
uniform of the day
لباس فصل
liveried
دارای لباس
habits
لباس روحانیت
habit
لباس روحانیت
clothes
جامه لباس
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com