English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
closed محرمانه بسته
Other Matches
packets بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packet بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packaging ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
child window پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
gift wrap بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
arcane محرمانه
backsides محرمانه
backside محرمانه
classified محرمانه
hush-hush محرمانه
hush hush محرمانه
confidental محرمانه
private code کد محرمانه
restricted محرمانه
tete a tete محرمانه
secrets محرمانه
esoteric محرمانه
secret محرمانه
privily محرمانه
confidentially محرمانه
necessary house محرمانه
privates محرمانه
subrosa محرمانه
cheek by jowl محرمانه
in private محرمانه
in secret محرمانه
privately محرمانه
confidential محرمانه
jackes محرمانه
private محرمانه
multicast packet بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
privity موضوع محرمانه
privy خصوصی محرمانه
secrecy محرمانه بودن
conclave انجمن محرمانه
confidential خیلی محرمانه
surreptitious پنهان محرمانه
backstage محرمانه خصوصی
off-the-record محرمانه و خصوصی
private code رمز محرمانه
confide محرمانه گفتن
confides محرمانه گفتن
in confidence بطور محرمانه
confided محرمانه گفتن
privates محرمانه سرجوخه
conclaves انجمن محرمانه
closed conference گردهمایی محرمانه
private محرمانه سرجوخه
off the record محرمانه و خصوصی
privileged communication مدارک محرمانه
closed meeting گردهمایی محرمانه
surreptitiously محرمانه جانشین
private talk گفتگوی محرمانه
data privacy محرمانه بودن داده ها
tip محرمانه رساندن نوک
secret service دستگاه محرمانه دولت
tipping محرمانه رساندن نوک
confidential دارای ماموریت محرمانه
secret services دستگاه محرمانه دولت
hugger mugger تنهایی مطلب محرمانه
underground تشکیلات محرمانه وزیرزمینی
behind the stage <adj.> <adv.> محرمانه [اصطلاح مجازی]
tipsters فروشنده اسرار واطلاعات محرمانه
tipster فروشنده اسرار واطلاعات محرمانه
to give one the straight tip محرمانه چیزیرا بکسی خبردادن
underplot دسیسه محرمانه دوز و کلک
get wise to something/somebody <idiom> درمورد موضوع محرمانه فهمیدن
snoopy بعمل اورنده تحقیقات محرمانه
administrative crypto account نگهداری اسناد و مدارک محرمانه
putsch توط ئه محرمانه برای برانداختن حکومت
putsches توط ئه محرمانه برای برانداختن حکومت
collogue توط ئه چیدن محرمانه گفتگو کردن
to have a closed meeting نشست محرمانه داشتن [بخصوص سیاست]
top secret مخصوص افسران وخواص خیلی محرمانه
top-secret مخصوص افسران وخواص خیلی محرمانه
under the rose نهانی زیر جلی محرمانه در خفا
slated items مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
declassified تنزل رتبه دادن به غیر محرمانه کردن
declassifies تنزل رتبه دادن به غیر محرمانه کردن
declassifying تنزل رتبه دادن به غیر محرمانه کردن
declassify تنزل رتبه دادن به غیر محرمانه کردن
Between you , me and the gatepost. Between ourselves . میان خودمان باشد( محرمانه باقی بماند )
protection عملی که مانع کپی گرفتن از دادههای محرمانه افراد بدون اجازه میشود.
I was tipped off . به من رساندند (خصوصی خبر دادند ؟محرمانه اطلاع دادند )
curdy بسته
datagram یچ بسته
jellied بسته
clotted بسته
packs بسته
interdependent به هم بسته
kits بسته
pack box بسته
pent بسته
bundle بسته
fronted صف بسته
packets بسته
shuts بسته
connected بسته
packaged بسته
bundling بسته
barred بسته
bundles بسته
kit بسته
shook بسته
pack بسته
logical یچ بسته
imperforate بسته
package بسته
packages بسته
parcels بسته
grumous بسته
parcel بسته
fardel بسته
ice bound یخ بسته
packet بسته
strikebound بسته
shut بسته
packed بسته ای
crossed chaque چک بسته
crossed cheque چک بسته
pinioned کت بسته
solid بسته
trusser بسته
solids بسته
stacks بسته
stacked بسته
stack بسته
corked بسته
uncrossed بسته
shutting بسته
bagful یک بسته
clotty بسته
closed بسته
bunged up بسته
disk pack گرده بسته
closed traverse پیمایش بسته
congealable بسته شدنی
van کامیون سر بسته
food packet بسته غذایی
disk pack بسته دیسک
disk pack گروه بسته
vans کامیون سر بسته
flat pack بسته مسطح
survival pack بسته نجات
closed file ستون بسته
closed economy اقتصاد بسته
coil of rope بسته طناب
grume خون بسته
case numbers شماره بسته ها
coagulum خون بسته
close column ستون بسته
assumed بخود بسته
blindfolding چشم بسته
package بسته بندی
closed variation واریاسیون بسته
packages بسته بندی
gelidity بسته شدگی
closed fist مشت بسته
closed universe جهان بسته
finite universe جهان بسته
packaged بسته بندی
closed file فایل بسته
blocked opening درگاه بسته
closed area منطقه بسته
closed subroutine زیرروال بسته
blindfold چشم بسته
closed shops سیستم بسته
closed shop سیستم بسته
blind fold با چشم بسته
blindfolded چشم بسته
tongue-tied زبان بسته
closed society جامعه بسته
closed routine روال بسته
blindfolds چشم بسته
closed network شبکه بسته
closed mind ذهن بسته
bound charge بار بسته
bound electron الکترون بسته
dogs دفاع بسته
dogging دفاع بسته
dog دفاع بسته
dunnage بسته بندی
aleatory بسته به بخت
kits بسته لوازم
cruor خون بسته
closed system سیستم بسته
closed game بازی بسته
closed system نظام بسته
closed group گروه بسته
as the case may be بسته بمورد
application package بسته کاربردی
closed system سازگان بسته
box trail سهم بسته
closed circuits مدار بسته
closed circuit مدار بسته
closed loop حلقه بسته
kit بسته لوازم
program package بسته برنامه
packets بسته کوچک
packers بسته بند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com