Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 79 (6 milliseconds)
English
Persian
chromic
متعلق به کرومیوم
Other Matches
chromium
کرومیوم
chromic
مربوط به کرومیوم
chromite
نمک اسید کرومیوم
chrome
رنگ دانه کرومیوم
dependent
متعلق
anaclitic
متعلق به
thereof
متعلق به ان
appurtenant
متعلق
thereof=of that
متعلق به ان
arcadian
متعلق به ارکاد
hypnic
متعلق بخواب
my
متعلق بمن
attached
مربوط متعلق
hereof
متعلق باین
adamic
متعلق به ادم
alary
متعلق به بال
heraldic
متعلق به منادی
hempen
متعلق به شاهدانه
conventual
متعلق بخانقاه
therof
متعلق بان
our
متعلق بما
subscriber's line
خط متعلق به مشترک
bridal
متعلق بعروس
waterside
متعلق به کناردریا ساحل
ci devant
متعلق بدوره سابق
government owned industries
صنایع متعلق بدولت
archiepiscopal
متعلق به اسقف بزرگ
oversea
متعلق بماوراء دریاها
eolithic
متعلق به اغاز عصرسنگ
subscriber's loop
حلقه متعلق به مشترک
then
متعلق بان زمان
acromial
متعلق بنوک شانه
It belongs to him personally.
متعلق بشخص اوست
epigraphic
سرلوحهای متعلق به کتیبه یاسرلوحه
epigraphical
سرلوحهای متعلق به کتیبه یاسرلوحه
non human
غیر متعلق به نژاد انسان
non-human
غیر متعلق به نژاد انسان
proprietary
متعلق به ملاک وابسته به مالک
stablemate
اسب مسابقه متعلق به یک گروه
hostile
متعلق به دشمن خصومت امیز
alar
متعلق به پیوندگاه درخت یابرگ
accipitrine
متعلق به مرغان شکاری بازمانند
this house belong tome
این خانه متعلق بمن است
quicquid plantatur solo , solo cedit
منضمات و نمائات زمین متعلق به ان است
zoon
هر یک از حیوانات منفرد متعلق به حیوان مرکب
portfolio entry
قلم متعلق به موجودی اوراق بهادار
domain
اطلاع یا برنامه که متعلق به عموم است
piscary
ازادی ماهیگیری در ابهای متعلق به غیر
domains
اطلاع یا برنامه که متعلق به عموم است
no man's land
سرزمین میان دو کشور که متعلق به هیچ یک از ان دو نباشد
common
متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
commoners
متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
libraries
مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند
transmarine
واقع در انسوی دریا متعلق به ماوراء بحار
library
مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند
associated company
شرکتی که 05درصد سرمایه ان متعلق به دیگری است
commonest
متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
extra atmospheric
متعلق بفضای بیرون ازجو خارج الجوی
privates
متعلق به شخصی یا شرکتی بودن , غیر عمومی
private
متعلق به شخصی یا شرکتی بودن , غیر عمومی
preatorian
وابسته به متعلق گارد ویژه سربازی که جزگاردویژه است
chain store
فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
chain stores
فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
encipher
تبدیل متعلق به کد محافظت شده توسط سیستم رمز گذار
kame
تپه کوچک متشکله ازسنگ وخاک اب اورد متعلق بدوره یخبندان
neotropical
متعلق به امریکای جنوبی ونواحی گرمسیری امریکای شمالی
Medici Mamluk rug
قالی مدیسه مملوک
[این فرش متعلق به قرن شانزدم میلادی می باشد که به تازگی کشف و در موزه پالازو ایتالیا نگهداری می شود و دارای سه ترنج هشت وجهی است.]
individuals
منحصر بفرد متعلق بفرد
pertained
مربوط بودن متعلق بودن
individual
منحصر بفرد متعلق بفرد
appertained
مربوط بودن متعلق بودن
pertain
مربوط بودن متعلق بودن
your
مربوط به شما متعلق به شما
appertains
مربوط بودن متعلق بودن
pertains
مربوط بودن متعلق بودن
appertaining
مربوط بودن متعلق بودن
appertain
مربوط بودن متعلق بودن
praetorial
متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com