Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
promenade concert
مجلس ساز و اوازیکه تماشاکنندگان ان گردش میکنند
Other Matches
parbasis
سرودی که دسته تهلیل خوانان بنام سازنده ان وبعنوان تماشاکنندگان میخواند
religiosity
مجلس عبادت مجلس مذهبی
constant displacement pump
پمپی با خروجی ثابت که درهر دور گردش مقدار ثابتی سیال جابجا میکند و مقدارجریان تنها بستگی به سرعت گردش ان دارد
flowchart template
یک راهنمای پلاستیکی که حاوی بریده هایی از علائم گردش کار بوده و در تهیه یک نمودار گردش کار بکاربرده میشود
equation of exchange
همچنین نگاه کنید به "رابطه فیشر "معادله مبادلات بیان رابطه بین حجم پول در گردش سرعت گردش پول
lamplighter
با ان چراغ را روشن میکنند
betting shop
جائیکهرویاسبهاشرط بندی میکنند
trampoline
توری که در اکروبات از ان استفاده میکنند
aeroscope
اسبابی که غباروذرات هواراجمع میکنند
airbed
تشکی که آنرا با باد پر میکنند
barbette
سنگری که از انجاتوپها رااتش میکنند
bisk
ماهی وغیره درست میکنند
drainpipes
لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
drainpipe
لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
trampolines
توری که در اکروبات از ان استفاده میکنند
Havana
سیگاربرگی که درهاوانایاcuba درست میکنند
they overtax our strength
بما تکلیف میکنند که زیادنیروی خودرابکاراندازیم
they are under serveillance
انهارا نظارت میکنند انهارامی پایند
bedbug
ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
endoparasite
انگلهایی که درداخل بدن زندگی میکنند
needleful
نخی که یکبار درته سوزن میکنند
moulding board
تختهای که خمیر را روی ان قالب میکنند
coffee mills
دستگاهی که با آن دانههای قهوه را آرد میکنند
kick about
فوتبالی که بدون قانون بازی میکنند
Plants store up the sun's energy.
گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند.
skipjack
بازیچهای که از جناغ مرغ درست میکنند
gilded youth
جوانان دولتمندکه بسبک روززندگی میکنند
bedbugs
ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
kumiss
قومیس نوشابهای که تاتارهاازشیرمادیان درست میکنند
collarette
یقه زنانه که ازتوریاخزیاچیزهای دیگردرست میکنند
gridiron
اهن مشبکی که روی ان گوشت کباب میکنند
circular dispersion
قطر کوچکترین دایرهای که 57% پرتابه ها به ان برخورد میکنند
there is a rush for the papers
مردم را برای خرید روزنامه هجوم میکنند
racket ball
گوی کوچکی که ازپنبه وریسمان درست میکنند)
reference librery
کتابخانهای که مردم بدانجارفته بکتابهایی مراجعه میکنند
halophile
موجوداتی که درمحیط یا ابهای شور زندگی میکنند
bacillus
باکتریهای میلهای شکل که تولید هاگ میکنند
injection engine
ماشینی که بوسیله تزریق اب سرد بخارانرامنقبض میکنند
rolling
نیمرخهای فولادی را با عمل نورد تهیه میکنند
Bantu
عضو قبیلههایی که به زبانهای بانتو تکلم میکنند
gabionade
خط جان پناهی که ازسبدهای خاک درست میکنند
wimble
هر نوع اسباب یاوسیلهای که باان سوراخ میکنند
hasty pudding
خوراکی که با ارد وشیروکره وگوشت درست میکنند
library paste
نوعی خمیر چسبنده که ازنشاسته درست میکنند
camp followers
اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
fog curing room
اطاق نمداری که نمونههای بتن ازمایشی را در ان نگهداری میکنند
figure head
مجسمه ای که بر دماغه کشتی نصب میکنند
[رئیس پوشالی]
durometer
اسبابی که بوسیله ان سختی وسفتی اجسام را معین میکنند
crazing mill
اسیاب یا کارخانهای که قلع معدنی رادران خرد میکنند
gingall
یکجورتفنگ سنگین که روی پایهای گذاشته اتش میکنند
bloody mary
مشروبی که از ودکا و سوس گوجه فرنگی درست میکنند
bloody marys
مشروبی که از ودکا و سوس گوجه فرنگی درست میکنند
camp follower
اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
brainstorming
گردهمایی که در آن همه چارهها و اندیشههای خود را ابراز میکنند
embrasure
مزغل یا شکافی که ازانجا توپ و تفنگ رااتش میکنند
littered
محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
littering
محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
litters
محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
american plan
مسافرخانهای که مسافرین پول غذا و اطاق را یکجاپرداخت میکنند
clearinghouse
سازمانی که چکهای بانکهای مختلف را دران مبادله میکنند
litter
محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
G-strings
پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
embrasures
مزغل یا شکافی که ازانجا توپ و تفنگ رااتش میکنند
coach dog
یکجورسگ که برای رفتن دنبال درشکه تربیت میکنند
kermis
جشن وعیدسالیانهای که درهلندوبلژیک بادادن نمایش وفریادهای ...میکنند
G-string
پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
fitting shop
کارگاهی که در انجا اجزای ماشین را سوار میکنند کارگاه مونتاژ
moleskin
جامه وبویژه شلواری که ازپوست کورموش ومانندان درست میکنند
vasculum
کبریت قوطی ای که گیاه شناسان دران نمونه جمع میکنند
matriculated students
شاگردانی که ازدبیرستان بیرون امده دردانشگاه نام نویسی میکنند
live box
جعبه یا قلمی که در اب اویزان میکنند تا موجودات ابزی را زنده نگاهدارند
energetics
رشتهای ازعلم مکانیک که درباره نیرو وتحولات ان بحث میکنند
bowling alleys
مسیری که توپ بولینگ را در راستای آن به سوی هدف پرتاب میکنند
songfest
دستهای که اواز معروفومحبوب یا اهنگهای محلی جالبی را اجراء میکنند
happy family
دستهای ازجانوران جوربجورکه دریک قفس باهم زندگی میکنند
creme
نام چند جورنوشابه خوش خوراک که از جوهرنعناع درست میکنند
bowling alley
مسیری که توپ بولینگ را در راستای آن به سوی هدف پرتاب میکنند
clobbers
خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
clobbered
خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
islets of langerhans
دستههای سلولی اثنی عشر بنام >جزایرلانگرهانس < که تولید انسولین میکنند
clobbering
خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
get a word in
<idiom>
یافتن فرصتی برای گفتن چیزی بقیه دارند صحبت میکنند
quiot
حلقه یاصفحه اهنی که دربازی پرت میکنند تاروی میخی بیفتد
telescopic chimney
دود کشی که تیکههای انراتوی هم برده انرا کوتاه وبلند میکنند
autoharp
سنتوری که در ان بعضی ازسیمها را خفه میکنند تاسیمهای ازاد صدا کنند
sand iron
یکجور چوگان در بازی گلف که با ان گوی را از میان ریگ بلند میکنند
bandstand
تختگاه یا صحنهی طاقدار که دستهی نوازندگان روی آن برنامه اجرا میکنند
bandstands
تختگاه یا صحنهی طاقدار که دستهی نوازندگان روی آن برنامه اجرا میکنند
clobber
خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
churchwarden
هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
churchwardens
هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
nowel
کلمه ایست که درسرود خوانی و هلهلههای عید میلادمسیح تکرار میکنند
chopsticks
میلههای عاج یا چوبی که چینی ها برای خوردن برنج از ان استفاده میکنند
etna
فرف کوچکی که اندک ابی رادران بوسیله چراغ الکلی گرم میکنند
following my lead
یک جور بازی که هر بازیکن را وادار میکنند هرکاری که استاد کرد او نیز بکند
funeral home
محلی که دران مرده را جهت انجام مراسم تدفین یا سوزاندن اماده میکنند
braced
گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
beanpole
چوبه یا تیرچه یا ترکهای که بر زمین فرو میکنند تا بته لوبیا از آن بالا رود
a hot potato
<idiom>
[بحث داغ که خیلی از مردم در موردش صحبت میکنند و مورد جدال هست]
beanpoles
چوبه یا تیرچه یا ترکهای که بر زمین فرو میکنند تا بته لوبیا از آن بالا رود
muslin
یکجور پارچه پشت نما که ازان جامههای زنانه و پرده درست میکنند
brace
گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
to hold a meeting
مجلس
session
مجلس
convocations
مجلس
sessions
مجلس
convocation
مجلس
assembly
مجلس
mandating
مجلس
mandates
مجلس
mandated
مجلس
mandate
مجلس
legislatures
مجلس
legislature
مجلس
parliaments
مجلس
house
مجلس
parliament
مجلس
houses
مجلس
comitia
مجلس
housed
مجلس
admixtures
موادی بجز سیمان شن ماسه و اب که گاهی به عنوان ماده کمکی به بتن اضافه میکنند
House of Representatives
مجلس مبعوثان
council
شورا مجلس
councils
شورا مجلس
congress
انجمن مجلس
House of Representatives
مجلس نمایندگان
House of Commons
مجلس عوام
House of Commons
مجلس مبعوثان
chamber of deputies
مجلس نمایندگان
commemorated
مجلس یاداوری
commemorates
مجلس یاداوری
parliamentary
هواخواه مجلس
commemorate
مجلس یاداوری
commemorating
مجلس یاداوری
congresses
انجمن مجلس
ball
مجلس رقص
formal dance
مجلس رقص
Eucharist
مجلس سپاسگزاری
Eucharists
مجلس سپاسگزاری
consmtituent assembly
مجلس موسسان
constituent assembly
مجلس موسسان
consultative assembly
مجلس شورا
proces verbal
صورت مجلس
proceedings of the parliament
مذاکرات مجلس
option of meeting place
خیار مجلس
ecclesia
مجلس سیاسی
obit
مجلس ترحیم
national assembly
مجلس ملی
levee
مجلس پذیرایی
european essembly
مجلس اروپا
federal council
مجلس متحده
legislative assembly
مجلس قانونگذاری
house of assembly
مجلس ایالتی
processionize
صورت مجلس
prorogation of parliament
تعطیل مجلس
statehouse
مجلس ایالتی
membership of the parliament
وکالت مجلس
statehouses
مجلس ایالتی
wassail
مجلس میخواری
an act of parliament
قانون مجلس
to open parliament
مجلس را گشودن
the parliament is sitting
مجلس منعقداست
the fifteenth parliament
مجلس پانزدهم
speaker of parliament
رئیس مجلس
songfest
مجلس اواز
scenography
مجلس سازی
responsions
مجلس منافره
general assembly
مجلس عوام
candidate
کاندیدای مجلس
Upper Houses
مجلس لردها
commemorations
مجلس تذکر
candidates
کاندیدای مجلس
commemoration
مجلس تذکر
assemblyman
عضو مجلس
assemblymen
عضو مجلس
Member of Parliament
وکیل مجلس
Members of Parliament
نماینده مجلس
Members of Parliament
وکیل مجلس
House of Lords
مجلس اعیان
Senate
مجلس سنا
Upper House
مجلس سنا
orgies
مجلس عیش
Upper House
مجلس لردها
Member of Parliament
نماینده مجلس
Upper Houses
مجلس سنا
griddle cake
نوعی نان شیرینی پهن ونازک که دو طرفش را روی اهن کلوچه پزی سرخ میکنند
House of Lords
مجلس لردهای انگلیس
senator
نماینده مجلس سنا
speakership
مقام ریاست مجلس
statehouses
مجلس مقننه ایالتی
riksdag
مجلس قانونی سوئد
floor leader
رهبر فراکسیونهای مجلس
to open parliament
مجلس راافتتاح کردن
bicameral
دارای دو مجلس مقننه
senators
نماینده مجلس سنا
senators
عضو مجلس سنا
the upper house
مجلس اعیان یا لردها
the parliament is up
مجلس تعطیل است
the house went into secret session
مجلس جلسه سری
federal council
مجلس دولت متحده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com