English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
labdanum ماده معطر تلخی که از انواع لادن بدست میاید
Other Matches
mannose ماده قندی که ازاکسیداسیون مانیتول بدست میاید
litmus ماده ابی رنگی که ازبعضی گلسنگ ها بدست میایدودر اثر اسید زیاد برنگ قرمزتبدیل میشود وهرگاه قلیا بدان بزنند باز برنگ ابی در میاید
picamar روغن تلخی که از قیر چوب بدست می اید
gerunds باخرفعل بدست میاید اسم مصدر
eider down پرنرمی که ازمرغابی شمالی بدست میاید
gerund باخرفعل بدست میاید اسم مصدر
gluten سریشمی که ازشاخ واستخوان بدست میاید
internal evidence مدارک یا گواهی که از درون چیزی بدست میاید
dry ice یخی که از جامدکردن اکسید دو کربن بدست میاید
antibiotic مادهای که از بعضی موجودات ذره بینی بدست میاید و باعث کشتن میکربهای دیگر میشود
antibiotics مادهای که از بعضی موجودات ذره بینی بدست میاید و باعث کشتن میکربهای دیگر میشود
benzene هیدروکربور معطر وبی رنگی بفرمول 6H6C که ازتقطیر قطران بدست میامد بنزین
phlorizin ماده تلخی که ازپوست ریشه درخت سیب ومانندان گرفته میشود
evangelic پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
evangelical پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
jelled ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
gelling ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
jelling ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
gels ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
jells ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
gelled ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
gel ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
unit categories انواع مختلف یکانها یا انواع طبقات یکانها از نظر استعدادو سازمان و امادگی رزمی
indion cress گل لادن
nasturtiums گل لادن
nasturtium گل لادن
lark heel لادن
indian cress گل لادن
pinweed بوته لادن
ladanum لادن عنبری
drawings روشی است که در ان فلز گرم از سوراخهایی به شکل مخصوص کشیده میشود تا شکل نیمرخ مطلوب بدست اید . پروفیلهای مختلف را از این طریق بدست می اورند
drawing روشی است که در ان فلز گرم از سوراخهایی به شکل مخصوص کشیده میشود تا شکل نیمرخ مطلوب بدست اید . پروفیلهای مختلف را از این طریق بدست می اورند
acrimoniousness تلخی
bitterness تلخی
poignancy تلخی
adopted types انواع تجهیزات مورد قبول انواع تجهیزات قبول شده
virulence تلخی تندی
galls تلخی گستاخی
asperity تلخی وخشونت
glumness اوقات تلخی
tantrums اوقات تلخی
gall تلخی گستاخی
tantrum اوقات تلخی
bitterish مایل به تلخی
bad blood تلخی تندی
thermite ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
antiset ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
materialism فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
photoresist ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
He is antipathetic( a sourpuss). آدم تلخی است
huff اوقات تلخی کردن
scolds اوقات تلخی کردن
scolded اوقات تلخی کردن
scold اوقات تلخی کردن
His failure was a bitter experience. شکستن تجربه تلخی شد
indignantly از روی اوقات تلخی
bitters of life تلخی ها یامرارتهای زندگی
wrath اوقات تلخی زیاد
prices are sagging قیمتهاپایین میاید
i feel sleepy خوابم میاید
it snows برف میاید
dudgeon اوقات تلخی دسته خنجر
exasperatingly از روی خشم و اوقات تلخی
chafe اوقات تلخی کردن به عصبانیت
chafes اوقات تلخی کردن به عصبانیت
chafing اوقات تلخی کردن به عصبانیت
the fat is in the fire اوقات تلخی پیش خواهدامد
essenced معطر
sweet scented معطر
sweet smelling معطر
odorant معطر
redolent معطر
fragrant معطر
scented معطر
aromatic معطر
it reeks of blood بوی خون از ان میاید
This dress suits me . این لباس به من میاید.
to snap one's nose or head off بکسی پریدن واوقات تلخی کردن
perfume معطر کردن
perfumes معطر کردن
nuttier معطر دیوانه
nuttiest معطر دیوانه
herbs سبزیجات معطر
cologne آبگونهی معطر
fragrance چیز معطر
spicy تند معطر
kissing comfit شیرینی معطر
pekoe چای معطر
aromatization معطر سازی
fragrances چیز معطر
nutty معطر دیوانه
colognes آبگونهی معطر
it thunders صدای اسمان غرغره میاید
his manners smackofselfishness بوی خودپسندی از رفتارش میاید
female connector دوشاخه ماده متصل کننده ماده
coolants ماده سرماساز ماده خنک کننده
dope معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
dopes معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
coolant ماده سرماساز ماده خنک کننده
gunk ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
minting شیرینی معطر با نعناع
potherb سبزیهای معطر خوراکی
minted شیرینی معطر با نعناع
bubble baths وان پر کف و معطر شده
bubble bath وان پر کف و معطر شده
odorize معطر و خوشبو ساختن
mint شیرینی معطر با نعناع
mints شیرینی معطر با نعناع
aces میباشد که بصورت ترکیب با سایرکلمات میاید
ace میباشد که بصورت ترکیب با سایرکلمات میاید
quassia یکجور درخت که ازچوب ان داروی تلخی درست میشود
purl ابجو دارای ادویه معطر
purling ابجو دارای ادویه معطر
purled ابجو دارای ادویه معطر
salvolatile محلول معطر اب امونیاک والکل
abelmusk خطمی معطر مشک دانه
herb spice blend آمیخته ای از ادویه و سبزیجات معطر
purls ابجو دارای ادویه معطر
abelmosk خطمی معطر مشک دانه
growl خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
green corn ذرت هندی که نارس بکار طبخ میاید
growling خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
growls خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
growled خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
aromatherapy معالجه توسط ماساژ با روغن معطر
pomatum عطر مخصوص پمادموی سر پماد معطر
spikenard روغن یامرهم معطر سنبل هندی
thuja oil روغن معطر برگ کاج خمرهای
root beer مشروب شیرین معطر با ریشه گیاه
geraniol الکل اشباع شده مایع و معطر
root beers مشروب شیرین معطر با ریشه گیاه
mull معطر کردن وبعمل اوردن مشروبات
efflore scence قشر سفید رنگی که در سطح بتن بوجود میاید
gametocyte سلولی که تقسیم شده و از ان سلول جنسی بوجود میاید
pigments ماده رنگی ماده ملونه
fuel ماده انرژی زا ماده کارساز
fueled ماده انرژی زا ماده کارساز
pigment ماده رنگی ماده ملونه
fuelled ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelling ماده انرژی زا ماده کارساز
fuels ماده انرژی زا ماده کارساز
bubble baths مادهای معطر که در وان پر آب حمام میریزند و کف میکند
aromatherapist معالجهگر که از ماساژ با روغنهای معطر استفاده میکند
xylene خا نوادهای ازهیدروکربنهای سمی و قابل اشتعال و معطر
bubble bath مادهای معطر که در وان پر آب حمام میریزند و کف میکند
xylol خا نوادهای ازهیدروکربنهای سمی و قابل اشتعال و معطر
metaprotein هریک از مشتقات پروتئین که از فعل وانفعال اسید وقلیابدست میاید
guinea pig خوکچه هندی انسان یا حیوانی که روی ان ازمایش بعمل میاید
venriloquism سخن گفتن بدانسان که گمان کنندصداازجای ....دهان بیرون میاید
godchild طفلی که در موقع تعمید به پسر خواندگی روحانی شخص در میاید
guinea pigs خوکچه هندی انسان یا حیوانی که روی ان ازمایش بعمل میاید
Santa Claus شخص موهومی که کودکان گمان میبرند درشب عیدمیلادمسیح میاید
godchildren طفلی که در موقع تعمید به پسر خواندگی روحانی شخص در میاید
do این کلمه درابتدای جمله بصورت علامت سوال میاید
acetum حل مواد معطر درمحلولی مرکب از اسید استیک و الکل و اب
egg tooth نوک جوجه ازتخم درنیامده که با ان پوست تخم راشکسته بیرون میاید
species انواع
inside sarma انواع کنده رو
skink انواع سوسمارهای شن زی
Adelie Penguin از انواع پنگوئن
sparrows انواع گنجشگ
sparrow انواع گنجشگ
fished انواع ماهیان
categories of maintenance انواع نگهداری
truss types انواع خرپا
mountain ash انواع تیس
rear waistlock and forward inside leg tr انواع درو
fish انواع ماهیان
fishes انواع ماهیان
betony انواع بتونقیه
forms of currency انواع پول
cannabis انواع شاهدانه
categories انواع اماد
wigeon انواع اردکهای ابی
granadilla انواع گل ساعت گرمسیری
widgeon انواع اردکهای ابی
string bean انواع لوبیا سبز
squids انواع سرپاوران 01بازویی
squid انواع سرپاوران 01بازویی
string beans انواع لوبیا سبز
roble انواع درختان کاج
washers انواع واشر فلزی
washer انواع واشر فلزی
wild parsley انواع هویج وحشی
sprints انواع مسابقههای سرعت
constrictor انواع مارهای >بوا<
amaryllis انواع تیرهء نرگسیان
osteopathy انواع امراض استخوانی
potatoes انواع سیب زمینی
sprinted انواع مسابقههای سرعت
sprint انواع مسابقههای سرعت
potato انواع سیب زمینی
fak انواع هزینه حمل
bulhead انواع ماهیان سربزرگ
metasequoia انواع درختان برگریزکاج
multifarious دارای انواع مختلف
bacteriologist متخصص شناسایی انواع باکتریها
nettles انواع گزنه تیغی گزنده
bluebells انواع گل استکانی ابی رنگ
bluebell انواع گل استکانی ابی رنگ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com