Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English
Persian
crutch
محل انشعاب بدن انسان
crutches
محل انشعاب بدن انسان
Other Matches
anthropo
پیشوند بمعانی >انسان < و > جنس انسان <
anthrop
پیشوند بمعانی > انسان < و > جنس انسان <
artificial intelligence
طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
intelligence
طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
id
مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی ازان ناشی میشود
anthropography
علم ساختمان بدن انسان رشتهای از علم انسان شناسی که درباره تاثیراوضاع جغرافیایی بر روی نژادها صحبت میکند
feelings indigenous to man
احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
Neanderthal
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
branch
انشعاب
forking
انشعاب
fork
انشعاب
split
انشعاب
divergences
انشعاب
paralleling
انشعاب
paralleled
انشعاب
parallel
انشعاب
parallelled
انشعاب
parallelling
انشعاب
diverging
انشعاب
parallels
انشعاب
divergence
انشعاب
service branch
انشعاب
signing intersection
انشعاب
service connections
انشعاب
furcation
انشعاب
connexions
انشعاب
connection
انشعاب
ramifications
انشعاب
bifurcation
انشعاب
ramification
انشعاب
divarication
انشعاب
offshoots
انشعاب
offshoot
انشعاب
junctions
انشعاب
branches
انشعاب
junction
انشعاب
embranchment
انشعاب
service wire
سیم انشعاب
conditional branch
انشعاب شرطی
case branch
انشعاب شرطی
dichotomies
انشعاب به دو شعبه
cold water supply
انشعاب ابسرد
tributary
شاخه انشعاب
crotch
نقطه انشعاب
distribution box
جعبه انشعاب
master service
انشعاب اصلی
crotches
نقطه انشعاب
crotches
جای انشعاب
crotch
جای انشعاب
drop wire
سیم انشعاب
leading in wire
سیم انشعاب
multiple cable joint
مفصل انشعاب
multiple cable joint
موف انشعاب
connection factor
ضریب انشعاب
dichotomy
انشعاب به دو شعبه
conduit box
جعبه انشعاب
condeitional branch
انشعاب شرطی
tributaries
شاخه انشعاب
building connection
انشعاب ساختمان
branch address
نشانی انشعاب
cable jointing sleeve
موف انشعاب
diverged
انشعاب یافتن
branch cutout
فیوز انشعاب
conditonal branching
انشعاب شرطی
branch instruction
دستورالعمل انشعاب
service entrance
پست انشعاب
rosettes
مقره انشعاب
diverge
انشعاب یافتن
branchpoint
نقطه انشعاب
diverges
انشعاب یافتن
additional outlet
انشعاب اختصاصی
rosette
مقره انشعاب
wood ray
انشعاب اوندی چوب
divergent
انشعاب پذیر منشعب
extention alarm push
جعبه انشعاب اژیر
branch control structure
ساختار کنترل انشعاب
bypassed
سبب انشعاب شدن
barrel switch
کلید انشعاب اژیر
bypassing
سبب انشعاب شدن
bypasses
سبب انشعاب شدن
bypass
سبب انشعاب شدن
shoot
جوانه زدن انشعاب
shoots
جوانه زدن انشعاب
unconditional branch
انشعاب غیر شرطی
digitation
انشعاب بشکل پنجه
take off divider
مقسم انشعاب دهنده
pbx
تبادل انشعاب خصوصی
private branch exchange
مبادله انشعاب خصوصی
cable jointing sleeve
مفصل انشعاب کابل
rosette cutout
مقره انشعاب فیوزدار
pressure taping
انشعاب فشار سنجی
secession
تجزیه طلبی انشعاب حزبی
armlet
انشعاب کوچک دریاشبیه خلیج
surroyal
انشعاب شاخ گوزن چهارساله
triskelion
شکلی مرکب از سه پره یا سه انشعاب
junction
پیوندگاه
[جای انشعاب چهارراه ]
forking
محل انشعاب چند شاخه شدن
crotch
محل انشعاب شاخه از بدنه درخت
fork
محل انشعاب چند شاخه شدن
crotches
محل انشعاب شاخه از بدنه درخت
triskele
شکلی مرکب ازسه پره یا سه انشعاب
pabx
Exchange AutomaticBranch Private تبادل انشعاب خودکار خصوصی
tree
سیستم داده که هرداده یا گره آن فقط دو انشعاب دارند
jumpers
سیم هادی برای ایجاد انشعاب فرعی موقتی
jumper
سیم هادی برای ایجاد انشعاب فرعی موقتی
homo
انسان
homosapiens
انسان
mortal
انسان
mortals
انسان
human beings
انسان
human being
انسان
man
انسان
loard of creation
انسان
in human shape
انسان
mans
انسان
anthropocentrism
انسان محوری
atomy
اسکلت انسان
brisket
سینه انسان
anthropophobia
انسان هراسی
bod
بدن انسان
economic man
انسان اقتصادی
anthropology
انسان شناسی
misanthropy
انسان بیزاری
anthropomorphism
انسان انگاری
palms
کف دست انسان
palm
کف دست انسان
humanly
مثل انسان
humanist
انسان گرا
primitive
انسان اولیه
dewlap
غبغب انسان
anthropologist
انسان شناس
pithecanthrope
انسان میمونی
anthropoid
شبه انسان
anthropoid
انسان نما
anthropoids
شبه انسان
anthropoids
انسان نما
humanitarian
انسان گرایانه
egalitarian
طرفدارتساوی انسان
marginal man
انسان حاشیهای
manward
بطرف انسان
misanthropes
انسان گریز
misanthrope
انسان گریز
rumps
کفل انسان
voice
صدای انسان
voices
صدای انسان
The human body
بدن انسان
voicing
صدای انسان
bods
بدن انسان
human nature
طبیعت انسان
the outward man
انسان فاهر
homosapiens
نوع انسان
rump
کفل انسان
kindlity
انسان وار
dewlaps
غبغب انسان
eudemonology
گفتاردرسعادت انسان
subhuman
مادون انسان
humanoid
شبیه انسان
humanoids
شبیه انسان
mankind
نوع انسان
homo politicus
انسان اجتماعی
homo faber
انسان ابزارساز
homo economicus
انسان اقتصادی
heidelberg man
انسان هایدلبرگ
godman
انسان خداوار
cannibalism
ادمخواری انسان
anthropomorphic
شبیه انسان
infrahuman
مادون انسان
infrahuman
پایین تر از انسان
humankind
نوع انسان
humansit
انسان دوست
human movement
حرکت انسان
hominid
جنس انسان
superhuman
برتر از انسان
manxman
اهل جزیره انسان
cultural anthropology
انسان شناسی فرهنگی
kindlily
بطورملایم انسان وار
man trap
دام برای انسان
feces
مدفوع انسان وحیوان
equalitarian
طرفدار تساوی انسان
man of mould
انسان خاکی یا فانی
varmint
انسان یاحیوان مزاحم
varment
انسان یاحیوان مزاحم
physical anthropology
انسان شناسی جسمانی
pre adamite
انسان پیش از ادم
prehuman
پیش از پیدایش انسان
homosapiens
نام علمی انسان
neoanthropic
شبیه انسان جدید
neoanthropic
وابسته به انسان جدید
hypomorph
انسان سرگرد وپاکوتاه
theophany
تجلی خدا به انسان
theophany
فهور خدابه انسان
hu man
وابسته ب ه انسان بشری
foliate mask
صورت مجسمه انسان
anthropomorphic
دارای شکل انسان
superman
موجود مافوق انسان
man made
مصنوع انسان انسانی
ethos
صفات وشخصیت انسان
man made
ساخته دست انسان
man-made
مصنوع انسان انسانی
anthropology
علم انسان شناسی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com