Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English
Persian
personal effects
لوازم شخصی
Search result with all words
duffle bag
کیسه لوازم شخصی
Personal effects are duty-free.
لوازم شخصی معاف از حقوق گمرکی است
Other Matches
accessory
لوازم یدکی لوازم اضافی
f.drss
جامه شخصی که باتفتن شخصی دوخته درمجلس رقص بپوشند
subscribers
1-شخصی که یک تلفن دارد.2-شخصی که مبلغی می پردازد تا به سرویس مثل BBS دستیابی یابد
subscriber
1-شخصی که یک تلفن دارد.2-شخصی که مبلغی می پردازد تا به سرویس مثل BBS دستیابی یابد
fitting
لوازم
fixing
لوازم
furnishings
لوازم
accessories
لوازم
tackle
لوازم
tackled
لوازم
tackles
لوازم
serviced
لوازم
tackling
لوازم
fitment
لوازم
fitments
لوازم
fittings
لوازم
fixings
لوازم
estovers
لوازم
equipments
لوازم
dixings
لوازم
equipment
لوازم
apparatus
لوازم
needments
لوازم
service
لوازم
travelling outfit
لوازم سفر
accessories
لوازم یدکی
accessory
لوازم یدکی
plumbing tools
لوازم لولهکشیخانه
sanitary ware
لوازم بهداشتی
illuminating fixture
لوازم روشنایی
kitchen stuff
لوازم اشپزخانه
tackles
لوازم کار
maintenance materials
لوازم تعمیرات
tackled
لوازم کار
tackle
لوازم کار
accessory
لوازم فرعی
accessory
لوازم کمکی
gears
اسباب لوازم
photographic accessories
لوازم عکاسی
photography
لوازم عکاسی
firing accessories
لوازم احتراق
tool tether
لوازم مورداحتیاج
utensils
لوازم اشپزخانه
utensil
لوازم اشپزخانه
camping equipment
لوازم مخصوصاردو
bedding
لوازم تختواب
gear
اسباب لوازم
kits
بسته لوازم
kit
بسته لوازم
geared
اسباب لوازم
hairstyling accessories
لوازم آرایشمو
throwing apparatus
لوازم پرتاب
rigs
لوازم لباس
rigged
لوازم لباس
rig
لوازم لباس
tackling
لوازم کار
paraphernalia
اسباب لوازم
outfits
لوازم فنی
Home appliances
لوازم خانگی
fire-irons
لوازم بخاری
fittings
لوازم ثابت
fittings
لوازم قایق
outfit
لوازم فنی
stationery
لوازم التحریر
bathing gear
لوازم شنا
[حمام]
spare parts list
فهرست لوازم یدکی
bathing clothes
لوازم شنا
[حمام]
desk accessory
لوازم رومیزی یا روزمره
accessory box
جعبه لوازم یدکی
swimming things
لوازم شنا
[حمام]
accessory pouch
کیسه کوچک لوازم
tableware
لوازم میز یا سفره
bathing things
لوازم شنا
[حمام]
spares stock
موجودی لوازم یدکی
stationers
فروشنده لوازم التحریر
stationer
فروشنده لوازم التحریر
dressing case
جعبه لوازم ارایش
muniment
وسیله دفاع لوازم
outfitter
فروشنده لوازم شکار
fixture
لوازم نصب کردنی
outfitters
فروشنده لوازم شکار
motorcar accessories
لوازم اضافی اتومبیل
upholstery
اثاثه یا لوازم داخلی
fire irons
لوازم پای بخاری
table ware
لوازم میز یا سفره
drilling fixture
لوازم مته کاری
equipage
اسباب و لوازم جنگی
drawing materials
لوازم نقشه کشی
duffel
لوازم واثاثه قابل حمل
toiletry
لوازم ارایش اسباب توالت
dinner set
لوازم و فرف شام یا ناهار
deadlined equipment
لوازم و تجهیزات از کار افتاده
duffle
لوازم واثاثه قابل حمل
fixtures
لوازم برقی و لوله کشی
sanitate
دارای لوازم بهداشتی کردن
pantry
شربت خانه مخصوص لوازم سفره
pantries
شربت خانه مخصوص لوازم سفره
mountings
لوازم نصب شده روی وسیله
stock in trade
لوازم وابزار کار فوت وفن
manifest destiny
لوازم قهری بسط وتوسعه نژادی
bedclothes
لوازم رختخواب مثل ملافه ولحاف و پتو
tote road
جاده مخصوص حمل لوازم وذخایر به محلی
I expended all my capital on equipment.
تمام سرمایه ام راصرف خرید لوازم کردم
tackle
از عهده برامدن دارای اسباب و لوازم کردن بعهده گرفتن
tackling
از عهده برامدن دارای اسباب و لوازم کردن بعهده گرفتن
tackles
از عهده برامدن دارای اسباب و لوازم کردن بعهده گرفتن
tackled
از عهده برامدن دارای اسباب و لوازم کردن بعهده گرفتن
accessory objects
لوازم اضافی جهت زینت بخشیدن به بافت مثل مروارید و پولک و غیره
drop
محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
dropped
محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
dropping
محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
drops
محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
personae
شخصی
personas
شخصی
persona
شخصی
personable
شخصی
civil
شخصی
civilian
شخصی
civilians
شخصی
informal
شخصی
some one
شخصی
private
شخصی
privates
شخصی
personal
شخصی
one
شخصی
ones
شخصی
oomph
چاذبه شخصی
personalty
اموال شخصی
personalty
دارایی شخصی
informal observations
مشاهدات شخصی
backcourt foul
خطای شخصی
whoso
هر شخصی که باشد
whosoever
هر شخصی که باشد
personalized form letter
فرم شخصی
personal staff
ستاد شخصی
personal service
ابلاغ شخصی
personal service
خدمت شخصی
personal saving
پس انداز شخصی
personal right
حقوق شخصی
personal computer
کامپیوتر شخصی
individual foul
خطای شخصی
by end
غرض شخصی
proenomen
نام شخصی
ea state in severalty
ملک شخصی
self intrest
نفع شخصی
self interest
غرض شخصی
self interest
نفع شخصی
under one's thumb
<idiom>
زیرنظر شخصی
private property
دارایی شخصی
idols of the cave
اوهام شخصی
idiograph
نشان شخصی
separate estate
اموال شخصی زن
self will
اراده شخصی
under one's belt
<idiom>
میل شخصی
ibm personal computer
IBکامپیوتر شخصی
personal requirment
حوائج شخصی
somebody
یک شخص شخصی
personal affairs
امور شخصی
personal action
دعوی شخصی
private motive
غرض شخصی
personal influence
نفوذ شخصی
personal outlays
هزینههای شخصی
personal ownership
مالکیت شخصی
on one's shoulders
<idiom>
مسئولیت شخصی
personal computing
محاسبات شخصی
hire out
<idiom>
اجاره شخصی
personal income
درامد شخصی
personal identity
هویت شخصی
personal exemptions
معافیتهای شخصی
personal error
خطای شخصی
personal interest
نفع شخصی
personal constructs
سازههای شخصی
personal motive
غرض شخصی
personal property
اموال شخصی
personal pronouns
ضمائر شخصی
personal property
مایملک شخصی
paraphernalia
اموال شخصی زن
personal remarks
انتقادات شخصی
personal computers
کامپیوتر شخصی
personal pronoun
ضمیر شخصی
personal requirment
احتیاجات شخصی
who
چه شخصی چه اشخاصی
self-interest
نفع شخصی
very own
<adj.>
خصوصی
[شخصی]
A private car.
اتوموبیل شخصی
self employed
کار شخصی
passanger car
اتومبیل شخصی
particular good
عین شخصی
bomb scare
اطلاعتلفنیازوجودبمبدرمکانیتوسط شخصی
self-employed
کار شخصی
gas fitter
فیتر یا مکانیکی که لولههای گاز و لوازم گاز منازل رانصب و تعمیر میکند
personal identification number
شماره شناسایی شخصی
paraphernal
وابسته به دارایی شخصی زن
home use entry
اعلامیه مصرف شخصی
personal property
دارایی شخصی منقول
personal income tax
مالیات بر درامد شخصی
individual income tax
مالیات بر درامد شخصی
onother's money
پول شخصی دیگر
ibm personal computer xt
کامپیوتر شخصی ای بی ام مدل XT
personalize
جنبه شخصی دادن به
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com