Dictiornary-Farsi | متصدی مهمات | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
ammunition handler	متصدی مهمات


Search result with all words

ammunition handler	متصدی جابجایی مهمات
Other Matches

antimateriel ammunition	مهمات مخصوص تخریب هدفهای مادی مهمات ضداماد و وسایل
necrologist	متصدی فهرست مردگان متصدی تهیه اگهی در باره مرگهای تازه
air dispatcher	متصدی بارریزی هوایی متصدی پرتاب بار از هواپیما
field storage	انبار کردن کالا در صحرا انبار مهمات در فضای باز کوپه مهمات روباز
ammunition loading line	صف بارگیری مهمات صف بارکردن مهمات
taximan	متصدی تاکسی کردن هواپیماها متصدی عبور ومرور هواپیماها روی باند
atomic demolition munition	خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
inventory fraction	نسبت درصد ذخیره مهمات درصد ذخیره مهمات
munition	مهمات
ordnance	مهمات
ammunition	مهمات
ordnace	مهمات
munitions	مهمات
ammo	مهمات
ammunition loading line	خط بارگیری مهمات
ammunition identification code	کد شناسایی مهمات
blank ammunition	مهمات مانوری
artillery ammunition	مهمات توپخانه
armed ammunition	مهمات مسلح
lived	مهمات جنگی
ammunition trains	بنه مهمات
ammunition pit	چاله مهمات
ammunition pit	زاغه مهمات
live	مهمات جنگی
ball ammunition	مهمات مانوری
ammunition lot	نوبه مهمات
caisson	صندوق مهمات
bunkers	زاغه مهمات
ammunition dump	زاغه مهمات
load	بارگیری مهمات
magazine	انبار مهمات
magazines	انبار مهمات
blank ammunition	مهمات مشقی
ammo zero	مهمات تمام
ammunition barricade	بستههای مهمات
ammunition carrier	مهمات بیار
ammunition carrier	خودرو مهمات کش
ammunition chest	جعبه مهمات
ammunition condition	وضعیت مهمات
ammunition credit	سهمیه مهمات
ammunition depot	انبار مهمات
ammunition dump	انبار مهمات
bunker	زاغه مهمات
loads	بارگیری مهمات
caisson	واگون مهمات
igloo space	زاغههای مهمات
munitions of war	مهمات جنگی
separate ammunition	مهمات مجزا
inert ammunition	مهمات بی اثر
inert ammunition	مهمات مشقی
munitioneer	مهمات ساز
separate loading	مهمات مجزا
live ammunition	مهمات جنگی
service ammunition	مهمات رزمی
inert	مهمات مشقی
practice ammunition	مهمات مشقی
tracers	مهمات رسام
lot	نوبه مهمات
chemical ammunition	مهمات شیمیایی
caves	زاغه مهمات
cave	زاغه مهمات
cook off	گل کردن مهمات
fixed ammunition	مهمات ثابت
piggy back	کیسه مهمات
tracer	مهمات رسام
drill ammunition	مهمات مشقی
explosive ordnance	مهمات منفجره
service ammunition	مهمات جنگی
prescribed load	بار مهمات مجاز
ammo minus	مهمات کمتر از نصف
shell room	انبار مهمات ناو
special ammunition	مهمات مخصوص یا ویژه
type load	نوع بار مهمات
type load	نوع مهمات هواپیما
arsenals	انبار مهمات جنگی
arsenal	انبار مهمات جنگی
ammunition credit	سهمیه مهمات ذخیره
ammunition data card	کارت مشخصات مهمات
armed ammunition	مهمات اماده انفجار
destruction area	منطقه تخریب مهمات
ammunition point	نقطه اماد مهمات
armement	مهمات کشتی جنگی
gun room	مخزن مهمات درکشتی
gunrunner	قاچاقچی اسلحه و مهمات
ammunition modification	بهتر سازی مهمات
igloo space	زاغه بتونی مهمات
inventory lot	نوبه ذخیره مهمات
lot number	شماره نوبه مهمات
magazine space	محوطه زاغه مهمات
ammunition lift capability	مقدورات حمل مهمات
semifixed	مهمات نیمه ثابت
paracaisson	گاری مهمات کش دستی
ammunition depot	محل نگهداری مهمات
ammunition depot	محل تدارک مهمات
ammunition day of supply	روز اماد مهمات
ammo plus	مهمات بیش از نصف
ordnance	مهمات ساز وبرگ
ordnance	مربوط به اسلحه و مهمات
wracked	قفسه مهمات و وسایل
racked	قفسه مهمات و وسایل
rack	قفسه مهمات و وسایل
wracks	قفسه مهمات و وسایل
loading	بارگیری مهمات درهواپیما
racks	قفسه مهمات و وسایل
runner	متصدی
responsible	متصدی
in charge	متصدی
incumbents	متصدی
vacant	بی متصدی
operators	متصدی
warden	متصدی
operator	متصدی
users	متصدی ها
incumbent	متصدی
quartermasters	متصدی
user	متصدی
clerk	متصدی
operators	متصدی ها
operator	متصدی
runners	متصدی
quartermaster	متصدی
clerks	متصدی
color codig	علامت گذاری کردن مهمات
practice ammunition	مهمات مخصوص تمرین هدف
dunnage	روپوش مهمات ضربه گیر
ammunition in hands of troops	مهمات موجود در دست یگانها
ammunition lift capability	فرفیت حمل ونقل مهمات
horizontal loading	پر کردن مهمات به طور افقی
available supply rate	نواخت اماد مهمات موجود
basic load	بار مبنای مهمات یا وسایل
feed belt	نوارتغذیه فشنگ نوار مهمات
deck board	کف یا رویه پالت حمل مهمات
ammunition available supply rate	نواخت اماد مهمات موجود
required supply rate	نواخت مهمات مورد نیاز
freshwater king	متصدی اب شیرین کن
signal man	متصدی علائم
fitters	متصدی نصب
winch driver	متصدی دوار
radioman	متصدی بی سیم
cataloger	متصدی کاتالوگ
signalman	متصدی علائم
operator	متصدی دستگاه
fitter	متصدی نصب
infirmarian	متصدی بیمارستان
litter bearer	متصدی برانکارد
machine operator	متصدی ماشین
operator command	فرمان متصدی
cataloguer	متصدی کاتالوگ
chartulary	متصدی بایگانی
radio operator	متصدی بی سیم
groundskeeper	متصدی زمین
adman	متصدی اعلانات
salespeople	متصدی فروش
receivers	متصدی دریافت
salesperson	متصدی فروش
operator console	پیشانه متصدی
receiver	متصدی دریافت
salespersons	متصدی فروش
time keeper	متصدی اوقات
receptionist	متصدی پذیرش
radar man	متصدی رادار
radar operator	متصدی رادار
yard man	متصدی محوطه
harbour master	متصدی بندر
radarman	متصدی رادار
operator	متصدی ماشین
curator	نگهبان متصدی
auctioneers	متصدی حراج
supplier	متصدی ملزومات
acting	کفیل متصدی
unattended	بدون متصدی
officers	مامور متصدی
ruling	رایج متصدی
officer	مامور متصدی
auctioneers	متصدی مزایده
auctioneer	متصدی حراج
curators	نگهبان متصدی
operators	متصدی دستگاه
rulings	رایج متصدی
auctioneer	متصدی مزایده
turf accountants	متصدی شرطبندی
suppliers	متصدی ملزومات
operators	متصدی ماشین
tarpaulin	بارپوش برزنتی برزنت روپوش مهمات
ordnance data	اطلاعات مربوط به جنگ افزارو مهمات
tarpaulins	بارپوش برزنتی برزنت روپوش مهمات
ammunition and toxic material open space	انبارهای روباز مهمات ومواد سمی
functional condition code	کد یا علامت مشخصات عمل کرد مهمات
magazine space	زاغه زیرزمینی محل انبار مهمات
depots	ایستگاه راه اهن مخزن مهمات
ordnance service	خدمات مربوط به اردنانس واسلحه و مهمات
color band	نوار رنگی روی جعبه مهمات
small lot	نوبهای که تعداد مهمات یا خرج ان کم است
magazine flooding system	سیستم اب فشان انبار مهمات ناو
inert ammunition	مهمات خنثی یا بدون خرج تخریب
depot	ایستگاه راه اهن مخزن مهمات
ready rack	قفسه مهمات حاضر برای تیراندازی
inventory lot	نوبه مهمات ذخیره شده در انبار
common carrier	متصدی حمل ونقل
orchardist	متصدی باغ میوه