English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English Persian
coquille محافظ دست شمشیرباز
Search result with all words
bib محافظ گلوی شمشیرباز
bibs محافظ گلوی شمشیرباز
plastron محافظ سینه کمر و پهلوهای شمشیرباز
Other Matches
crash protected دیسک که حاوی نوک محافظ یا سیستم محافظ اختلال داده است
escorts محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
surge protector محافظ تغییر ناگهانی ولتاژ محافظ نوسان برق
escorted محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escort محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorting محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
shields بدنه محافظ دیواره محافظ
shield بدنه محافظ دیواره محافظ
guards صفحه محافظ روکش محافظ
guard صفحه محافظ روکش محافظ
guarding صفحه محافظ روکش محافظ
fencer شمشیرباز
backsword man شمشیرباز
foilsman شمشیرباز فویل
foilist شمشیرباز فویل
assaults یورش شمشیرباز
epeeist شمشیرباز اپه
line of attack سینه شمشیرباز
assaulted یورش شمشیرباز
fencing position گارد شمشیرباز
assault یورش شمشیرباز
sabreur شمشیرباز سابر
lanista شمشیرباز اموزگار شمشیربازی
guarding حالت دفاعی شمشیرباز
preparation of attack شمشیرباز اماده حمله
hit not valid ضربه بی ارزش شمشیرباز
guards حالت دفاعی شمشیرباز
offensive movement حرکت تهاجمی شمشیرباز
fleche نقل مکان شمشیرباز
off target hit ضربه بی ارزش شمشیرباز
fencing measure فاصله معمولی دو شمشیرباز
attack on the blade حمله شمشیرباز به تیغه
composite attack حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
compound attack حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
time hit ضربه شمشیرباز در ضد حمله
sword arm دست مسلح شمشیرباز
guard حالت دفاعی شمشیرباز
out of distance دور بودن شمشیرباز از حریف
jumped حمله شمشیرباز با پرش به هوا
attack on preparation شمشیرباز اماده برای حمله
attentions شمشیرباز اماده برای مبارزه
attention شمشیرباز اماده برای مبارزه
trompement گریز شمشیرباز از ضربه حریف
jumps حمله شمشیرباز با پرش به هوا
jump حمله شمشیرباز با پرش به هوا
stance طرز ایستادن شمشیرباز مقابل حریف
stances طرز ایستادن شمشیرباز مقابل حریف
progressive attack پیشروی شمشیرباز با حرکات تهاجمی گوناگون
close in نزدیک شدن شمشیرباز به بدن حریف
hits به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
hitting به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
hit به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
in distance نزدیک بودن شمشیرباز برای ضربه زدن
lunging حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunges حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunge حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
balestra پرش کوتاه و سریع شمشیرباز بجلو برای حمله
opposition حرکت شمشیرباز ضمن تماس با شمشیر حریف تقابل
lunged حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
appel پاکوب 2 بار پا کوبیدن شمشیرباز به نشانه متوقف کردن مبارزه
clinches نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinched نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinch نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinching نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
guard محافظ
guardian محافظ
herder محافظ
preservative محافظ
preservatives محافظ
shelterer محافظ
keeper محافظ
keepers محافظ
guardians محافظ
screens محافظ
preserver محافظ
guarding محافظ
screening, screenings محافظ
screened محافظ
protective محافظ
guards محافظ
screen محافظ
keeper [protector] [presever] نگاهدار [محافظ ]
conservator نگهدارنده محافظ
exposure suit لباس محافظ
protective clothing روپوش محافظ
banch wall دیواره محافظ
backing material مواد محافظ
controlled atmosphere گاز محافظ
vizard نقاب محافظ
cowling روپوش محافظ
guard plank تخته محافظ
heel cut محافظ پاشنه پا
mouthguard محافظ دندان
protective earthing زمین محافظ
protective cover روکش محافظ
jet blast deflector توری محافظ
protective contact کنتاکت محافظ
light shield محافظ نور
protect fuse فیوز محافظ
line choking coil پیچک محافظ
preservative coating روکش محافظ
fender curbs جدول محافظ
sustentacular نگهدارنده محافظ
surveillant محافظ بپا
thoracopods قفسه محافظ
escort guard گارد محافظ
squirrel cage قفسه محافظ
soil saving dam سد محافظ خاک
shielded plate صفحه محافظ
face guard ماسک محافظ
protective switch کلید محافظ
protective reactor راکتانس محافظ
line choking coil پیچک محافظ خط
frigates ناو محافظ
parrying محافظ باش
guard محافظ گارد
bulwark دیواره محافظ
goggles عینک محافظ
frigate ناو محافظ
casings لوله محافظ
casing لوله محافظ
pod پوسته محافظ
pods پوسته محافظ
guards محافظ گارد
bulwarks دیواره محافظ
helmet ماسک محافظ
helmets ماسک محافظ
parry محافظ باش
guarding محافظ گارد
parries محافظ باش
parried محافظ باش
face mask ماسک محافظ صورت
fire curtain پرده محافظ اتش
packing ماده محافظ کالاها.
protective gas welding جوشکاری با گاز محافظ
shield حفاظ پوشش محافظ
protective coat لایه یا قشر محافظ
protection hood کلاهک یا روپوش محافظ
leathers لباس چرمی محافظ
bent محافظ قالب بتن
handshield سپر محافظ جوشکاری
glacis حصاریا مانع محافظ
protective layer لایه یا روکش محافظ
escort of the standard گارد محافظ پرچم
chain case جعبه محافظ زنجیر
windshield شیشه محافظ باد
on guard بحالت محافظ باش
brazing atmosphere گاز محافظ جوش
bracer محافظ بازوی کمانگیر
tutelary دارای محافظ وحامی
sconce پرده یاپوشش محافظ
wardress نگهبان و محافظ زن در زندان
facings روکش محافظ دیوار
facing روکش محافظ دیوار
shells عامل محافظ حفاظ
shelling عامل محافظ حفاظ
shell عامل محافظ حفاظ
shields حفاظ پوشش محافظ
hood پوشش محافظ چیزی
hoods پوشش محافظ چیزی
loricate دارای پوسته محافظ
escort of the color گارد محافظ پرچم
windshields شیشه محافظ باد
radiator grille شبکه محافظ رادیاتور
eave [محافظ روی پشت بام]
radiator shutter پنجره فلزی محافظ رادیاتور
scattershield پوشش محافظ کلاچ و پدال
voltage surge protector محافظ تغییر ولتاژ ناگهانی
anti skid chain زنجیر محافظ در برابر لغزش
escort ship ناو محافظ کاروان دریایی
concierges پلیس محافظ درب ورودی
lifeguard نجات غریق محافظ شخصی
enclosure پوشش محافظ برای وسیلهای
concierge پلیس محافظ درب ورودی
lifeguards نجات غریق محافظ شخصی
enclosures پوشش محافظ برای وسیلهای
dustcover پوشش محافظ برای یک ماشین
fault tension protective switch کلید محافظ ولتاژ عیب
fault current protective switch کلید محافظ جریان خطا
cable duct لوله محافظ کابل برق
gain ground ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
radome پوشش محافظ روی رادار یاانتن
case پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
cases پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
write protect notch شکاف حفافت از نوشتن بریدگی محافظ
armguard قطعه چرمی محافظ دست کمانگیر
channelling لوله محافظ حاوی کابل ها و سیم ها
gear guard جعبه محافظ برای چرخ دنده ها
slip محل توپگیر پشت محافظ میله
slips محل توپگیر پشت محافظ میله
household troops هیئت محافظ پادشاه یا نجیب زاده
slipped محل توپگیر پشت محافظ میله
screen saver utility برنامه کمکی محافظ صفحه نمایش
counter riposte حمله شمشیرباز پس از دفع حمله متقابل حریف
false attack حمله معین شمشیرباز درانتظار واکنش معین
conduits لوله یا کانال محافظ برای سیم ها کابل ها
surcharged wall دیوار محافظ که بار اضافه راحمل میکند
yeoman of the guard گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
shelling صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
conduit لوله یا کانال محافظ برای سیم ها کابل ها
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com