Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
federal council
مجلس دولت متحده
Other Matches
federal state
دولت متحده یا دولت اتحادی
federal council
مجلس متحده
federal authorities
قدرت دولت متحده
federal constitution
قانون اساسی دولت متحده
Uncle Sam
لقب دولت ایالات متحده امریکا عمو سام
new deal
روش سیاسی جدیدی که از دوران روزولت اعمال ان از طرف دولت ایالات متحده امریکا شروع شد
unified command
نیروهای متحد فرماندهی متحده یکانهای متحده متشکل از چندنیرو یا کشور
identic notes
منظوریادداشتهایی با مضمون واحداست که چند دولت به یک دولت می دهند . چون این یادداشتها جداگانه تسلیم میشود عمل هر دولت فاهرا"مستقل از عمل دولت دیگراست تسلیم این یادداشتهاعمل غیردوستانه تلقی میشود
retorsion
عملی است که یک دولت در مقابل عمل دولت دیگری انجام میدهد وعمل اخیر کاملا" مشابه رفتاری است که از دولت اولی سر زده بوده است
open market operation
عملیات دولت در بازار ازاد خرید و فروشهایی که دولت از طریق خزانه داری کل میکند
unfriendly act
هر نوع عملی که از یک دولت سر بزند و دولت دیگر در آن ضرری نسبت به منافع خود مشاهده کند
dependent state
دولت تابع و وابسته به دولت یا قدرت دیگر
religiosity
مجلس عبادت مجلس مذهبی
real will
مشرب سیاسی که هر نوع زور وقدرت در هر جنبه را از طرف دولت با این احتجاج که اراده دولت نماینده اراده واقعی افراد جامعه است مشروع می داند
pay as you go principle
اصلی که بر اساس ان مالیات دریافتی توسط دولت برای سیستم تامین اجتماعی در هرسال به بازنشستگان درهمان سال پرداخت میشود وبنابراین دولت وجوهی را ازاین بابت جمع اوری نمیکند
social contract
اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
authoritarainism
نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
united states
ایالات متحده
federal government
حکومت متحده
the united kingdom
سلطنت متحده
united states attorney
دادستان کل ایالات متحده
united arab republic
جمهوری متحده عربی
ole glory
پرچم ایالات متحده
USA
ارتش ایالات متحده
United Kingdom
کشور متحده پادشاهی
United Arab Emirates
امارات متحده عربی
United States of America
ایالات متحده امریکا
exchange control
نظارت دولت بر مبادله ارز کنترل مبادله ارز توسط دولت
USA
مخفف ایالات متحده امریکا
department of state
وزارت خارجه ایالات متحده امریکا
north-eastern
وابسته به شمال شرق ایالات متحده
texas
استان تکزاس درکشورهای متحده امریکا
statehood
یکی از ایالتهای متحده شدن یا بودن
Midwestern
وابسته به ایالتهای میانی ایالت متحده
stars and bars
نخستین پرچم ایالات متحده امریکا
U.S.A.F
مخفف نیروی هوایی ایالات متحده
girl scouts
عضو پیشاهنگان دختر ایالات متحده آمریکا
sherman anti trust act
قانون ضد تراست شرمن درایالات متحده امریکا
Central Intelligence Agency
مرکز اداره اطلاعات
[ایالات متحده آمریکا]
illinois
استان >ایلی نویز< در ایالت متحده امریکا
republican party
یکی از دوحزب بزرگ ایالات متحده امریکا
girl scout
عضو پیشاهنگان دختر ایالات متحده آمریکا
f.b.i
یکی از ادارات وزارت دادگستری ایالات متحده
The passenger was admitted into the USA.
به مسافر اجازه ورود به ایالات متحده آمریکا را دادند.
The US government agencies dropped the ball in preventing the attack.
سازمان های دولتی ایالات متحده در جلوگیری از حمله ناکام شدند .
liberty party
حزب مخالف سیستم برده داری که در سال 0481 در ایالات متحده امریکاتشکیل شد
blue laws
قوانین سخت و محدود کنندهی پیوریتانها که بر شمال ایالات متحده حاکم بود
blue law
قوانین سخت و محدود کنندهی پیوریتانها که بر شمال ایالات متحده حاکم بود
Indian summer
هوای ارام و خشک و صافی که در اواخر پاییز در شمال ایالات متحده امریکامشاهده میشود
Indian summers
هوای ارام و خشک و صافی که در اواخر پاییز در شمال ایالات متحده امریکامشاهده میشود
national crime information center
شبکه کامپیوتری FBI که مربوط به جرائم رخ داده درسراسر ایالات متحده امریکا میباشد
member banks
در ایالات متحده کلیه بانکها براساس اساسنامه خود بایستی عضونظام فدرال رزرو در ایند
Ivy League
نام گروهی از دانشگاههای قدیمی و نامور بخش شرقی ایالات متحده که با هماتحادیهی ورزشی و غیره دارند
We planned to do a cross-country trip in the US, but our parents ruled that out/vetoed it.
ما برنامه ریختیم سفری سرتاسری در ایالات متحده بکنیم اما پدر و مادرمان جلویمان را گرفتند
[مخالفت کردند ]
.
federal reserve system
ایالات متحده علیرغم تقسیم به ایالات مختلف دارای پشتوانه ارزی واحد است
democratic party
یکی از دو حزب بزرگ سیاسی ایالات متحده امریکا که به صورت فعلیش از 8281 تاسیس شده لیکن از 7871 عملا" موجود بوده است
legislature
مجلس
convocation
مجلس
to hold a meeting
مجلس
convocations
مجلس
assembly
مجلس
legislatures
مجلس
mandating
مجلس
mandate
مجلس
mandated
مجلس
sessions
مجلس
comitia
مجلس
houses
مجلس
mandates
مجلس
housed
مجلس
parliament
مجلس
house
مجلس
session
مجلس
parliaments
مجلس
state-
دولت
state
دولت
mammon
دولت
respublica
دولت
power
دولت
governments
دولت
powering
دولت
government
دولت
powers
دولت
stating
دولت
states
دولت
powered
دولت
stated
دولت
statehouse
مجلس ایالتی
levee
مجلس پذیرایی
House of Representatives
مجلس مبعوثان
legislative assembly
مجلس قانونگذاری
an act of parliament
قانون مجلس
european essembly
مجلس اروپا
House of Representatives
مجلس نمایندگان
chamber of deputies
مجلس نمایندگان
House of Commons
مجلس عوام
House of Commons
مجلس مبعوثان
ecclesia
مجلس سیاسی
statehouses
مجلس ایالتی
congress
انجمن مجلس
general assembly
مجلس عوام
Eucharist
مجلس سپاسگزاری
Eucharists
مجلس سپاسگزاری
parliamentary
هواخواه مجلس
house of assembly
مجلس ایالتی
consultative assembly
مجلس شورا
constituent assembly
مجلس موسسان
commemorating
مجلس یاداوری
commemorates
مجلس یاداوری
commemorated
مجلس یاداوری
commemorate
مجلس یاداوری
councils
شورا مجلس
consmtituent assembly
مجلس موسسان
congresses
انجمن مجلس
council
شورا مجلس
speaker of parliament
رئیس مجلس
formal dance
مجلس رقص
proces verbal
صورت مجلس
proceedings of the parliament
مذاکرات مجلس
to open parliament
مجلس را گشودن
Member of Parliament
نماینده مجلس
ball
مجلس رقص
orgies
مجلس عیش
processionize
صورت مجلس
prorogation of parliament
تعطیل مجلس
songfest
مجلس اواز
scenography
مجلس سازی
commemoration
مجلس تذکر
commemorations
مجلس تذکر
wassail
مجلس میخواری
Senate
مجلس سنا
the fifteenth parliament
مجلس پانزدهم
the parliament is sitting
مجلس منعقداست
responsions
مجلس منافره
Upper House
مجلس لردها
candidate
کاندیدای مجلس
candidates
کاندیدای مجلس
national assembly
مجلس ملی
Upper Houses
مجلس لردها
Upper House
مجلس سنا
membership of the parliament
وکالت مجلس
Members of Parliament
وکیل مجلس
Upper Houses
مجلس سنا
House of Lords
مجلس اعیان
option of meeting place
خیار مجلس
assemblyman
عضو مجلس
assemblymen
عضو مجلس
obit
مجلس ترحیم
Member of Parliament
وکیل مجلس
Members of Parliament
نماینده مجلس
totaliarian state
دولت توتالیتر
buffer state
دولت حایل
enemy state
دولت دشمن
Downing Street
دولت انگلیس
state property
دارائی دولت
the body politic
ملت و دولت
vassal atate
دولت پوشالی
chief of state
رئیس دولت
the policy of the government
رویه دولت
the policy of the government
سیاست دولت
war state
دولت جنگی
Warsaw
دولت لهستان
territory of state
قلمرو دولت
state government
دولت مرکزی
money bag
دارایی دولت
government treasury
خزانه دولت
head of the state
رئیس دولت
Ottawa
دولت کانادا
independent state
دولت مستقل
national state
دولت ملی
military government
دولت نظامی
lese majestyodhkj &odhkj fvqn
پادشاه یا دولت
Whitehall
دولت انگلیس
mandatary
دولت قیم
pillars of the state
ارکان دولت
office-holders
کارمند دولت
office-holder
کارمند دولت
mafia
دولت ستیزی
mafias
دولت ستیزی
quirinal
دولت ایتالیا
puppet government
دولت پوشالی
forfeit to the state
ضبط دولت
public servant
مستخدم دولت
public debt
بدهی دولت
state budget
بودجه دولت
government expenditures
هزینههای دولت
government stock
سهام دولت
govt
government دولت
ambassadors
ماموررسمی یک دولت
stating
دولت استان
civil servant
[British E]
کارمند دولت
cabinet
هیات دولت
nation-states
دولت ملی
cabinets
هیات دولت
nation state
دولت ملی
stateless
بی دولت بی وطن
Kremlin
دولت شوروی
loyalist
دولت دوست
loyalists
دولت دوست
ambassador
ماموررسمی یک دولت
Recent search history
✘ Close
Contact
 |
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com