English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 214 (12 milliseconds)
English Persian
air mission ماموریت هوایی
Search result with all words
resume در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resumed در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resumes در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resuming در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
air defense sector منطقه ماموریت پدافند هوایی
call mission درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
i stay در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
imagery sortie پرواز مخصوص عکاسی هواپیمای عکاسی ماموریت عکاسی هوایی
immediate mission ماموریت فوری هوایی
judy در رهگیری هوایی علامت اینست که با هواپیمای دشمن درگیر شده ام و در حال انجام ماموریت می باشم
mission request درخواست اجرای ماموریت هوایی
state tiger در رهگیری هوایی یعنی سوخت کافی برای اجرای ماموریت رهگیری دارم
what luck در رهگیری هوایی یعنی نتیجه انجام ماموریت چه طور بود
Other Matches
tasking سازمان بندی برای عملیات واگذار کردن ماموریت به یکانها واگذاری ماموریت تعیین ماموریت
aborts عدم موفقیت درانجام ماموریت انصراف از ماموریت
aborted عدم موفقیت درانجام ماموریت انصراف از ماموریت
aborting عدم موفقیت درانجام ماموریت انصراف از ماموریت
task component بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
task unit نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
tour of duty زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
airlift service سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
mission , oriented لازم برای انجام ماموریت ضروری برای انجام ماموریت
holiday تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holidays تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
telling مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
restrictive fire plan طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
air policing عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
antiair warfare جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
pounces در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
line chief افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
air delivery container جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
broadcast controlled air interception نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air sentinel گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steer در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steers در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeons در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeon در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
air scoop چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
flak گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
sleeve target هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
fly through عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
air interdiction عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
air superiority برتری موقت هوایی رجحان هوایی
air suprmacy برتری کامل هوایی سیادت هوایی
aviation pay معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air pilots خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
carrier air group دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
air هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
aired هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air branch قسمت هوایی رسته هوایی
airs هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
notice to airmen اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
air material ماتریل هوایی وسایل هوایی
code panel رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
splashing ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashes ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
tropopause منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
air station ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
splash ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
air picket هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
tactical air controler افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
air photographic شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
air scout هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
airlift command فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
photogrammetry علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
air defense commander فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
airspace prohibited area منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
emergency scramble درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
air search attack unit تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
airlift capacity مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
assignments ماموریت
errands ماموریت
assignment ماموریت
missions ماموریت
errand ماموریت
duty ماموریت
apostleship ماموریت
task ماموریت
tasks ماموریت
commissioning :ماموریت
commissions :ماموریت
mission ماموریت
commission :ماموریت
commissioning ماموریت دادن
tours سیاحت ماموریت
activity ماموریت عمل
touring سیاحت ماموریت
toured سیاحت ماموریت
commission ارتکاب ماموریت
political mission ماموریت سیاسی
commission ماموریت دادن
commission ماموریت امریه
tour سیاحت ماموریت
activities ماموریت عمل
commissioning ماموریت امریه
task unit یگان ماموریت
temporary duty ماموریت موقت
missions وابسته به ماموریت
commissions ارتکاب ماموریت
commissions ماموریت امریه
mission وابسته به ماموریت
sea duty ماموریت دریایی
specified mission ماموریت تصریحی
appointment quota سهمیه ماموریت
commissions ماموریت دادن
commissioning ارتکاب ماموریت
primary mission ماموریت اصلی
commissioned ماموریت دار
field duty ماموریت رزمی
agentship ماموریت پیشکاری
fire mission ماموریت اتش
mission time مدت ماموریت
mission type متضمن ماموریت
functions ماموریت عمل
functioned ماموریت عمل
implied task ماموریت استنتاجی
function ماموریت عمل
mission type حاوی ماموریت
combat duty ماموریت رزمی
implied mission ماموریت استنتاجی
abort انصراف از ماموریت
agencies گماشتگی ماموریت
staff duty ماموریت ستادی
reinforcing ماموریت تقویتی
station محل ماموریت
stationed محل ماموریت
stations محل ماموریت
permanent oppointment ماموریت دایمی
agency گماشتگی ماموریت
end of mission ماموریت تمام
mission objectives هدفهای ماموریت
fire task ماموریت اتش
channel airlift سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
perdu ماموریت مخاطره امیز
post- محل ماموریت موضع
post محل ماموریت موضع
short tour ماموریت کوتاه مدت
posted محل ماموریت موضع
posts محل ماموریت موضع
duty ماموریت خدمت نگهبانی
confidential دارای ماموریت محرمانه
general support ماموریت عمل کلی
employment schedule برنامه ماموریت ناو
perdue ماموریت مخاطره امیز
posting تعیین محل ماموریت
close support mission ماموریت پشتیبانی نزدیک
change of station تغییر محل ماموریت
task group گروه ماموریت زمینی
surface mission ماموریت دفاع زمینی
postings تعیین محل ماموریت
dispersal airfield فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
trimetrogon عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
abort عدم موفقیت درانجام ماموریت
sectors منطقه ماموریت قطاع اتش
sector منطقه ماموریت قطاع اتش
party گروه مخصوص انجام یک ماموریت
general support reinforcing ماموریت عمل کلی تقویتی
commissioning حق العمل نمایندگی یا ماموریت دادن
mission essential حیاتی از نظر انجام ماموریت
commissions حق العمل نمایندگی یا ماموریت دادن
assignments ماموریت دادن انتقال افهار
mission ماموریت هیئت اعزامی یا تبلیغی
missions ماموریت هیئت اعزامی یا تبلیغی
assignment ماموریت دادن انتقال افهار
mission essential ضروری برای انجام ماموریت
commission حق العمل نمایندگی یا ماموریت دادن
specified tasks ماموریت تصریحی وفایف مصرحه
to override one's commission از حدود ماموریت خود تجاوزکردن
air survey photography عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
task element یکی از عناصر ناوگان ماموراجرای یک ماموریت
overseas ماموریت برون مرزی یا خارج از کشور
joint task force نیروی ماموریت مشترک ازنیروهای مسلح
task fleet ناوگان مامور اجرای عملیات یا ماموریت
search mission ماموریت تجسس زمینی به وسیله هواپیما
shore duty ماموریت کار در ساحل یاپایگاه خودی
diverted تغییر دادن اماج یا ماموریت یا مقصد
divert تغییر دادن اماج یا ماموریت یا مقصد
diverts تغییر دادن اماج یا ماموریت یا مقصد
aircraft role equipment تجهیزات لازم برای انجام ماموریت هواپیما
missions ماموریت جنگی هیئت سیاسی خدمت میسیون
charactristic velocity مجموع تغییرات سرعت درمسیر یک ماموریت فضایی
aircraft mission equipment وسایل لازم برای انجام ماموریت هواپیما
mission ماموریت جنگی هیئت سیاسی خدمت میسیون
airlift control element عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
trunkair route مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
combat airlift support پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
airhead operations عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
country cover diagram دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
detail بتفصیل گفتن بکار ویژهای گماردن ماموریت دادن
detailing بتفصیل گفتن بکار ویژهای گماردن ماموریت دادن
imposition of hands هنگام دادن ماموریت روحانی بکسی یادعا کردن به وی
to second somebody ماموریت کسی را به جای دیگری منتقل کردن [اصطلاح رسمی]
to kiss hands دست پادشاه بزرگی راهنگام رفتن به ماموریت بعنوان بدرود بوسیدن
carrier company تیم یا گروه چهار نفرهای که برای ماموریت خارج ازکشور انتخاب می شوند
packets گروه مشابهی که از نظراموزش و تخصص برای ماموریت معینی انتخاب شده باشند
packet گروه مشابهی که از نظراموزش و تخصص برای ماموریت معینی انتخاب شده باشند
tactical air control center مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
chalk commander فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی
chalk number شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
air defense action area منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
air position موقعیت هوایی موقعیت هوایی هواپیما
air defense readiness وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
air distant support پشتیبانی هوایی دور پشتیبانی هوایی از راه دور
deploying اعزام ناو به ماموریت گسترش دادن گسترش یافتن باز شدن
deploys اعزام ناو به ماموریت گسترش دادن گسترش یافتن باز شدن
deploy اعزام ناو به ماموریت گسترش دادن گسترش یافتن باز شدن
back haul بارگیری در بازگشت از یک ماموریت بارگیری دوسره باربرگشت
aerospace projection operations عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
holdees پرسنل یا خودروها یا هواپیمایا کشتی که به طور موقت دریک پادگان توقف کرده ومنتظر دستور یا وسایل حرکت به سمت محل ماموریت باشد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com