Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
histologist
متخصص بافت شناسی
Other Matches
histology
بافت شناسی
hydrologist
متخصص اب شناسی
histologic
وابسته به بافت شناسی
histological
وابسته به بافت شناسی
histology
علم بافت شناسی
therapeutist
متخصص درمان شناسی
botanists
متخصص گیاه شناسی
linguist
متخصص زبان شناسی
cosmographer
متخصص کیهان شناسی
criminologist
متخصص جرم شناسی
linguists
متخصص زبان شناسی
botanist
متخصص گیاه شناسی
herpetologist
متخصص خزنده شناسی
mixd weave
بافت ترکیبی
[هرگاه در بافت یک فرش از چند روش بافت استفاده شود.]
fireworker
متخصص اتش بازی متخصص مرمیات وموشکهای جنگی متخصص مواد منفجره و اتش زنه
therapists
متخصص درمان شناسی درمان شناس
therapist
متخصص درمان شناسی درمان شناس
plain weave
بافت ساده زیر و رو
[معمولا قسمت گلیم بافت فرش را به این صورت می بافند.]
tactician
متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
tacticians
متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
Soumak
بافت سوماک
[سوماخ]
[این روش بافت که نوعی از گلیم بافی است به سه صورت ساده، ضربیو برعکس بافته شده و در ابتدا و انتهای فرش استفاده می شود. این روش در بافت پارچه، کیسه، پتو و زیر انداز استفاده می شود.]
he was nothing of an expert
هیچ متخصص نبود متخصص کجا بود
board weave
تخت بافت
[در این بافت تارها نسبت به یکدیگر زاویه چندانی نداشته و حالت صاف و یکنواخت به خود می گیرند]
compound weave
بافت ترکیبی که بجز تار و پود اجزا دیگری نیز مثل دانه مروارید و یا اجسام تزیینی در بافت بکار گرفته شود
motif
گلی خاص در زمینه فرش
[این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
greige carpet
فرش خود رنگ
[فرشی که الیاف آن پیش از بافت رنگرزی نشده باشد. این نوع بافت در بین بافندگان محلی و خصوصا در افغانستان و کشورهای تازه استقلال یافته روسیه دیده می شود.]
Sarouk
ساروق
[حوزه بافت ساروق در استان مرکزی با شهرت جهانی در بافت فرش های پر تراکم با زمینه قرمز و حاشیه آبی، پرز بلند و طرح افشان بته ای و گل خشتی است.]
virologist
متخصص ویروس شناس ویژه گرعلم ویروس شناسی ویروس شناس
Sarab
سراب
[حوزه بافت سراب در آذربایجان است که بیشتر به بافت کناره مشهور استرنگ زمینه عموما شتری و گره آن ترکی است.]
radiologist
متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
radiologists
متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
production cycle
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
entomology
حشره شناسی
[حشره شناسی]
[جانور شناسی]
[رشته دانشگاهی]
psychbiology
علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
bionomics
زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
philological
وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
philology
زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
bacteriologic
مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
lateral meniscus
منیسک خارجی
[کالبد شناسی]
[زیست شناسی]
immunogenetics
رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
karyology
هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
zoo ecology
قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
kinematics
حرکت شناسی جنبش شناسی
neurologic
وابسته به عصب شناسی یا پی شناسی
typology
گونه شناسی نوع شناسی
ornithology
پرنده شناسی
[جانور شناسی]
[پرنده شناسی]
gold tisane
زر بافت
texture
بافت
contexts
بافت
of a loose texture
شل بافت
of a loose textture
شل بافت
contexture
بافت
context
بافت
neurine
بافت پی
loose texture
بافت شل
knit goods
کش بافت
textures
بافت
fiber
بافت
grain
بافت
tissues
بافت
tissue
بافت
knitted
بافت
laryngological
وابسته به حنجره شناسی مبنی بر علم حنجره شناسی
pathologically
از لخاظ ناخوشی شناسی ازروی علم ناخوشی شناسی
specialist
متخصص
skilled
متخصص
osteopathist
متخصص
specialists
متخصص
geriatrist
متخصص
geriatrician
متخصص
au fait
متخصص
stylist
متخصص مد
stylists
متخصص مد
adhoc
متخصص
rhinologist
متخصص
experts
متخصص
expert
متخصص
sclerenchyma
بافت زنبوری
selvage
گرد بافت
selvedge
گرد بافت
style
سبک بافت
texture
ترکیب بافت
webs
بافت یا نسج
fiber
بافت لیف
fibrosis
تصلب بافت ها
web
بافت یا نسج
typical
<adj.>
بافت معمولی
plain weave
بافت ساده
sennet
بافت حصیری
phloem
بافت لیفی
necrosis
بافت مردگی
sclerosis
تصلب بافت
histoloysis
بافت خواری
knit goods
کالای کش بافت
in vivo
بافت زنده
weaves
ساختن بافت
cellular
بافت سلولی
histogen
بافت ساز
typical
<adj.>
بافت عادی
woof
دست بافت
woofs
دست بافت
finespun
ریز بافت
weaving draft
نقشه بافت
hand knife
خوش بافت
nerve tissue
بافت عصبی
hand knitted
دست بافت
basket-weave
بافت حصیری
histogenesis
بافت سازی
weave
ساختن بافت
adipose tissue
بافت چربی
grossed
درشت بافت
gross
درشت بافت
grosses
درشت بافت
knotless
بافت شل و آزاد
textures
بافت تاروپود
biopsy
بافت برداری
fibres
بافت لیف
fibre
بافت لیف
welknit
خوش بافت
grosser
درشت بافت
grossest
درشت بافت
basket weave
بافت حصیری
direction
سمت بافت
flat weave
تخت بافت
interlocking
بافت با قلاب
chain stitch
بافت زنجیری
close-knit
ریز بافت
knotless
بافت تقلبی
grossing
درشت بافت
texture
بافت تاروپود
xylem
بافت چوبی
plain weave
بافت حصیری
homespun
بافت خانگی
soil texture
بافت خاک
collenchyma
بافت کلانشیم
stroma
بافت نمدی
stroma
بافت بنیادی
slip
خطا در بافت
slit weave
بافت چاکدار
texture of soil
بافت خاک
vascular tissue
بافت هادی
vascular tissue
بافت اوندی
cellular tissue
بافت زنبوری
cost accountant
متخصص ارزیابی
climatologist
متخصص اب وهوا
computer professional
متخصص کامپیوتر
aurist
متخصص گوش
toxicologist
متخصص زهرشناسی
computer specialist
متخصص کامپیوتر
artillerist
متخصص توپخانه
an expert accountant
حسابدار متخصص
hygeist
متخصص بهداشت
hydropathist
متخصص اب درمانی
algebraist
متخصص جبرومقابله
technician
متخصص فنی
technician
متخصص تکنیسین
financiers
متخصص مالی
gas man
متخصص گاز
cambist
متخصص ارز
e. advice
نظر متخصص
financial e.
متخصص مالی
financier
متخصص مالی
skilled
متخصص تخصصی
technicians
متخصص تکنیسین
neurologist
متخصص اعصاب
ceramicist
متخصص سفالگری
ceramist
متخصص سفالگری
technicians
متخصص فنی
clinicians
متخصص بالینی
clinician
متخصص بالینی
theologians
متخصص الهیات
anaesthetist
متخصص بیهوشی
expert
متخصص کارشناس
experts
متخصص کارشناس
theolog
متخصص الهیات
specialist engineering
مهندس متخصص
journeyman
کارگر متخصص
journeymen
کارگر متخصص
geophysicist
متخصص ژئوفیزیک
geophysicists
متخصص ژئوفیزیک
skilled workers
کارگران متخصص
skilled witness
شاهد متخصص
theologian
متخصص الهیات
proficient
حاذق متخصص
electricians
متخصص برق
economists
متخصص اقتصاد
outrebound
متخصص ریباند
ophlhalmologist
متخصص چشم
pomologist
متخصص میوه
actuaries
متخصص بیمه
actuary
متخصص بیمه
electrician
متخصص برق
economist
متخصص اقتصاد
hygienist
متخصص بهداشت
media specialist
متخصص رسانه ها
warp
نخ تار
[در طول بافت]
homemade
خانگی خانه بافت
tightly weave
بافت پرتراکم و سفت
of a coarse fibre
درشت بافت زمخت
woodiness
بافت چوبی وفوردرخت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com