Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (19 milliseconds)
English
Persian
superstitious uses
مخارجی که برای امور مذهبی غیرقانونی صرف شود
Other Matches
chaplain activities fund
اعتبار امور مذهبی
electronic
سیستمی که از ترمینال کامپیوتری برای سایت فروش برای امور الکترونیکی یا کنترل مثل مشخصات محصول و...
the r.
مذهبی درسده شانزدهم میلادی برای اصطلاح کلیسای رم
channel
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند
channelled
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند
channeled
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند
channeling
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند
housekeeping
امور لازم برای نگهداری سیستم کامپیوتری
channels
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند
pious fraud
حیلهای که به دستاویزمذهبی برای مقاصد پیک مذهبی بکسی بزنند
consortium
ائتلاف چند شرکت باهم برای انجام امور انتفاعی کنسرسیوم
consortiums
ائتلاف چند شرکت باهم برای انجام امور انتفاعی کنسرسیوم
consortia
ائتلاف چند شرکت باهم برای انجام امور انتفاعی کنسرسیوم
civil works
امور ساختمانی و تاسیسات امور شهرسازی و تاسیساتی
businesses
کامپیوتر قوی کوچک که برای امور تجاری مشخص برنامه ریزی شده است
business
کامپیوتر قوی کوچک که برای امور تجاری مشخص برنامه ریزی شده است
concordat
پیمان دولت با جماعت مذهبی پیمان رسمی میان دو فرقه مذهبی
flag day
هر روزی که مردم برای امور خیریه پول خیرات می کنند ودر مقابل پرچم های کوچک دریافت می دارند
tax deduction
تخفیف مالیاتی مخارجی که معافیت مالیاتی دارند
businesses
مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.
business
مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.
housekeeping
در آغاز برنامه جدید برای انجام امور سیستم مثل پاک کردن حافظه تشخیص کلیدهای تابع یا تغییر حالت صفحه تصویر
robots
وسیلهای که برای انجام یک سری امور تولیدی که مشابه کارهای انجام شده توسط افراد است برنامه ریزی میشود
robot
وسیلهای که برای انجام یک سری امور تولیدی که مشابه کارهای انجام شده توسط افراد است برنامه ریزی میشود
medical regulator
تنظیم کننده امور بهداشتی مدیر امور بهداشتی
transfer processing
امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
extra legal
غیرقانونی
illegal
غیرقانونی
illegality
غیرقانونی
extralegal
غیرقانونی
lawlessness
غیرقانونی
traffics
تجارت غیرقانونی
kangaroo court
دادگاه غیرقانونی
trafficking
تجارت غیرقانونی
trafficked
تجارت غیرقانونی
traffic
تجارت غیرقانونی
sequestration
توقیف غیرقانونی
larceny
تصرف غیرقانونی
wrongful
پرغلط غیرقانونی
unlawful
حرام غیرقانونی
illegally
بطور غیرقانونی
kangaroo courts
دادگاه غیرقانونی
illigal character
کاراکتر غیرقانونی
blocking
سد راه غیرقانونی
illegalize
غیرقانونی دانستن
illegal move
حرکت غیرقانونی شطرنج
pound breach
هتک حرز یا ورود غیرقانونی به چراگاه
hacked
تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
hacks
تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
hack
تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
outlawed
یاغی شمردن غیرقانونی اعلام کردن ممنوع ساختن
outlaw
یاغی شمردن غیرقانونی اعلام کردن ممنوع ساختن
outlawing
یاغی شمردن غیرقانونی اعلام کردن ممنوع ساختن
outlaws
یاغی شمردن غیرقانونی اعلام کردن ممنوع ساختن
floater
کسی که درچند محل بنحو غیرقانونی رای بدهد
churchgoer
مذهبی
churchly
مذهبی
churchgoers
مذهبی
religious
مذهبی
pirated
کپی از نرم افزار یا موضوع دیگر که حق کپی دارد که غیرقانونی انجام شود
pirate
کپی از نرم افزار یا موضوع دیگر که حق کپی دارد که غیرقانونی انجام شود
pirates
کپی از نرم افزار یا موضوع دیگر که حق کپی دارد که غیرقانونی انجام شود
pirating
کپی از نرم افزار یا موضوع دیگر که حق کپی دارد که غیرقانونی انجام شود
holiday
تعطیل مذهبی
holidays
تعطیل مذهبی
clergyman
عالم مذهبی
religious tenets
عقاید مذهبی
religious rites
شعائر مذهبی
religious matters
مسائل مذهبی
devout
مذهبی عابد
missionaries
مبلغ مذهبی
clergymen
عالم مذهبی
missioner
مبلغ مذهبی
tenet
متعقدات مذهبی
service book
کتب مذهبی
ritual
تشریفات مذهبی
neologize
مذهبی بودن
missionary
مبلغ مذهبی
sect
فرقه مذهبی
sects
فرقه مذهبی
religiosity
تعصب مذهبی
gurus
معلم مذهبی
guru
معلم مذهبی
spirituality
روحیه مذهبی
pastoral psychiatry
روانپزشکی مذهبی
converter
مبلغ مذهبی
convertor
مبلغ مذهبی
pontifex
شورای مذهبی
revival
جنبش مذهبی
dogmatism
تعصب مذهبی
religiose
مذهبی بودن
holy day
تعطیل مذهبی
religionism
غیرت مذهبی
R.E
تحصیلات مذهبی
revivals
جنبش مذهبی
semireligious
نیمه مذهبی
infringement
ایجاد کپی غیرقانونی از کتاب که حق کپی دارد
pirating
ایجاد کپی از کارهای دارای حق کپی غیرقانونی
pirates
ایجاد کپی از کارهای دارای حق کپی غیرقانونی
infringements
ایجاد کپی غیرقانونی از کتاب که حق کپی دارد
pirated
ایجاد کپی از کارهای دارای حق کپی غیرقانونی
pirate
ایجاد کپی از کارهای دارای حق کپی غیرقانونی
catechisms
پرسش نامه مذهبی
rite
مراسم تشریفات مذهبی
holyday
روز تعطیل مذهبی
traditor
خائن در امر مذهبی
hymnbook
کتاب سرود مذهبی
catechisms
تعلیم ودستور مذهبی
revivalist
طرفدار احیای مذهبی
revivalists
طرفدار احیای مذهبی
revivalism
اصول بیداری مذهبی
psalm
سرود مذهبی خواندن
synod
مجلس منافره مذهبی
tabu
منع یانهی مذهبی
swami
رهبر مذهبی هندی
crusading
جنگ مذهبی نهضت
pauli
اصول مذهبی پولس
taboos
منع یانهی مذهبی
psalter
سرود مذهبی مزامیر
religious sentiments
احساسات وعقاید مذهبی
rectorate
ریاست بنگاه مذهبی
sacramental
وابسته به مراسم مذهبی
crusades
جنگ مذهبی نهضت
catechism
تعلیم ودستور مذهبی
catechism
پرسش نامه مذهبی
crusade
جنگ مذهبی نهضت
taboo
منع یانهی مذهبی
Easter Sepulchre
تشریفات مذهبی تدفین
priggism
تعصب سخت مذهبی
crusaded
جنگ مذهبی نهضت
psalms
سرود مذهبی خواندن
synods
مجلس منافره مذهبی
ecclesiogenic neurosis
روان رنجوری مذهبی
dogmatics
مبحث شعائر مذهبی
soul music
موسیقی مذهبی سیاهپوستان
Religious (political) fanaticism
تعصبات مذهبی ( سیاسی )
Mother Superiors
رئیس بنیاد مذهبی
Mother Superior
رئیس بنیاد مذهبی
cantor
اواز خوان مذهبی
catechetic
وابسته به تعالیم مذهبی
catechesis
تعالیم مذهبی شفاهی
wowser
مذهبی و خرده گیر
amor
امور
sacrilegious
مربوط به بیحرمتی به شعائر مذهبی
Scientology
ساینتولوژی
[یک نوع سیستم مذهبی]
indoctrinating
تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
neologian
متمایل به تعلیمات نوین مذهبی
indifferentism
لاقیدی نسبت به مسائل مذهبی
revivalist movement
جنبش اصول بیداری مذهبی
indoctrinates
تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
indoctrinated
تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
dogmatize
تعصب مذهبی نشان دادن
indoctrinate
تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
neologian
وابسته به تعلیمات نوین مذهبی
vigilantism
پیروی از اصول جمعیتهای مذهبی
menology
سالنمای جشنها وسوگوارهای مذهبی
anagogy
تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
anagoge
تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
sisterhood
انجمن خیریه مذهبی نسوان
church
کلیسایی درکلیسامراسم مذهبی بجااوردن
archdiocese
قلمرو مذهبی اسقف اعظم
churches
کلیسایی درکلیسامراسم مذهبی بجااوردن
secular
دورهای غیر مذهبی دنیائی
interior
امور داخله
non litigious matters
امور حسبی
religious matters
امور دینی
financial affairs
امور مالی
interiors
امور داخله
authority ties of the state
اولیا امور
authority ties of the state
مصادر امور
authorities
اولیای امور
state affairs
امور مملکتی
money matters
امور پولی
authority
اولیاء امور
aviation authority
امور هواپیمایی
personal affairs
امور شخصی
the high functionery ries of the state
مصادر امور
miscellaneous
امور متفرقه
combat duty
امور رزمی
civil affairs
امور غیرنظامیان
interior affairs
امور داخلی
character guidance
راهنمایی و مشاوره با افراد سخنرانی مذهبی
jacobin
عضو فرقه مذهبی مخالف دولت
inquisitions
تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
inquisition
تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
politico military
امور سیاسی نظامی
non litigious matters act
قانون امور حسبی
State Department
وزارت امور خارجه
militarization
نظامی کردن امور
ministry of foreign affairs
وزارت امور خارجه
surveillance authority
اولیاء امور نظارتی
regulatory authority
اولیاء امور نظارتی
promiscuous
بیقید در امور جنسی
majordomo
متصدی امور خانوادگی
to arrange matters
ترتیب دادن امور
secretary of state for foreign affairs
وزیر امور خارجه
civic action
امور عام المنفعه
minister of foreign affairs
وزیر امور خارجه
bureaucratic
وابسته به امور اداری
liquidation of company
تصفیه امور شرکتها
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com