English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 131 (7 milliseconds)
English Persian
jacobian coordinates مختصات ژاکوبی
Other Matches
centroid در مختصات هندسی نقطهای که مختصات ان میانگین حسابی مختصات همه نقاط ان شکل است
relative دادهای که اطلاعات مختصات جدید دررابط ه با مختصات قبلی میدهد
Jacobi matrix ماتریس ژاکوبی [ریاضی]
restitution تبدیل مختصات نقاط از عکس یا نقشهای به نقشه دیگر تبدیل مختصات
polar plot روش بردن نقاط روی نقشه یا مختصات قطبی تعیین محل نقاط به طریقه مختصات قطبی
true origin نقطه مبداء یا مبنای مختصات جغرافیایی نصف النهار مبداء مختصات جغرافیایی
coordinate مختصات
plotting scale خط کش مختصات
data مختصات
coordinates مختصات
grid coordinates مختصات
coordinate axises محورهای مختصات
cartesian coordinates مختصات دکارتی
coordinates مختصات نقشهای
image coordinates مختصات تصویر
polar coordinates مختصات قطبی
coordinate scale گونیای مختصات
lagrangian coordinates مختصات لاگرانژی
grid coordinates مختصات شبکه
grid chart شبکه مختصات
geomagnetic coordinates مختصات ژئومگنتیکی
geographic coordinates مختصات جغرافیایی
plain coordinates مختصات مسطحه
eulerian coordinates مختصات اولری
equatorial coordinates مختصات استوایی
easting مختصات طولی
plain coordinates مختصات افقی
polar coordinate مختصات قطبی
input coordinate مختصات اولیه
spherical coordinates مختصات سماوی
axis محورهای مختصات
target grid مختصات هدف
the peculiarities of mammals مختصات پستاندارها
transformation of coordinates تبدیل مختصات
cross-references سیستم مختصات
cross-reference سیستم مختصات
cross reference سیستم مختصات
northing مختصات عرضی
spherical coordinates مختصات کروی
coordinates دستگاه مختصات
cartesian chart مختصات کارتزین
rectangular coordinate مختصات متعامد
reaction coordinates مختصات واکنش
cartesian coordinates محور مختصات
canonical coordinates مختصات بندادی
cordinate axis محورهای مختصات
axis of coordinates محورهای مختصات
polar coordinates مختصات قطبی [ریاضی]
momentum coordinates مختصات اندازه حرکت
military grid شبکه مختصات نظامی
cylindrical coordinate مختصات استوانه ای [ریاضی]
spherical coordinates مختصات کروی [ریاضی]
coordinate system دستگاه مختصات [ریاضی]
Y coordinate مختصات بردار عمودی
polar diagram نمودار با مختصات قطبی
preferred system of coordinates دستگاه مختصات مرجع
relative coordinate system دستگاه مختصات نسبی
polar coordinates دستگاه مختصات قطبی
spherical coordinates دستگاه مختصات کروی
polar chart نمودار با مختصات قطبی
X coordinate مختصات بردار افقی
y axis محور عرضی مختصات
curvilinear coordinates مختصات خمیده خط [ریاضی]
inertial coordinate system سیستم مختصات ماندی
coordinate همرتبه کردن مختصات
coordinate code رمز مختصات نقاط
coordinate code رمزمربوط به مختصات نقشهای
coordinate system of axis سیستم محورهای مختصات
ablique coordinates دستگاه مختصات قائم
cartesian coordinate system سیستم مختصات کارتزین
generalized coordinates مختصات تعمیم یافته
horizon system of coordinates دستگاه مختصات افقی
georef grid مختصات جغرافیایی جهانی
cylindrical coordinate system دستگاه مختصات استوانه ای [ریاضی]
x axis محور افقی مختصات یا محورطولها
axis برای مختصات عمودی در گراف
Cartesian coordinate system دستگاه مختصات دکارتی [ریاضی]
axis برای مختصات افقی در گراف
rectangular coordinates دستگاه مختصات راست گوشه
spherical coordinate system دستگاه مختصات کروی [ریاضی]
known datum point نقطهای با مختصات وگرای معلوم
polar coordinate system دستگاه مختصات قطبی [ریاضی]
celestial equator system of coordinates دستگاه مختصات استوای سماوی
cartesian coordinates سیستم مختصات سه بعدی فضایی
universal transverse mercator سیستم مختصات نقشهای قائم الزاویه
plotted بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات
y axis محور عمودی روی یک صفحه مختصات
plot بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات
spherical coordinate system [with constant radius] دستگاه مختصات کروی [با شعاع ثابت]
plots بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات
abscise جدا کردن طول روی محور مختصات
grid مختصات شبکه بندی جهانی پلاک در باطری
grids مختصات شبکه بندی جهانی پلاک در باطری
plotters اسامی که مختصات داده شده را رسم میکند
plotter اسامی که مختصات داده شده را رسم میکند
z axis محوری که روی یک صفحه مختصات عمق رانشان میدهد
plotter اسامی که مختصات را دریافت میکند تا به صورت دیجیتالی رسم کند
jan grid سیستم مختصات مشترک نقشههای مورد استفاده نیروهای سه گانه
roamer کالک شبکه بندی شده برای کمک به قرائت مختصات
axis 1-خط ی که چیزی اطراف آن می چرخد 2-خط مرجعی که پایه مختصات یک گراف است
unit cell کوچکترین چندوجهی را که با یک دستگاه مختصات سه محوری بتوان نشان داد
plotters وسیله جانبی کامپیوتر که بین دو مختصات خط مستقیم رسم میکند
coriolis acceleration شتاب یک ذره که دریک دستگاه مختصات شتابدار درحرکت است
plotter وسیله جانبی کامپیوتر که بین دو مختصات خط مستقیم رسم میکند
plotters اسامی که مختصات را دریافت میکند تا به صورت دیجیتالی رسم کند
vertex نقط های در فضا که با مختصات سه بعدی xوyوz مشخص میشود
X Y وسیله رسم خط روی کاغذ بین مختصات داده شده
X Y مختصات برای رسم گراف که x بردار افق و y عمودی است
geometry processing فرآیندی که نیاز به محاسبه سه مختصات z,y,x دارد از یک شی سه بعدی تا روی صفحه نمایش داده شود
absolute address وسیله ورودی مثل tablet یا mouse که مختصات نشانه گر را با بردارهای مخصوص برمی گرداند
origin محلی در صفحه نمایش که تمام مختصات به آن رجوع می کنند معمولا گوشه بالا سمت چپ
origins محلی در صفحه نمایش که تمام مختصات به آن رجوع می کنند معمولا گوشه بالا سمت چپ
mouses برنامهای که داده محل ارسالی را از mouse به مختصات استاندارد تبدیل میکند تا توسط نرم افزار قابل استفاده باشد
mouse برنامهای که داده محل ارسالی را از mouse به مختصات استاندارد تبدیل میکند تا توسط نرم افزار قابل استفاده باشد
pucks یک دستگاه ورودی گرافیمی دستی و کنترل شده با دست که برای قرار دادن مختصات روی یک لوح گرافیکی بکارمی رود
puck یک دستگاه ورودی گرافیمی دستی و کنترل شده با دست که برای قرار دادن مختصات روی یک لوح گرافیکی بکارمی رود
datum point نقطه مبنای مختصات شبکه ایستگاه مبنای نقشه برداری
true convergence سیستم کنترل جغرافیایی یاسیستم مختصات جغرافیایی تقارب حقیقی نصف النهارات
plotter رسامی که داده محل را با افزایش به محل فعلی اش دریافت میکند و نه به صورت مختصات جداگانه
plotters رسامی که داده محل را با افزایش به محل فعلی اش دریافت میکند و نه به صورت مختصات جداگانه
mouse esuoM ای که به پورت سری PC وصل است و داده مختصات را از طریق پورت سریال منتقل میکند
mouses esuoM ای که به پورت سری PC وصل است و داده مختصات را از طریق پورت سریال منتقل میکند
assumed grid شبکه فرضی سیستم مختصات فرضی
geographic reference سیستم مختصات جغرافیایی سیستم شبکه بندی جغرافیایی
polyconic grid سیستم شبکه بندی مخروطی سیستم مختصات مخروطی
universal grid مختصات نقشهای جهانی شبکه بندی نقشهای جهانی
datum سطح اب دریا سطح مبنای ارتفاع در نقشه برداری سطح مبنای مختصات
window تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
trig list لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
false origin مبنای مختصات فرضی مبنای فرضی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com