Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English
Persian
after bay
مجرای خروجی
exhaust port
مجرای خروجی
output channel
مجرای خروجی
after-bay
مجرای خروجی
Other Matches
queues
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queue
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
non equivalence function
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که ورودی ها مثل هم نباشند وگرنه خروجی غلط است
equivalence
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
inequivalence
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
NEQ
تابع منط قی که خروجی آن درست است اگر ورودی ها مثل هم نباشند و گرنه خروجی نادرست است
near letter quality
خروجی چاپ شده توسط چاپگرهای نقطه ماتریسی که به اندازه خروجی چاپگرهای با کیفیت حروف عالی خوانانمیباشد
chocked nozzle
خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
flip-flop
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopped
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopping
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flops
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
input output processor
پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
culverts
مجرای اب
water course
مجرای اب
apt words
مجرای اب
culvert
مجرای اب
foramen magnum
مجرای نخاع
inguinal capal
مجرای مغینی
thoracic duct
مجرای صدری
thoracic duct
مجرای سینه
simplex channel
مجرای ساده
simplex channel
مجرای سادک
waste gas fule
مجرای دود
inlet duct
مجرای ورودی
trade channel
مجرای توزیع
furnace vessel
مجرای کوره
syphon aqueduct
مجرای سیفونی
gas conduit
مجرای گاز
urethra
مجرای پیشاب
urinary meatus
مجرای پیشاب
canals
مجرای فاضل اب
spinal canal
مجرای نخاعی
canal
مجرای فاضل اب
gas pipe
مجرای گاز
spillway
مجرای هرز اب
intake duct
مجرای ورودی
subway
مجرای زیرین
outlet
مجرای خروج
outlets
مجرای خروج
naval pipe
مجرای زنجیر
nerviduct
مجرای عصب
alimentary canal
مجرای گوش
alimentary canals
مجرای گوش
neural cannal
مجرای نخاع
oil channel
مجرای روغن
port
مجرای عبورروغن
watertight
مجرای تنگ
subways
مجرای زیرین
overflow duct
مجرای سرریز
vale
مجرای کوچک
scuppers
مجرای ناودان
scuppering
مجرای ناودان
scuppered
مجرای ناودان
salpinx
مجرای استاخی
scupper
مجرای ناودان
aqueducts
کانال یا مجرای اب
aqueduct
کانال یا مجرای اب
lactea
مجرای کلیوس
marketing channel
مجرای توزیع
penstock
مجرای عبور اب
oviduct
مجرای عبورتخم
meatus urinarius
مجرای بول
vales
مجرای کوچک
central canal
مجرای مرکزی
ductule
مجرای کوچک
sewers
مجرای فاضل اب
access duct
مجرای دسترسی
air channel
مجرای هوا
accessible duct
مجرای دسترس
sewer
مجرای فاضلاب
air duct
مجرای هوا
air relief cock
مجرای تهویه
sewers
مجرای فاضلاب
conduit
مجرای سیم
conduit
مجرای اب ابگذر
data channel
مجرای داده ها
conduits
مجرای سیم
conduits
مجرای اب ابگذر
auditormeatus
مجرای گوش
aqueduct of sylvius
مجرای سیلویوس
sewer
مجرای فاضل اب
culverts
مجرای اب ابگذر
drainage gallery
مجرای زهکشی
selector channel
مجرای گزیننده
duplex channel
مجرای دو رشتهای
entering through
مجرای دخول
analog channel
مجرای قیاسی
duplex channel
مجرای دورشتهای
acoustic meatus
مجرای شنوایی
digital channel
مجرای رقمی
discharge opening
مجرای تخلیه
cloaca
مجرای فاضل اب
cochlear canal
مجرای حلزونی
communication channel
مجرای ارتباطی
culvert
مجرای اب ابگذر
escape channel
مجرای تخلیه اب
kennel
کانال مجرای کوچک
kennels
کانال مجرای کوچک
multiplexor channel
مجرای تسهیم کننده
kennels
جوی مجرای اب خیابان
kennel
جوی مجرای اب خیابان
slotting
مجرای عبور روغن
slots
مجرای عبور روغن
slot
مجرای عبور روغن
sow
مجرای شمش ریزی
channels
مجرای ابگذری کانال
sowed
مجرای شمش ریزی
channelled
مجرای ابگذری کانال
sows
مجرای شمش ریزی
runner
مجرای اصلی تغار
channeled
مجرای ابگذری کانال
runners
مجرای اصلی تغار
channel
مجرای ابگذری کانال
sewerage
مجموع مجرای فاضلاب
sewers
مجرای فاضلاب ساختن
sewer
مجرای فاضلاب ساختن
oil hole
مجرای سوراخ روغن
multiplexer channel
مجرای تسهیم کننده
urethral
وابسته به مجرای پیشاب
spinal canal
مجرای ستون فقرات
culverts
مجرای سر پوشیده ابرو
inguinal capal
مجرای کشاله ران
inguinal
مجرای کشاله ران
syphon duct
مجرای اببر سیفونی
intake
مجرای مکش یا تنفس
intakes
مجرای مکش یا تنفس
channeling
مجرای ابگذری کانال
culverts
مجرای ابگذر سرپوشیده
culvert
مجرای سر پوشیده ابرو
vas deferens
مجرای ترشحی بیضه
wideband channel
مجرای پهن باند
full duplex channel
مجرای کاملا دو رشتهای
culvert
مجرای ابگذر سرپوشیده
main sewer
مجرای اصلی فاضلاب
duct
خط سیر مجرای لنف
adjustable channel
مجرای قابل تنظیم
catch pit
مجرای روباز زهکش
voice grade channel
مجرای از درجه صدایی
salamander
مجرای شمش ریزی
broadband channel
مجرای پهنای باند
ascension pipe
مجرای شیب دار
gleet
ورم مجرای بول
lumen
حفره یا مجرای عضولولهای شکل
nasolachrymal
مربوط به مجرای اشک و بینی
vasectomy
قطع مجرای ترشحی بیضه
vasectomies
قطع مجرای ترشحی بیضه
midgut
قسمت میانی مجرای هاضمه
tidal sluice
مجرای کنترل کننده جزر و مد
culvert
نهر سرپوشیده مجرای اب زیر جاده
waterway
مجرای اب راههای ابی مسیرهای دریایی
out fall
محلی که اب ازیک مجرابه مجرای بزرگترمیریزد
waterways
مجرای اب راههای ابی مسیرهای دریایی
culverts
نهر سرپوشیده مجرای اب زیر جاده
process
جریان دعوی از مجرای قانون تعقیب کردن
processes
جریان دعوی از مجرای قانون تعقیب کردن
auditory passage
مجرای گوش
[کالبد شناسی بدن انسان]
auditory canal
مجرای گوش
[کالبد شناسی بدن انسان]
urethritis
اماس مجرای پیشاب ورم مجاری بول
acoustic meatus
[Meatus acusticus]
مجرای گوش
[کالبد شناسی بدن انسان]
input/output
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
fistula
زخم عمیقی که غالبابوسیله مجرای پیچاپیچی بداخل مربوط است
vasectomy
عمل جراحی و برداشتن مجرای ناقل منی برای عقیم کردن
vasectomies
عمل جراحی و برداشتن مجرای ناقل منی برای عقیم کردن
blow in doors
دری در مجرای ورودی موتورهواپیما که در اثر اختلاف فشار علیرغم نیروی فنربطرف داخل باز میشود
supercharger
شارژری که توسط میل لنگ وچرخدنده افزاینده و یاتوربینی که در مجرای اگزوزقرارگرفته میچرخد و دانسیته هوا را افزایش میدهد
scuppering
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppers
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
exhaust
خروجی
exhausts
خروجی
handler
خروجی
printout
خروجی
printouts
خروجی
outflow
خروجی
outlets
خروجی
handlers
خروجی
outputs
خروجی
egress
خروجی
output
خروجی
throughput
خروجی
outlet
خروجی
out put
خروجی
outflows
خروجی
output area
خروجی
exits
خروجی
deferent
خروجی
tatal output
خروجی کل
extrusion
خروجی
exit
خروجی
voice output
خروجی صوتی
exhaust fan
پروانه خروجی
exhaust gas
گاز خروجی
spouted
لوله خروجی
transmitted light
نور خروجی
outputs
انرژی خروجی
fan out
گنجایش خروجی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com