English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 44 (4 milliseconds)
English Persian
channelled شیاردار کردن
channelled دریا
channelled کندن
channelled هرگونه نقل وانتقال چیز یااندیشه ونظر و غیره
channelled ترعه مجرا
channelled کانال
channelled خط مشی
channelled رسانه
channelled ابراهه
channelled مجرای ابگذری کانال
channelled سلسله مراتب
channelled انتقال تعویض محل خدمت مسیرانجام کار
channelled رده
channelled راه ابی
channelled چانل بی سیم
channelled مجرا
channelled تنگه
channelled باب
channelled ابراه
channelled ابرو ابراهه
channelled گذرگاه ابی
channelled قسمت عمیق اب
channelled شیار دراوردن
channelled کانال ساختن
channelled کانال تلویزیون
channelled کانال مجرا
channelled روگاه شیار
channelled ناودان فولاد "یو" شکل
channelled ابروی پهن
channelled راهگان
channelled اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد
channelled کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند
channelled خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده
channelled اتصال مستقیم بین کانالهای اصل ورودی / خروجی در کامپیوتر تا ارسال داده با سرعت زیاد را ممکن کند
channelled رسانه واسط که به کانالهای مختلف اجازه اتصال میدهد
channelled واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channelled 1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
channelled یچ کردن بین آنها
channelled بیشترین نرخ ارسال داده روی یک کانال
channelled دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
channelled جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channelled ارسال داده با نرخی بالاتر از توانایی کانال
channelled اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
channelled ارسال سیگنال ها یا داده از یک مسیر مشخص
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com