English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (21 milliseconds)
English Persian
core binder ماده چسبی که برای تقویت به ماسه ریخته گری اضافه میشود
Other Matches
admixtures موادی بجز سیمان شن ماسه و اب که گاهی به عنوان ماده کمکی به بتن اضافه میکنند
binders ذرات خاک رسی که جهت چسبندگی به شن و ماسه اضافه میشود
binder ذرات خاک رسی که جهت چسبندگی به شن و ماسه اضافه میشود
additive ماده ای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به آن اضافه شود
core sand ماسه ریخته گری
foundry sand ماسه ی ریخته گری
accelerators ماده معینی که به بتن اضافه میشود تا مقاوم شدن بتن رادر مراحل اولیه تسریع نماید. کلرور کلسیم تا دو درصدیکی از معمولترین این مواداست
building sand خاک و ماسه ساختمان ماسه برای بنایی
accelerator ماده معینی که به بتن اضافه میشود تا مقاوم شدن بتن را در مراحل اولیه تسریع نماید. کلرور کلسیم تا دو درصد یکی از معمولترین این مواد است
slow pill ماده شیمیایی که بطورغیرمجاز به اسب برای کندکردن سرعتش تزریق میشود
graphics تعداد توابع ذخیره شده در فایل کتابخانهای که به هر برنامه کاربر اضافه میشود برای ساده کردن عمل نوشتن برنامههای گرافیکی
photoresist ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
workgroup خصوصیتی که به بستههای نرم افزاری استاندارد اضافه میشود که باعث کارایی بهتر آن در گروه کاربران شبکه میشود
anti blush tinner ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
doped قطعهای که به آن ماده شیمیایی خاصی اضافه شده است
closed cycle reactor system در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
berm خاکریزی پله مانندی که در دو طرف کانال به صورت مورب ریخته میشود
augmenter مقداری که به دیگری اضافه میشود
anti knock ماده ایکه به سوخت اضافه شده و احتمال انفجار واحتراق نامنظم ان را کاهش میدهد
universal آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
force augmentation تقویت یکان اضافه کردن به نیروی یکان
agglutination هم چسبی
syndesis هم چسبی
gap عدد اضافی که به یک گروه داده اضافه میشود.
dopant مادهای که در فرایند تغلیظ اضافه میشود doping
gaps عدد اضافی که به یک گروه داده اضافه میشود.
premium مبلغی که اضافه برقیمت اسمی سهام پرداخت میشود
retrofit وسیله یا امکانی که به سیستم اضافه میشود.تا آنرا بروزکند
zero stage طبقه معمولی اضافی که به جلوی کمپرسورخطی اضافه میشود
loading for contingencies کارمزدی که بابت هزینههای احتمالی به حق بیمه اضافه میشود
premiums مبلغی که اضافه برقیمت اسمی سهام پرداخت میشود
augend عددی که عدد دیگر به آن اضافه میشود تا حاصل بدست آید
addressing . که بعد به آن اضافه میشود تا آدرس مورد نظر بدست آید
fiber که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibres که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibre که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
to puddle clay and sand ازرس و ماسه گل ساختن ماسه و گل رس را بهم امیختن
batch اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
batches اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
dry pack مخلوطی از سیمان و ماسه که برای مرمت ترکهای بتن بکار میرود
batcher دستگاهی که شن ماسه سیمان و اب را برای ساختن بتن را اندازه گیری میکند
QBE زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
primage اضافه کرایهای که به خاطر مراقبت در بارگیری و تخلیه به ناخدای کشتی داده میشود
biocidal action عمل موادیکه جهت کشتن میکروبها و باکتریها به تانک سوخت اضافه میشود
value added اضافه قیمتی که در مواد خام در نتیجه عملیات صنعتی و تولیدی ایجاد میشود
augments اضافه کردن تقویت کردن
augmenting اضافه کردن تقویت کردن
augmented اضافه کردن تقویت کردن
augment اضافه کردن تقویت کردن
quicksand ماسه روان ماسه دانه نچسبیده
coffins جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
coffin جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
math CI مخصوص که به سیستم اضافه میشود تا توابع ریاضی را سریع تر از CPU استاندارد انجام دهد
maths CI مخصوص که به سیستم اضافه میشود تا توابع ریاضی را سریع تر از CPU استاندارد انجام دهد
whitcomb body جسم ایرودینامیکی که به هواپیما اضافه میشود و سبب بهبود توزیع حجم اریارول میگردد
horned scully مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
B register 1-ثبات آدرس که به آدرس مرجع اضافه شده که محل مورد نظر را مشخص میکند 2-ثباتی که برای گسترده تر کردن اکومولاتور برای ضرب و تقسیم به کار می رود
cudbear ماده رنگی که ازاشنه یادواله گرفته میشود
anti- ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
colas ماده شیرینی که از برگ ومیوه کولا گرفته میشود
cola ماده شیرینی که از برگ ومیوه کولا گرفته میشود
substrate ماده اصلی که روی آن یک مدار مجتمع ایجاد میشود
spaced armor دو پوسته کردن زره برای تقویت ان
igniter ماده بسیار قابل احتراق که باماده ضعیفتر مخلوط میشود
quicksand ماسه ناپای ماسه غلطان
iron boot کفش اهنی تمرینی برای تقویت عضله پا
self- قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان
phlorizin ماده تلخی که ازپوست ریشه درخت سیب ومانندان گرفته میشود
write حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
writes حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
knee flexion and extension machine دستگاه بدن سازی برای تقویت عضلات ساق پا
hydroponics رشد ونمو گیاهان درابهای مغذی برای تقویت ان
grace note نتی که به اهنگ برای زیبایی اصلی اضافه میگردد
fill حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
fills حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
swing bell اسبابی مانند دنبل برای تقویت عضلههای بازو و شانه
swing bar اسبابی مانند دنبل برای تقویت عضلههای بازو و شانه
long pull اضافه پیمانهای که درنوشابه خانه ها برای جلب مشتریان میدهند
additives مادهای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به ان اضافه شود
benzocaine ماده متبلورسفیدی بفرمول 2NO11H9C که بعنوان داروی بیحس کننده موضعی مصرف میشود
warehousing system روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
offensive weapon در CL به هر نوع وسیلهای اطلاق میشود که برای ازار بدنی ساخته یاتغییر داده شده باشد یا حامل ان را برای این منظور حمل کند
aerating agent مادهای که به بتن اضافه میشود تا توزیع حبابهای هوا را در بتن یکنواخت نماید و اثر ان ازدیادمقاومت در مقابل یخبندانهای سخت میباشد
log wood درخت بقم [در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
asynchronous computer نوعی از کامپیوتر که در ان هر عمل در نتیجه سیگنالی که از تکمیل عمل قبلی حاصل میشود و یا در اثر اعلام امادگی وسیله لازم برای عمل بعدی اغاز میشود کامپیوترناهمگام
overtime وقت اضافی اضافه کار اضافه کاری ساعت فوق العاده
stacks ذخیره موقت داده , ثباتها پاس رهایی که داده اضافه شده از همان انتهای لیست بازیابی میشود. مراجعه شود به Lifd
stacked ذخیره موقت داده , ثباتها پاس رهایی که داده اضافه شده از همان انتهای لیست بازیابی میشود. مراجعه شود به Lifd
stack ذخیره موقت داده , ثباتها پاس رهایی که داده اضافه شده از همان انتهای لیست بازیابی میشود. مراجعه شود به Lifd
conduction توانایی یک ماده برای هدایت جریان
conductive مربوط به توانایی ماده برای هدایت جریان
fly dope ماده اغشته به طعمه ماهیگیری برای شناورشدن
TCP/IP پروتکل ارسال داده در شبکه ها وسیستمهای ارتباطی . اغلب در شبکههای مبتنی برUnix استفاده میشود این پروتکل برای تمام ارتباط تحت کنترل مرکز استفاده میشود
drive حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
drives حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
mags ماده شیمیایی برای جذب رطوبت دست ژیمناست
media هر ماده فیزیکی که برای ذخیره داده به کار می رود
mag ماده شیمیایی برای جذب رطوبت دست ژیمناست
fast pill ماده محرک غیرمجاز برای افزایش سرعت اسب
Viewdata سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود
floated اضافه بر آدرس اصلی به تمام اندیس ها یا آدرسهای مربوطه برای بررسی حجم حافظه که برنامه نیز دارد
redundant حرف اضافه شده به بلاک حروف برای تشخیص خطا یا مقاصد پترولکل که هیچ اطلاعی به همراه ندارد
editor نرم افزاری که برای وارد کردن و تصحیح متن یا برنامههای اضافه شده تحت پیشرفت به کار می رود
editors نرم افزاری که برای وارد کردن و تصحیح متن یا برنامههای اضافه شده تحت پیشرفت به کار می رود
float اضافه بر آدرس اصلی به تمام اندیس ها یا آدرسهای مربوطه برای بررسی حجم حافظه که برنامه نیز دارد
floats اضافه بر آدرس اصلی به تمام اندیس ها یا آدرسهای مربوطه برای بررسی حجم حافظه که برنامه نیز دارد
mode عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری
modes عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری
fumigant ماده فراری که بعنوان ضدعفونی برای دفع افات بکارمیرود
BNC connector متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
macronutrient ماده شیمیایی که برای رشد ونمو و تغذیه گیاه لازم است
strip لایه ماده مغناطیسی در سطح کارت پلاستیکی برای ضبط داده
capacitor وسیلهای از که فرفیت یک ماده برای ذخیره سازی داده استفاده میکند
reenforceŠetc نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
cards کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
card کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
offset حجم اضافه شده به یک عدد یا آدرس برای دادن عدد نهایی
offsetting حجم اضافه شده به یک عدد یا آدرس برای دادن عدد نهایی
offset مقدار اضافه شدنی به آدرس پایه برای تولید آدرس اندیس نهایی
offsetting مقدار اضافه شدنی به آدرس پایه برای تولید آدرس اندیس نهایی
papering ماده باریک برای ساخت کتاب یا روزنامه یا صفحات کاغذ کار روزمره
paper ماده باریک برای ساخت کتاب یا روزنامه یا صفحات کاغذ کار روزمره
papered ماده باریک برای ساخت کتاب یا روزنامه یا صفحات کاغذ کار روزمره
papers ماده باریک برای ساخت کتاب یا روزنامه یا صفحات کاغذ کار روزمره
mediums هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
lasers روش ذخیره سازی دیجیتالی با استفاده از لیزر برای برانگیختن ماده حساس به نور
gallium arsenide ماده جدید برای ساختار قطعه که عملیات را سریع تر از قط عات سیلیکف انجام میدهد
medium هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
laser روش ذخیره سازی دیجیتالی با استفاده از لیزر برای برانگیختن ماده حساس به نور
redundant بیت یا داده بررسی اضافه شده به بلاک داده برای تشخیص خطا که هیچ اطلاعی به همراه ندارد
mis run casting ریخته گری ناقص ریخته گری نادرست
structure زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structuring زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structures زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
half life period مدت زمان لازم برای فعالیت یک ماده رادیواکتیو است که به نصف مقدار اولیه خود کاهش یابد
stud حیوانی که برای اصلاح نژادنگهداری میشود
cash crop محصولی که برای فروش فرآوری میشود
fuel cooled oil cooler خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
old red sandstone سنگ ماسه قرمز قدیمی ماسه سنگ سرخ قدیمی
truce وقتی که برای تنفس و استراحت داده میشود
truces وقتی که برای تنفس و استراحت داده میشود
probationer زندانی مشروطی که برای کار اعزام میشود
annunciator ی که برای جلب توجه دیده یا شنیده میشود
probationers زندانی مشروطی که برای کار اعزام میشود
this work is palling on me اینکاردارد برای من خسته کننده یابیمزه میشود
thermite ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
antiset ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
materialism فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
wharfage وجهی که برای استفاده ازبارانداز پرداخت میشود حق باراندازی
toll traverse وجهی که برای عبور از املاک خصوصی پرداخت میشود
debutant دختری که برای اولین مرتبه در جامعه وارد میشود
metacompilation کامپایل که برای تولید کامپایلر دیگر انجام میشود
golden handshake پاداشی که برای تشویق کارمند به بازنشستگی به او پیشنهاد میشود
golden handshakes پاداشی که برای تشویق کارمند به بازنشستگی به او پیشنهاد میشود
scratch file ناحیه کاری که برای کار جاری استفاده میشود
promotion money دستمزدی که به موسسین شرکت برای خدماتشان پرداخت میشود
yard man کسیکه برای اداره کارهای طویله اجیر میشود
bulk head دیواریکه برای جلوگیری ازفشار اب یا خاک ساخته میشود
corsages دسته گلی که برای زدن بسینه تهیه میشود
corsage دسته گلی که برای زدن بسینه تهیه میشود
mac کد مخصوص که همزمان با پیام ارسال میشود برای صحت آن
macs کد مخصوص که همزمان با پیام ارسال میشود برای صحت آن
litmus ماده ابی رنگی که ازبعضی گلسنگ ها بدست میایدودر اثر اسید زیاد برنگ قرمزتبدیل میشود وهرگاه قلیا بدان بزنند باز برنگ ابی در میاید
magnetic tapes پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
magnetic tape پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
astigmatizer وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
tapes پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
tape پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
taped پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
top روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
buddy system سیستم گماشتن هم خرج برای سربازان سیستم تقویت روحیه با گماشتن همرزم
dry ginger نوشیدنیکف دارکه برای مخلوط کردن ویسکی باسایرنوشیدنیهااستفاده میشود
built up frog قطعهای شبیه به قلب که برای ریلها به کار برده میشود
pontage مالیات یا عوارضی که برای مرمت و نگهداری پلها وصول میشود
prompt نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
seek بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
wine palm هرنوع نخلی که ازمیوه ان برای شراب کشی استفاده میشود
seeks بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
dumb well چاهی که برای کشیدن ابهای روی زمین کنده میشود
appearance money پولی که به افراد مشهور برای حضور در محافل پرداخت میشود
seeking بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
redundant قطعه اضافی که برای کاری در صورت خطا استفاده میشود
prompted نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
contact party گروهی که برای کسب اطلاعات از یک یکان به جلو اعزام میشود
prompts نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
verification fire تیرازمایشی تیراندازی که برای تشخیص خطای توپ انجام میشود
burse بورس وجهی که برای کمک هزینه تحصیلی داده میشود
ladle crane جراثقال پاتیل ریخته گری جراثقال چمچه ریخته گری
toner محفظه پلاستیکی برای تونر پودری که در چاپگر لیزری استفاده میشود
retrorocket راکتی که برای مخالفت باحرکت رسانگر بطرف جلوروی ان نصب میشود
sub woofer هرتز , که در دستگاههای معمولی برای افزایش کیفیت صدا استفاده میشود
sequential access صف بلاکهای منتظر برای پردازش , که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی میشود
payola وام غیر مستقیم ومخفی که برای کارهای تجارتی داده میشود
assessed value ارزشی که به منظور خاص برای یکی از اقلام دارایی معین میشود
Good grief! <idiom> این کلمه برای نشان دادن تعجب (چه خوب چه بد)استفاده میشود
break up value قیمتی که برای رهایی از کالای متروکه یا ازمد افتاده تعیین میشود
takedown مدت زمانی که یک وسیله جانبی آماده برای کار دیگری میشود
debutant نوازنده یا ناطقی که برای نخستین بار در جلو عموم فاهر میشود
female connector دوشاخه ماده متصل کننده ماده
dope معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com