English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
annual general meeting مجمع عمومی سالیانه
Other Matches
general meeting مجمع عمومی
general assembly مجمع عمومی
AGMs مجمع عمومی سالانه
AGM مجمع عمومی سالانه
annual general meeting مجمع عمومی سالانه
statutory meeting مجمع عمومی قانونی
general meeting مجمع عمومی شرکت
annual general inspection بازدید عمومی سالیانه
extraordinary general meeting مجمع عمومی فوق العاده
general meeting of share holders مجمع عمومی صاحبان سهام
general assmbly of the united nations مجمع عمومی سازمان ملل متحد
economic and social council به نیابت از طرف مجمع عمومی است
proxy نماینده صاحب سهم در مجمع عمومی صاحبان سهام وکیل
general quarters اماده باش عمومی دریایی محلهای سکونت عمومی
introducing بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduces بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduce بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduced بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
common hardware ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
general porpose کارهای عمومی مصارف عمومی
general orders دستورات عمومی دستورالعملهای عمومی
meetings مجمع
society مجمع
societies مجمع
meeting مجمع
conventions مجمع
convent مجمع
center مجمع
convents مجمع
assembly مجمع
convention مجمع
assembly مجمع نشست
constellation مجمع الکواکب
the common wealth of learning مجمع ادبا
archipelagos مجمع الجزایر
constellations مجمع الکواکب
archipelago مجمع الجزایر
clubbing کانون مجمع
clubs کانون مجمع
lague مجمع اتحادیه
clubbed کانون مجمع
club کانون مجمع
national convention مجمع ملی
yearly سالیانه
annually سالیانه
annual سالیانه
annuals سالیانه
annum سالیانه
jamborees مجمع پیشاهنگان خوشی
jamboree مجمع پیشاهنگان خوشی
unlawful assembly مجمع غیر قانونی
lague of nations مجمع اتقاق ملل
philippine islands مجمع الجزایر فیلیپین
international meeting مجمع بین المللی
yearly instalmernts اقساط سالیانه
year to year fluctuation نوسانات سالیانه
yearly allowance مقرری سالیانه
growth ring دایره سالیانه
annuallyy هر ساله سالیانه
annual training اموزش سالیانه
annual report گزارش سالیانه
annual precipitation بارندگی سالیانه
per annum هر سالی سالیانه
p.a مخفف سالیانه
anniversaries سوگواری سالیانه
annuity مستمری سالیانه
annual payment قسط سالیانه
annual payment پرداخت سالیانه
anniversary سوگواری سالیانه
leaguer عضو مجمع اتفاق ملل
annual payment factor ضریب بازپرداخت سالیانه
anniversary جشن سالیانه عروسی
annual food plan برنامه غذایی سالیانه
mass book کتاب نماز سالیانه
anniversaries جشن سالیانه عروسی
annuality factor ضریب مستمر سالیانه
annuitant گیرنده مستمری سالیانه
quinquagenary پنجاهمین جشن سالیانه
octingentenary or octocen هشتصدمین جشن سالیانه
miaasl کتاب نماز سالیانه
annals وقایع سالیانه سالنامه
league مجمع جامعه متحد کردن یا شدن
indignation meeting مجمع برای افهارتنفریا خشم همگانی
leagues مجمع جامعه متحد کردن یا شدن
annuity حقوق یا مقرری سالیانه گذراند
nordic council شورای اسکاندیناوی مجمع متشکل ازنمایندگان دانمارک
steering committee کمیته مامورتهیه برنامه کار یک مجلس یا مجمع
peter penny زکات سالیانه که بیشتر به پاپ میداند
to take inventory صورت سالیانه از کالای موجودی برداشتن
annual average score میانگین نمره سالیانه تعرفه خدمتی
rentlen دارنده درامد سالیانه یاسالواره همیشگی
parentalia جشن سالیانه بافتخار نیاکان و مردگان
quater cent nary جشن سالیانه چهارصدمین سال گردش
peter pence زکات سالیانه که پیشتربه پاپ میداند
to settle an a برای کسی مقر ری سالیانه معین کردن
wet year سالی که میزان بارندگی از حد معمول سالیانه بیشتراست
encaenia جشن سالیانه تاسیس شهر یاتقدیر کلیسا یا معبدی
isothermal line خطی که بوسیله ان جاهایی که گرمای متوسط سالیانه انهایکی است
national educational computing conferenc جلسه سالیانه فارغ التحصیلان علاقمند به استفاده کامپیوتر در اموزش
consolidated dining facility تاسیسات غذاخوری عمومی مجتمع غذاخوری عمومی
withholding tax مالیاتی که هر ماه بابت مالیات سالیانه از حقوق کسی کسر میشود
isotherm خطی که نقاط دارای گرمای متوسط سالیانه مساوی رانشان میدهد
withholding taxes مالیاتی که هر ماه بابت مالیات سالیانه از حقوق کسی کسر میشود
special degration نابودی ویژه که عبارتست ازوزن خاک فرسایش یافته سالیانه در واحد سطح
anniversaries مجلس یادبود یا جشن سالیانه جشن یادگاری
quingentenary پانصدمین سال گردش پانصدمین جشن سالیانه
anniversary مجلس یادبود یا جشن سالیانه جشن یادگاری
wedding day روز عروسی جشن سالیانه عروسی
common carrier موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
international development association مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجاد شده است
almanac تقویم سالیانه تقویم نجومی
almanacks تقویم سالیانه تقویم نجومی
almanacs تقویم سالیانه تقویم نجومی
european essembly مجمع متشکل از اعضا منتخب پارلمانهای کشورهایی که در "جامعه نیروی اتمی اروپا" و"جامعه ذغالسنگ و فولاداروپا" و "جامعه اقتصادی اروپا" عضو هستند
common control کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
universal عمومی
common user عمومی
generic عمومی
popular عمومی
general عمومی
oecumenical عمومی
commoners عمومی
commoners :عمومی
common عمومی
common :عمومی
public عمومی
wider عمومی
wide عمومی
hackneyed عمومی
rife عمومی
commonest عمومی
commonest :عمومی
widest عمومی
the public voice عمومی
outlined خط عمومی
ecumenic عمومی
generals عمومی
general porpose عمومی
outlining خط عمومی
outline خط عمومی
overt عمومی
outlines خط عمومی
admision rate میزان اعزام به بهداری نواخت سالیانه اعزام به بهداری
cameralistic science مالیه عمومی
open court محکمه عمومی
official submission مناقصه عمومی
general meeting جلسه عمومی
general plan نقشه عمومی
general meeting گردهمایی عمومی
general intelligence هوش عمومی
common grid شبکه عمومی
general education اموزش عمومی
mass poverty فقر عمومی
general equilibrium تعادل عمومی
general grant کمک عمومی
collective call sign معرف عمومی
mintster of public works وزیرکارهای عمومی
checkup معاینه عمومی
central war جنگ عمومی
common hardware قطعات عمومی
busses مسیر عمومی
bussing مسیر عمومی
general message پیام عمومی
general mobilization بسیج عمومی
general paresis فلج عمومی
vogue عمومی ورایج
general paralysis فلج عمومی
outline خط مقاومت عمومی
general outpatient clinic درمانگاه عمومی
alameda گردشگاه عمومی
bus مسیر عمومی
common user items اقلام عمومی
buses مسیر عمومی
busing مسیر عمومی
bussed مسیر عمومی
outlined خط مقاومت عمومی
overhead costs هزینههای عمومی
bused مسیر عمومی
public baths استخر عمومی
general tariff تعرفه عمومی
general support پشتیبانی عمومی
common user خدمات عمومی
general supplies اماد عمومی
general supplies تدارکات عمومی
general stock سهام عمومی
general outpost پاسدار عمومی
common purse وجوه عمومی
folkway طرزفکر عمومی
encyclic عمومی دوری
in the sight of the public در انظار عمومی
counsel for the crown وکیل عمومی
prosecture وکیل عمومی
public welfare رفاه عمومی
consolidated annuities دیون عمومی
comulative action اثر عمومی
baths استخر عمومی
general welfare رفاه عمومی
general theory نظریه عمومی
folkway احساسات عمومی
fourth estate مطبوعات عمومی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com