Dictiornary-Farsi | مالکیت دولتی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 205 (2 milliseconds)

English	Persian
public ownership	مالکیت دولتی
state enterprise	مالکیت دولتی
state ownership	مالکیت دولتی
public ownership	مالکیت دولتی
public domain	مالکیت دولتی


Other Matches

make a diplomatic representation	به دولتی تذکر دادن یا توجه دولتی را به موضوعی جلب کردن
denationalization	تبدیل مجدد مالکیت عمومی به مالکیت خصوصی بازگشت به وضع قبل از ملی کردن
prior possession	تصرف به عنوان مالکیت دلیل مالکیت است مگر انکه خلاف ان ثابت شود
the funds	قرضه دولتی سهام وام دولتی
crown debt	طلب دولتی بستانکاری دولتی
his right of ownership lapsed	حق مالکیت از او سلب شد حق مالکیت او ساقط شد
joint ownership	اشتراک در مالکیت مالکیت مشاع
separation of ownership and control	جدائی مالکیت از کنترل جدائی مالکیت از مدیریت
stating	دولتی
state	دولتی
governmental	دولتی
state-	دولتی
stated	دولتی
states	دولتی
governmental <adj.>	دولتی
belonging to the state <adj.>	دولتی
government-run [television, newspaper etc.] <adj.>	دولتی
national [state, federal state] <adj.>	دولتی
public domain	خالصه دولتی
public ship	ناو دولتی
public monopoly	انحصار دولتی
political circles	دوایر دولتی
public service	استخدام دولتی
nationalized industries	صنایع دولتی
public institutions	نهادهای دولتی
public assistance	کمکهای دولتی
civil services	خدمات دولتی
public sector	بخش دولتی
public schools	مدارس دولتی
economic unit	موسسه دولتی و ...
etatism	سوسیالیزم دولتی
government control	نظارت دولتی
government control	کنترل دولتی
government departments	دوایر دولتی
government officials	مامورین دولتی
public servants	مامورین دولتی
government owned industries	صنایع دولتی
government property	مال دولتی
government regulation	مقررات دولتی
government sector	بخش دولتی
debenture	حواله دولتی
quasi public	نیمه دولتی
public ownership	خالصه دولتی
public domain	خالصه دولتی
civil servants	مستخدم دولتی
civil servant	مستخدم دولتی
privates	غیر دولتی
private	غیر دولتی
stating	دولتی حالت
states	دولتی حالت
stated	دولتی حالت
state-	دولتی حالت
state	دولتی حالت
government office	اداره دولتی
state university	دانشگاه دولتی
state socialism	سوسیالیسم دولتی
state prison	زندان دولتی
state college	دانشکده دولتی
state bank	بانک دولتی
the funds	وام دولتی
state enterprise	بنگاه دولتی
dominium	مالکیت
propritorship	مالکیت
ownership right	حق مالکیت
right of ownership	حق مالکیت
proprietorship	مالکیت
proprietorial right	حق مالکیت
possession	مالکیت
ownership	حق مالکیت
ownership	مالکیت
dominion	حق مالکیت
support	حق مالکیت
acquisition	مالکیت
acquisitions	مالکیت
government bonds	اوراق قرضه دولتی
state planning	برنامه ریزی دولتی
order in council	تصویب نامه دولتی
the king in council	شورای دولتی باحضوراعلیحضرت
bureaucracy	مجموع گماشتگان دولتی
privatises	غیر دولتی کردن
adhesion	الحاق دولتی به یک پیمان
government broadcasting	پخش برنامههای دولتی
lycee l	دبیرستان دولتی درفرانسه
grants	کمک دولتی اعانه
granted	کمک دولتی اعانه
grant	کمک دولتی اعانه
government enterprise	موسسات تولیدی دولتی
bureaucracies	مجموع گماشتگان دولتی
quasi public company	شرکت نیمه دولتی
government securities	اوراق بهادار دولتی
privatising	غیر دولتی کردن
privatization	غیر دولتی کردن
privatize	غیر دولتی کردن
bill of oredit	اوراق قرضه دولتی
arms	نشان دولتی نیرو
The corruption in government offices .	فساد دردستگاههای دولتی
privatizing	غیر دولتی کردن
privatizes	غیر دولتی کردن
privatized	غیر دولتی کردن
privatised	غیر دولتی کردن
slaveholding	مالکیت برده
public ownership	مالکیت عمومی
property rights	حقوق مالکیت
private property	مالکیت خصوصی
possessory action	دعوی مالکیت
personal ownership	مالکیت شخصی
title	مستند مالکیت
possessory title	عنوان مالکیت
titles	مستند مالکیت
possessory title	سمت مالکیت
ownership and management	مالکیت و مدیریت
praivate ownership	مالکیت خصوصی
private ownership	مالکیت خصوصی
possessory right	حق تصرف یا مالکیت
qualified property	مالکیت محدود
condominiums	مالکیت مشترک
get hold of (something) <idiom>	به مالکیت رسیدن
condominium	مالکیت مشترک
title deed	سند مالکیت
title deed	قباله مالکیت
title deeds	سند مالکیت
title of territory	مالکیت اقلیم
villeinage	مالکیت رعیت
accession	شرکت در مالکیت
special property	مالکیت خاص
reconversion	اعاده مالکیت
retention of title	حفظ مالکیت
retention of title	ضبط مالکیت
root of title	منشاء مالکیت
title deed	اسناد مالکیت
seisin	مالکیت اراضی
gen	حالت مالکیت
literary property	حق مالکیت ادبی
estate in common	مالکیت مشاع
dispossession	سلب مالکیت
confusion	مالکیت ما فی الذمه
joint ownership	مالکیت مشاع
collective ownership	مالکیت جمعی
collective ownership	مالکیت مشاع
joint ownership	مالکیت مشترک
documents of title	سند مالکیت
individual ownership	مالکیت فردی
document of title	سند مالکیت
alienation	انتقال مالکیت
expropriation	سلب مالکیت
joint ownership	مالکیت اشتراکی
ascription	تصدیق مالکیت
asset ownership	مالکیت دارائی
muniment of title	دلیل مالکیت
fund holder	دارنده سهام قرضه دولتی
blue book	هرکتاب یانشریه رسمی دولتی
security	گرو سهام قرضه دولتی
dole	کمک هزینه دولتی به بیکاران
funded	تنخواه قرضه دولتی سهام
iranian state railways	راه اهن دولتی ایران
fund	تنخواه قرضه دولتی سهام
expropriating	سلب مالکیت کردن از
title of territory	مالکیت قلمرو کشور
white elephant <idiom>	ثروت یا مالکیت بیفایده
title-holders	صاحب سند مالکیت
replevin	دعوی اعاده مالکیت
title-holder	صاحب سند مالکیت
repossessed	مالکیت مجدد یافتن
share certificate	گواهی مالکیت سهام
estate in common	اشتراک در مالکیت زمین
entitled to owver ship	دارای حق مالکیت است
prescriptive right or title	حق مالکیت از راه مرورزمان
repossess	مالکیت مجدد یافتن
expropriate	سلب مالکیت کردن از
possessory action	دعوی اعاده مالکیت
expropriated	سلب مالکیت کردن از
collectivity	مالکیت اشتراکی جمع
beneficial ownership	مالکیت به نسبت منافع
expropriates	سلب مالکیت کردن از
possession by title of ownership	تصرف به عنوان مالکیت
mere right	حق مالکیت بدون تصرف
passing the ownership	مالکیت مافی الذمه
repossessing	مالکیت مجدد یافتن
prescriptive right	حق مالکیت از طریق مرورزمان
public ship	کشتی حمل و نقل و مسافربر دولتی
to put in possession	مالکیت دادن متصدی کردن
tenancy	مدت اجاره مالکیت موقت
disorintate	مالکیت چیزی راانکار کردن
freehold	مالکیت مطلق ملک موروثی
disowning	مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
tenancies	مدت اجاره مالکیت موقت
socialism	مالکیت اجتماعی ابزار تولید
disowns	مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
put in a claim for something	مدعی مالکیت چیزی شدن
disown	مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
disowned	مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
petitory	مبنی بردادخواهی نسبت به مالکیت
floater	گواهی نامه سهام دولتی یا راه اهن
The subsidy will be phased out next year.	یارانه دولتی در سال آینده به پایان می رسد.
emission	انتشار سهام دولتی و اوراق قرضه و اسکناس
barratry	خرید و فروش مقامهای دولتی ومذهبی با پول
emissions	انتشار سهام دولتی و اوراق قرضه و اسکناس
welfare state	دولتی که به خدمات اجتماعی توجه خاص دارد
hold down	برای اثبات مالکیت در تصرف داشتن
hold down	نصرف به عنوان مالکیت تصرف مالکانه