English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English Persian
barrel لوله جنگ افزار بشکه
barrels لوله جنگ افزار بشکه
Other Matches
elvate بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
tun بقدر یک بشکه ادم یا چیز بشکه مانند
accuracy life عمر قانونی لوله جنگ افزار
smooth bore جنگ افزار لوله صاف و بدون خان
intubate لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
MSX استاندارد سخت افزار و نرم افزار برای کامپیوترهای خانگی که می توانند از نرم افزار متغیر استفاده کنند
vendors سخت افزار یا نرم افزاری که با سخت افزار یا نرم افزار فروشنده دیگر هم کار میکند
vendor سخت افزار یا نرم افزاری که با سخت افزار یا نرم افزار فروشنده دیگر هم کار میکند
system هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
benchmark problem کار یا برنامه بررسی اعتبار کارایی سخت افزار یا نرم افزار
systems هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
target market بازاری که سخت افزار یا نرم افزار مخصوصا برای ان طراحی شود
configurations روش تنظیم و نصب سخت افزار و نرم افزار سیستم کامپیوتری
configuration روش تنظیم و نصب سخت افزار و نرم افزار سیستم کامپیوتری
tested قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
features تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
featured تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
diagnosed ثیرات خطا روی سخت افزار یا خطایی درنرم افزار
benchmark برنامه بررسی کارایی نرم افزار یا سخت افزار یک سیستم
benchmarks برنامه بررسی کارایی نرم افزار یا سخت افزار یک سیستم
link اتصال یا وصل کردن دو قطعه سخت افزار یا نرم افزار
feature تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
diagnose ثیرات خطا روی سخت افزار یا خطایی درنرم افزار
featuring تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
test قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
pseudo random سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده اعداد تصادفی
tests قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
compatibility توانایی دونرم افزار یا سخت افزار برای کارکردن باهم
diagnosing ثیرات خطا روی سخت افزار یا خطایی درنرم افزار
canonical schema نوعی پایگاه داده ها که مستقل از نرم افزار یا سخت افزار موجود است
stationed نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
disaster recovery plan طرح یک واکنش به هنگامیکه خطری نرم افزار و سخت افزار را تهدید میکند
fine tune تنظیم خصوصیات و پارامترهای نرم افزار و سخت افزار برای افزایش کارایی
station نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
flexibility توانایی سخت افزار یا نرم افزار برای تط ابق با موقعیتها یا کارهای مختلف
stations نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
documentation اطلاعات یانموادرهایی که شرح توابع و استفاده و عمل سخت افزار یا نرم افزار می دهند
ergonomics بخشی از طراحی نرم افزار یا سخت افزار تا برای استفاده مناسب و امن شود
portability گسترده به طوری که سخت افزار یا نرم افزار در سیستمهای مختلف قابل استفاده باشند
man machine interface سخت افزار و نرم افزار طراحی شده برای ارتباط ساده تر کاربر با ماشین
hack تجربه کردن نرم افزار و سخت افزار کامپیوتری
hacked تجربه کردن نرم افزار و سخت افزار کامپیوتری
hacks تجربه کردن نرم افزار و سخت افزار کامپیوتری
special interest group که علاقمند به سخت افزار یا نرم افزار خاصی هستند
usability امکانی که سخت افزار یا نرم افزار با آن استفاده می شون
off the shelf محصول سخت افزار یا نرم افزار با تولید انبوه
trap وسیله , نرم افزار یا سخت افزار که چیزی مثل متغیر, خطا یا مقدار دریافت میکند
customizing فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customized فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customised فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customising فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
convention استاندارها یا قوانین آشنا که برای ایجاد سازگاری نرم افزار یا سخت افزار باید دنبال شوند
customises فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customizes فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customize فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
desktop ترکیب نرم افزار خالص و سخت افزار اضافی که به کاربر امکان ویرایش ویدیو روی PC میدهد
conventions استاندارها یا قوانین آشنا که برای ایجاد سازگاری نرم افزار یا سخت افزار باید دنبال شوند
problems خرابی یا اشکال در سخت افزار یا نرم افزار
problem خرابی یا اشکال در سخت افزار یا نرم افزار
funware برنامههای بازی در سخت افزار- نرم افزار
database نرم افزار مدیریت پایگاه داده که روی کامپیوتر سرور شبکه اجرا میشود و در یک سیستم Client / Server استفاده میشود. کاربر با نرم افزار مشتری کار میکند که دادهای که ازنرم افزار سرور بازیابی شده است فرمت میکند و نمایش میدهد
databases نرم افزار مدیریت پایگاه داده که روی کامپیوتر سرور شبکه اجرا میشود و در یک سیستم Client / Server استفاده میشود. کاربر با نرم افزار مشتری کار میکند که دادهای که ازنرم افزار سرور بازیابی شده است فرمت میکند و نمایش میدهد
databases ترکیب سخت افزار و نرم افزار که برای پردازش سریع اطلاعات پایگاه داده ها طراحی شده است
DirectSound در ویندوز ماکروسافت استاندارد برنامه نویسی واسط ها برای کنترل نرم افزار بازی ها از سخت افزار صوتی
database ترکیب سخت افزار و نرم افزار که برای پردازش سریع اطلاعات پایگاه داده ها طراحی شده است
machine غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
technical وسیله تکنیکی به کاربر برای شرح نحوه استفاده از نرم افزار یا سخت افزار یا علت عدم کارکردن آن
machines غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machined غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
MMI سخت افزار و نرم افزار طراحی شده برای اینکه کاربر راحت تر با ماشین ارتباط داشته باشد
dependent غیر استاندارد یا چیزی که روی سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده دیگر بدون متغیر قابل استفاده نیست
hardwired logic تابع منط قی یا برنامهای که در سخت افزار نصب شده است و از وسایل الکترونیکی مثل دروازه ها و نه نرم افزار استفاده میکند
fault موقعیتی که در آن سخت افزار یانرم افزار مشکلی پیدا کرده اند و خوب کار نمیکنند. مراجعه شود به ERROR/BUG
faults موقعیتی که در آن سخت افزار یانرم افزار مشکلی پیدا کرده اند و خوب کار نمیکنند. مراجعه شود به ERROR/BUG
faulted موقعیتی که در آن سخت افزار یانرم افزار مشکلی پیدا کرده اند و خوب کار نمیکنند. مراجعه شود به ERROR/BUG
expandable با افزودن نرم افزار یا سخت افزار
micro کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
microcomputer کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
micros کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
hoses لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hose لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
go devil لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
muzzle burst ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
breech end انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
twain واسط برنامه نویسی استاندارد سافت Packard-Hewlett, Logiteel, Gantman Kodeck , Aldis , Caere که به نرم افزار امکان سخت افزار تصویر میدهد
thermionic tube لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
cannon لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannons لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
teleprinters واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال
teleprinter واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال
jack ring حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
butt بشکه ته
cotainer بشکه
butted بشکه ته
cask بشکه
cade بشکه
barrels بشکه
butts بشکه ته
casks بشکه
barpel بشکه
barrel بشکه
patches تصحیح کوچک در نرم افزار توسط کاربر در ساختار ناشر نرم افزار
patch تصحیح کوچک در نرم افزار توسط کاربر در ساختار ناشر نرم افزار
vas deferens لوله خروجی بیضه لوله منی
rigatoni رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
tun بشکه بزرگ
trusser بشکه ساز
faucet شیر بشکه
faucets شیر بشکه
taphole سوراخ بشکه
barrel در بشکه کردن
skip car بشکه ی برگردان
gasoline drum بشکه بنزین
barrels در بشکه کردن
draft از بشکه ریختن
iron barrel بشکه اهنی
stave دنده بشکه
bilge شکم بشکه
bale sling strop حلقه بشکه
kg مخفف بشکه
firkin بشکه چوبی
barrel sling گره بشکه
rundlet بشکه کوچک
runlet بشکه کوچک
trunks بشکه صندوق
trunk بشکه صندوق
drafted از بشکه ریختن
drafts از بشکه ریختن
gasoline barrel بشکه بنزین
bunging چوب پنبه بشکه
puncheon بشکه یاخمره باده
hopper car بشکه ی قیفی شکل
scuttlebutt بشکه اب عرشه کشتی
bunged چوب پنبه بشکه
bung چوب پنبه بشکه
bungs چوب پنبه بشکه
arms control measures مقررات کنترل جنگ افزار اقدامات کنترلی جنگ افزار
spigot لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
oviduct لوله رحمی لوله فالوپ
to pipeline با خط لوله لوله کشی کردن
sockets بست لوله دوراهی لوله
water pipe لوله مخصوص لوله کشی اب
site مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد
sited مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد
sites مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد
pipeline assets وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
angle of depression میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
vacuity قسمتی از بشکه یا هر فرف دیگری که خالی باشد
on tap <adj.> همیشه آماده [برای ریختن از شیره بشکه]
flash tube لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
ullage قسمتی از حجم بشکه یا هرفرف دیگری که خالی باشد
simple network management protocol سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
CD I استانداردهای سخت افزار و نرم افزار که داده و تصویر و متن را روی یک دیسک فشرده ترکیب میکند و به کاربر اجازه میدهد تا با نرم افزاری که روی ROM-CD ذخیره شده است کار کند
chock [گوه یا تکه چوبی که چرخ یا بشکه را از غلتیدن باز می دارد.]
kilderkin چلیک یابشکه کوچکی معادل نصف یاربع بشکه معمولی
shook : مجموع تختههای لازم برای ساختن بشکه وچلیک وامثال ان
back to battery برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
IBM اصط لاح کلی برای کامپیوتر شخصی که با سخت افزار و نرم افزار کامپیوتر IBM سازگار است بدون توجه به اینکه پردازنده Intel از کدام استفاده میکند. حاوی با EISA,ISA یا MCA است
firewall سیستم امنیتی سخت افزار یا نرم افزار بین سرور یا اینترنیت و اینترنت عمومی . سیستم اجازه عبور اطلاعات به اینترنت را میدهد ولی داده ورودی را بررسی میکند پیش از ارسال آن به سرور خصوصی
collimating sight دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
weapon delivery پرتاب جنگ افزار یا وسیله پرتاب جنگ افزار
angle of traverse زاویه حرکت لوله در سمت زاویه سمت لوله
implements افزار
implementing افزار
implement افزار
free hand بی افزار
tool افزار
geared افزار
freehand بی افزار
gears افزار
finding افزار
findings افزار
gear افزار
gin افزار
foot wear پا افزار
gins افزار
implemented افزار
weapons جنگ افزار
liveware زیست افزار
stationery نوشت افزار
arm جنگ افزار
shareware ازمون- افزار
shareware اشتراک افزار
papeteries نوشت افزار
firmware سفت افزار
weapon جنگ افزار
boot hose پای افزار
hampering افزار دکل
external 1-سخت افزار
armament جنگ افزار
vademecum دست افزار
hampers افزار دکل
tool of the plasterer افزار گچبری
tool of the stonecutter افزار سنگتراشی
hamper افزار دکل
arms جنگ افزار
weaponry جنگ افزار
hampered افزار دکل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com