English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
bourse مبادله بورس
Other Matches
double coincidence of wants زیرا هرطرف مبادله باید کالائی را به بازار عرضه کند که طرف دیگر مبادله به ان نیاز دارد ونیز شرایط مبادله باید موردتوافق طرفین مبادله باشد
interchanged مبادله کردن عوض کردن مبادله کالا بین دو کشتی
interchanging مبادله کردن عوض کردن مبادله کالا بین دو کشتی
interchange مبادله کردن عوض کردن مبادله کالا بین دو کشتی
interchanges مبادله کردن عوض کردن مبادله کالا بین دو کشتی
exchange control نظارت دولت بر مبادله ارز کنترل مبادله ارز توسط دولت
bourse بورس
stock exchnge بورس
commodity exchange بورس کالا
commodities exchange بورس کالا
stock broker کارگزار بورس
in stock <idiom> روی بورس
stock broker دلال بورس
bourse [in a non-English-speaking country] بورس سهام
bulls بورس تصنعی
transaction on change معامله در بورس
commodity exchange بورس مواداولیه
stock exchanges بورس سهام
bull بورس تصنعی
stock exchange بورس سهام
stock exchange بورس سهام
gamblers بورس باز
speculator بورس باز
gambler بورس باز
speculators بورس باز
bull سفته باز بورس
jobber دلال یاکارگزار بورس
stock exchange بورس اوراق بهادار
bulls سفته باز بورس
grants بورس تحصیلی یا پژوهشی
stock market بورس سهام وارز
stock market بورس کالاهای مختلف
baltic exchange بازار بورس بالتیک
bourse [in a non-English-speaking country] بورس اوراق بهادار
stock exchanges بورس اوراق بهادار
off-market purchases خرید در بیرون از بورس
grant بورس تحصیلی یا پژوهشی
granted بورس تحصیلی یا پژوهشی
stock markets بورس کالاهای مختلف
stock markets بورس سهام وارز
stock exchange بورس اوراق بهادار
stockbroking دلالی بورس واوراق بهادار
over the counter خارج از بورس فروخته شده
outside [stock exchange] <adj.> خارج از بورس [فروخته شده ]
over-the-counter <adj.> خارج از بورس [فروخته شده ]
off-market <adj.> خارج از بورس [فروخته شده ]
stockbrokerage دلالی بورس واوراق بهادار
curb market [American E] بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
exchanged جای معاملات ارزی و سهامی بورس
kerb market [British E] بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
over-the-counter market بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
outside market بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
over-the-counter trading of securities بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
settling days روزهای مشخص تصفیه حسابها در بورس
exchanges جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchanging جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchange جای معاملات ارزی و سهامی بورس
constructive school credit بورس تحصیلی برای پرسنل شایسته نظامی
over-the-counter interbank transactions داد و ستد بین بانکی در خارج از بورس
burse بورس وجهی که برای کمک هزینه تحصیلی داده میشود
traveling fellowship بورس تحصیلی شامل هزینه مسافرت وتحقیقات در خارج از محل خود
bear سلف فروشی سهام اوراق قرضه در بورس بقیمتی ارزانتر از قیمت واقعی
bears سلف فروشی سهام اوراق قرضه در بورس بقیمتی ارزانتر از قیمت واقعی
trucks مبادله
trucking مبادله
bartering مبادله
bartered مبادله
barter مبادله
exchange مبادله
barters مبادله
trade in مبادله
trade-in مبادله
swapping مبادله
trade-ins مبادله
bater مبادله
reciprocation مبادله
trucked مبادله
interchange مبادله
interchanged مبادله
exchanges مبادله
exchanged مبادله
talked مبادله
interchanging مبادله
talk مبادله
exchanging مبادله
talks مبادله
truck مبادله
interchanges مبادله
fire fight مبادله اتش
exchange of notes مبادله یادداشتها
exchanges مرکز مبادله
exchangeable قابل مبادله
exchanger مبادله کننده
exchanged مرکز مبادله
exchanged مبادله پول
exchanges مبادله کردن
exchanged مبادله کردن
contract curve منحنی مبادله
changed تعویض مبادله
change تعویض مبادله
commodity exchange مبادله کالا
exchange of flags مبادله پرچمها
changes تعویض مبادله
exchange value ارزش مبادله
futures exchange مبادله سلف
tit for tat <idiom> مبادله منصفانه
value in exchange ارزش مبادله
exchanging مبادله کردن
swop مبادله کردن
reciprocal trading مبادله متقابل
terms of trade رابطه مبادله
terms of trade شرایط مبادله
to barter for مبادله کردن
truckage مبادله معامله
exchanges مبادله پول
exchanging مبادله پول
inconvertible مبادله ناپذیر
intercommunicate مبادله کردن
medium of exchange وسیله مبادله
exchanging مرکز مبادله
rate of exchange نرخ مبادله
truckage مبادله جنسی
interchange با هم مبادله کردن
interchange مبادله کردن
bartering مبادله پایاپای
bartering مبادله تهاتری
barters مبادله پایاپای
barters مبادله تهاتری
exchange rates نرخ مبادله
traded مبادله کردن
exchange مبادله کردن
exchange rate نرخ مبادله
interchanging مبادله کردن
interchanges با هم مبادله کردن
interchange مبادله کالا
barter مبادله پایاپای
barter مبادله تهاتری
interchanged مبادله کردن
bartered مبادله پایاپای
bartered مبادله تهاتری
interchanged مبادله کالا
interchanged با هم مبادله کردن
interchanges مبادله کردن
interchanges مبادله کالا
interchanging مبادله کالا
trade مبادله کردن
trafficked مبادله کالا
traffics مبادله کالا
trafficking مبادله کالا
changing تعویض مبادله
traffic مبادله کالا
exchange مرکز مبادله
swap مبادله کردن
swaps مبادله کردن
interchangeable قابل مبادله
foreign exchange مبادله خارجی
swapped مبادله کردن
chaffer مبادله کردن
cambium محل مبادله
interchanging با هم مبادله کردن
swops مبادله کردن
exchange مبادله پول
swopping مبادله کردن
trade-ins مبادله کردن
trade in مبادله کردن
swopped مبادله کردن
trade-in مبادله کردن
exchanges مبادله کردن تعویض
takeovers مبادله چوب امدادی
unvisual exchange مبادله نامرئی چوب
takeover مبادله چوب امدادی
to spar at each other مبادله کلام کردن
exchange صرافی مبادله کردن
exchanges معاوضه و مبادله پول
exchanging صرافی مبادله کردن
exchange rates نرخ مبادله ارز
exchange rate نرخ مبادله ارز
swap out مبادله کردن به خارج
swap in مبادله کردن به داخل
traded مزاحمت مبادله کالا
trade مزاحمت مبادله کالا
changed پول خرد مبادله
exchangee چیز مبادله شده
exchange restriction کنترل مبادله ارز
exchanged معاوضه و مبادله پول
change پول خرد مبادله
exchange معاوضه و مبادله پول
exchanged مبادله کردن تعویض
at the current rate of exchange به نرخ مبادله جاری
automatic data handling سیستم مبادله خودکاراطلاعات
data interchange format file فایل با فرمت مبادله
exchanged صرافی مبادله کردن
changes پول خرد مبادله
inside pass مبادله چوب در امدادی
barters تهاتر مبادله کالاباکالا
exchange مبادله کردن تعویض
exchanging مبادله کردن تعویض
cartel مبادله اسیران جنگی
cartels مبادله اسیران جنگی
exchanging معاوضه و مبادله پول
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com