Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
induction machine
ماشین القائی
inductive machine
ماشین القائی
Other Matches
inductive susceptance
مقدار هدایت کور القائی سوسپتانس القائی
induction tachogenerator
دورسنج الکتریکی- القائی تاکو ژنراتور القائی
inductive interference
تداخل امواج القائی انترفرنس القائی
self binder
ماشین کشاورزی که هم درومیکندوهم بافه می بند د ماشین درووبسته بندی
universal
نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است
The letter is well typed .
نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
machinists
ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
machinist
ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
inductional
القائی
infusive
القائی
faradaic
القائی
inductive
القائی
inductive spark
جرقه القائی
inductive antenna
انتن القائی
inductionless
فاقدخاصیت القائی
induction motor generator
موتورژنراتور القائی
inductive flux linkage
پیوست القائی
induction voltage
ولتاژ القائی
induction vibrator
ویبراتور القائی
inductive reactance
مقاومت القائی
induction type hour meter
کنتور القائی
induction voltage
فشار القائی
induction relay
رله القائی
induction meter
کنتور القائی
induction method
روش القائی
inductive capacity
فرفیت القائی
inductor loadspeaker
بلندگوی القائی
inductive tuning
تنظیم القائی
inductive resistance
مقاومت القائی
inductive potentiometer
پتانسیومتر القائی
induction motor
موتور القائی
inductive disturbance
اغتشاش القائی
inductive loop
حلقه ی القائی
inductive load
بار القائی
inductive influence
تاثیر القائی
inductive flux linkage
تزویج القائی
inductive exposure
پیوست القائی
inductive earthing
زمین القائی
inductive disturbance
پارازیت القائی
inductive displacement pick up
پیک اپ القائی
inductive current
جریان القائی
inductive coupling
پیوست القائی
inductive circuit
مدار القائی
induction spark
جرقه القائی
induction loop
حلقه القائی
inductance current relay
رله ی القائی
induction heating
گرمایش القائی
induction heating
گرمکن القائی
induction brazing
زردجوشکاری القائی
induction generator
مولد القائی
induction cup
هسته القائی
induction current
جریان القائی
induction current instrument
دستگاه القائی
induction generator
ژنراتور القائی
induction cylinder
استوانه القائی
induction disk
گرده القائی
induction field
میدان القائی
rotary field motor
موتور القائی
induction furnace
کوره القائی
inductance coupling
پیوست القائی
induction heating apparatus
شوفاژ القائی
inducing current
جریان القائی
induced consumption
مصرف القائی
induced current
جریان القائی
induction instrument
دستگاه القائی
induction flowmeter
شارسنج القائی
induced electricity
الکتریسیته القائی
induction field
حوزه القائی
induced variable
متغیر القائی
induction channel furnace
کوره ناودانی القائی
inductive dialing
شماره گیری القائی
induced voltage
فشارالکتریکی القائی ولتاژاندوکسیون
inductance strain gauge
تغییر بعدسنج القائی
inductor ballast
اتصال ورودی القائی
inductive voltage drop
افت ولتاژ القائی
induced e.m.f.
نیروی محرکه القائی
induced magnetization
مغناطیس گردانی القائی
induction regulator
نافم ولتاژ القائی
induction brazing
لحیم کاری القائی
inductive potential divider
مقسم ولتاژ القائی
induction crucible furnace
کوره بوتهای القائی
inductive impedance
مقاومت فاهری القائی
induced investment
سرمایه گذاری القائی
inductive stabilizer
مقاومت ورودی القائی
repulsion induction motor
موتور القائی- دفعی
induction ring heater
گرمکن حلقوی القائی
induction heat treatment
عملیات حرارتی القائی
induction resistance welding
جوشکاری مقاومت القائی
induction type instrument
دستگاه نوع القائی
two phase induction motor
موتور القائی دو فاز
induction heating coil
بوبین گرمایش القائی
induction motor meter
کنتور موتور القائی
three phase induction motor
موتور القائی سه فاز
induction harening
سخت گردانی القائی
induction melting equipment
تجهیزات ذوب القائی
induction voltage regulator
نافم ولتاژ القائی
induction coil
سیم پیچی القائی
induction coils
سیم پیچی القائی
induction compass
قطب نمای القائی
inductionless
بدون خاصیت القائی
induction frequency converter
مبدل فرکانس القائی
cybernetics
مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
compensation trading
معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
bench lathe
ماشین تراش رومیزی ماشین تراش کوچکی که روی میز کار بسته میشود
machines
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machine
ماشین کردن با ماشین رفتن
machined
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machine
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machines
ماشین کردن با ماشین رفتن
machined
ماشین کردن با ماشین رفتن
induction watt hour meter
کنتور وات ساعت القائی
inductive interference voltage
ولتاژ تداخل امواج القائی
induction instrument
دستگاه اندازه گیری القائی
inductive feedback
پیوست برگشت وارونه القائی
induction holding furnace
کوره گرم نگهدار القائی
induction vibrator
لرزانگرالقائی مرتعش کننده القائی
induction regulator
تنظیم کننده ولتاژ القائی
inductive impedance
مقاومت فاهری با جزء القائی
induction movement
دستگاه اندازه گیری القائی
inductive reactance
اندوکتانس مقاومت کور القائی
wound rotor motor
موتور القائی با حلقه لغزان
coreless induction furnace
کوره القائی فاقد هسته
slip ring motor
موتور القائی با حلقه لغزان
repulsion start induction motor
موتور القائی با راه اندازدفعی
inductive d.c. voltage drop
افت ولتاژ جریان دائم القائی
fax
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
cross compiler
کامپایلری که روی یک ماشین اجرا میشود در حالیکه این ماشین با ماشینی که این کامپایلر برای ان طراحی شده است تا کدهایش را ترجمه کند تفاوت دارد
faxes
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxing
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxed
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
disassembler
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
double column vertical boring mill
ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
assemble
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembles
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembled
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembler
یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
d.c. machine
ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
digital computer
ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
the machine is in operation
ماشین در گردش است ماشین دایر است
automated teller machine
ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
Jacquard loom
ماشین بافندگی ژاکارد
[این ماشین جهت بافت فرش های ماشینی و یا پارچه های رنگی استفاده می شود که رنگ های بکار رفته در نقش و طرح فرش را توسط صفحه مقوائی سوراخ دار و یا همان نقشه ژاکارد کنترل می کنند.]
freeze-up
ماشین
motor-
ماشین
motored
ماشین
machanist
ماشین چی
motors
ماشین
motor
ماشین
plant
ماشین
automaton
ماشین
automatons
ماشین
gin
ماشین
gins
ماشین
machine
ماشین
pressman
ماشین چی
machined
ماشین
plants
ماشین
mills
ماشین
mill
ماشین
pressmen
ماشین چی
runners
ماشین چی
runner
ماشین چی
wheels
رل ماشین
wheeling
رل ماشین
wheel
رل ماشین
apparatus
ماشین
engine
ماشین
mechanisms
ماشین
mechanism
ماشین
machines
ماشین
single phase induction motor
موتور القائی یک فازه موتور اندوکسیونی یک فازه
router
ماشین فرز
machine run
اجرای ماشین
machine time
وقت ماشین
holtz machine
ماشین هولتس
ibm computer
ماشین حساب ای بی ام
virtual machine
ماشین مجازی
hood bonnet
کاپوت ماشین
hydraulic machine
ماشین اب بلندکنی
frictional machine
ماشین مالشی
buffer
ماشین لرزنده
trench excavator
ماشین حفاری
machine word
کلمه ماشین
unipolar machine
ماشین تک قطب
automatic stub lathe
ماشین تراش
automatic machine
ماشین تراش
scouring machine
ماشین سایش
sand dredger
ماشین حفار
auto
ماشین سواری
machinist's mate
ماشین کار
adding machine
ماشین افزایشگر
adders
ماشین جمع
adder
ماشین جمع
computers
ماشین حساب
autos
ماشین سواری
machinelike
ماشین وار
machine run
رانش ماشین
turing machine
ماشین تورینگ
comptometer
ماشین حساب
arithmometer
ماشین حساب
type writer
ماشین تحریر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com