English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
English Persian
scat مالیات صدای پاره شدن چیزی رگبار باران
Other Matches
stream نوعی روش تیرانداز خودکار واجرای رگبار در تیراندازیها رگبار مخلوط
streamed نوعی روش تیرانداز خودکار واجرای رگبار در تیراندازیها رگبار مخلوط
streams نوعی روش تیرانداز خودکار واجرای رگبار در تیراندازیها رگبار مخلوط
rain box صندوق یا اسباب بازی دیگری که درتماشاخانه صدای باران ازان درمی اورند
rafale رگبار توپ رگبار گلوله
rainwash شستشوی چیزی بوسیله باران
to have your share of something [negative] چیزی [بدی] را اجبارا تحمل کردن [باران یا سرزنش]
rain check <idiom> بلیط مجانی برای چیزی که به علت باران کنسل شده
levy a tax on something مالیات بر چیزی بستن
levy a tax on مالیات بر چیزی بستن
overtax مالیات سنگین بر چیزی یاشخصی بستن
overtaxes مالیات سنگین بر چیزی یاشخصی بستن
overtaxed مالیات سنگین بر چیزی یاشخصی بستن
overtaxing مالیات سنگین بر چیزی یاشخصی بستن
tear down پاره پاره ومتلاشی کردن درهم دریدن
bonked صدای خوردن چیزی به سر
bonk صدای خوردن چیزی به سر
bonks صدای خوردن چیزی به سر
bonking صدای خوردن چیزی به سر
tatter لباس پاره پاره ژنده پوش
poppers چیزی یا کسی که صدای تپ تپ کند
bonking صدای خوردن کله به چیزی
bonked صدای خوردن کله به چیزی
scrunching صدای بهم خوردن چیزی
scrunched صدای بهم خوردن چیزی
scrunch صدای بهم خوردن چیزی
popper چیزی یا کسی که صدای تپ تپ کند
bonk صدای خوردن کله به چیزی
bonks صدای خوردن کله به چیزی
scrunches صدای بهم خوردن چیزی
squish صدای شکستن یا پرتاب چیزی له کردن
rainsquall باد و باران باران شدید
rainstorm باد و باران باران شدید
rainstorms باد و باران باران شدید
slats پاره پاره شدن چادر
slat پاره پاره شدن چادر
ability to pay principle of taxation اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
incidence of taxation تحمل کننده نهایی مالیات کسی که بار اصلی مالیات رابه دوش می کشد
advalorem tax مالیات بر مبنای ارزش مالیات براساس قیمت کالا
remission of taxes صرف نظر از گرفتن مالیات گذشت از مالیات
analyze پاره پاره کردن
shredder پاره پاره کننده
to tear to pieces پاره پاره کردن
pick to pieces پاره پاره کردن
to part in pieces پاره پاره کردن
scalpel پاره پاره کردن
tearoff پاره پاره کردن
tatter پاره پاره کردن
scalpels پاره پاره کردن
shredders پاره پاره کننده
to cut to pieces پاره پاره کردن
to pick to piece پاره پاره کردن
excise مالیات کالاهای داخلی مالیات غیرمستقیم
excise tax مالیات برفروش مالیات غیر مستقیم
assessment ممیزی مالیات وضع مالیات
assessments ممیزی مالیات وضع مالیات
tax evasion عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
salvoes رگبار
shower رگبار
cloud burst رگبار
hail shower رگبار
cloudbursts رگبار
showered رگبار
volleys رگبار
volleying رگبار
showers رگبار
cloudburst رگبار
volleyed رگبار
volley رگبار
burst رگبار
salvo رگبار
showering رگبار
bursts رگبار
honked صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honks صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honk صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honking صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
acrophony صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
cyclic مسلسل رگبار
long burst رگبار بلند
salvo fire اتش رگبار
rafale رگبار مسلسل
electron shower رگبار الکترونی
spate سیلاب رگبار
short burst رگبار کوتاه
spring shower رگبار بهاری
rainy تر رگبار گرفته
salvo اتش رگبار
salvoes اتش رگبار
first salvo اولین رگبار
battery left رگبار از راست یا از چپ
synthesizers وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pings صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinging صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
synthesizer وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesisers وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pinged صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voice وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voicing وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
ping صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voices وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
nonneutralities of income taxation خنثی نبودن مالیات بر درامد بی طرف نبودن مالیات بردرامد
hailstorms طوفان یا رگبار تگرگ
meteor shower رگبار تیر شهاب
hailstorm طوفان یا رگبار تگرگ
pash رگبار تند باریدن سر
meteoric shower رگبار تیر شهاب
contraltos زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contralto زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
crunches صدای خرد کردن یا خرد شدن چیزی زیر دندان یا زیر چرخ وغیره
crunch صدای خرد کردن یا خرد شدن چیزی زیر دندان یا زیر چرخ وغیره
crunched صدای خرد کردن یا خرد شدن چیزی زیر دندان یا زیر چرخ وغیره
burst interval فاصله ترکش گلوله ها در یک رگبار
thundershower رگبار همراه با رعد وبرق
analyzing پاره پاره کردن تشریح کردن
analyses پاره پاره کردن تشریح کردن
analyzed پاره پاره کردن تشریح کردن
analysing پاره پاره کردن تشریح کردن
analyse پاره پاره کردن تشریح کردن
analyzes پاره پاره کردن تشریح کردن
analysed پاره پاره کردن تشریح کردن
phut تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
monophthong صدای ساده وتنها صدای بسیط
chortled صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortling صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortles صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortle صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
strafes با هواپیما زیر رگبار مسلسل وتوپ گرفتن
strafed با هواپیما زیر رگبار مسلسل وتوپ گرفتن
strafe با هواپیما زیر رگبار مسلسل وتوپ گرفتن
levy مالیات بندی مالیات
levied مالیات بندی مالیات
levies اخذ مالیات مالیات
levying اخذ مالیات مالیات
levy اخذ مالیات مالیات
levying مالیات بندی مالیات
levies مالیات بندی مالیات
taxation مالیات بندی مالیات
levied اخذ مالیات مالیات
skirl صدای زیر صدای نی انبان
regressive income tax مالیات بر درامد کاهنده مالیات بر درامد نزولی
Susurrus صدای آرام و ملایم، مثل خش خش یا صدای آرام باد
twangs صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanging صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twang صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanged صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
producers burden of tax بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
rained باران
raining باران
rain باران
rain proof ضد باران
drizzle نم نم باران
rainless بی باران
hydrometeor باران
rains باران
rain water آب باران
fine rain باران
pluvial باران زا
drizzles نم نم باران
pluvine باران زا
pluvian باران زا
drizzling نم نم باران
drizzled نم نم باران
rainwater اب باران
rainy پر باران
fragmenting پاره
mammock پاره
scrappiest پاره پاره
scrappier پاره پاره
the golden پاره
scappy پاره پاره
fragments پاره
shred پاره
piece پاره
bit پاره
part پاره
shredding پاره
duds پاره
pieces پاره
shreds پاره
shredded پاره
bits پاره
scrappy پاره پاره
scraps پاره
framentary پاره پاره
out at elbows پاره
tatters پاره
scrap پاره
isomer هم پاره
isomerous هم پاره
members پاره
member پاره
scrapped پاره
in rags پاره
scrapping پاره
raggle پاره
fragmentary پاره پاره
fragment پاره
line segment پاره خط
peaked line خط پاره پاره
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com