Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 200 (10 milliseconds)
English
Persian
spherical coordinates
مختصات کروی
spherical coordinates
مختصات کروی
[ریاضی]
Search result with all words
spherical coordinates
دستگاه مختصات کروی
spherical coordinate system
دستگاه مختصات کروی
[ریاضی]
spherical coordinate system
[with constant radius]
دستگاه مختصات کروی
[با شعاع ثابت]
Other Matches
centroid
در مختصات هندسی نقطهای که مختصات ان میانگین حسابی مختصات همه نقاط ان شکل است
relative
دادهای که اطلاعات مختصات جدید دررابط ه با مختصات قبلی میدهد
restitution
تبدیل مختصات نقاط از عکس یا نقشهای به نقشه دیگر تبدیل مختصات
polar plot
روش بردن نقاط روی نقشه یا مختصات قطبی تعیین محل نقاط به طریقه مختصات قطبی
true origin
نقطه مبداء یا مبنای مختصات جغرافیایی نصف النهار مبداء مختصات جغرافیایی
orbiculate
کروی
spherical
کروی
spheral
کروی
orbicular
کروی
globular
کروی
nodular
کروی
globulous
کروی
globoid
کروی
globy
کروی
globe like
کروی
globate
کروی
spheric
کروی
perispheric
کروی
spheroid
کروی
globally
کروی
global
کروی
kitchen rudder
سکان کروی
spherical triagle
مثلث کروی
sphericity
حالت کروی
globular protein
پروتئین کروی
spherical aberration
خطای کروی
spherical candlepower
شمع کروی
spherics
هندسه کروی
globe valve
سوپاپ کروی
sphery
کروی مستدیر
spherical wedge
قاچ کروی
orbed
گرد کروی
spherical geometry
هندسه کروی
sector of a sphere
اکلیل کروی
roudelay
کروی شکل
spherical lens
عدسی کروی
spherical top
فرفره کروی
spherical mirror
اینه کروی
spherical sector
قطاع کروی
spherical triangle
مثلث کروی
spherical trigonometry
مثلثات کروی
globular cluster
خوشه کروی
orbs
کروی شدن
orbs
جسم کروی
orb
کروی شدن
orb
جسم کروی
sphere
جسم کروی
spheres
جسم کروی
aspheric
غیر کروی
globes
کروی کردن
globe
کروی کردن
spherical polygon
کثیر الاضلاع کروی
spherule
جسم کروی کوچک
sphere gap
دهانه جرقه کروی
orbicularly
بطور گرد یا کروی
ensphere
بصورت کروی در اوردن
globular cluster
خوشه ستارهای کروی
mean spherical candlepower
شمع کروی متوسط
hemispherical engine
موتور نیم کروی
globule
جسم کوچک کروی
globules
جسم کوچک کروی
quadrant
ربع جسم کروی
star globe
ستاره یاب کروی
concave spherical mirror
اینه کروی مقعر
concave spherical mirror
اینه کروی کاو
acinarious
پوشیده شده از حفرههای کروی
roundle
صفحه کوچک و کروی شکل
ball peen hammer
چکشی که یک طرف ان کروی است
roundel
صفحه کوچک و کروی شکل
yurta
خیمه کروی قرقیزهای ساکن سیبریه
yurt
خیمه کروی قرقیزهای ساکن سیبریه
data
مختصات
coordinates
مختصات
coordinate
مختصات
plotting scale
خط کش مختصات
grid coordinates
مختصات
image coordinates
مختصات تصویر
cross-reference
سیستم مختصات
reaction coordinates
مختصات واکنش
rectangular coordinate
مختصات متعامد
jacobian coordinates
مختصات ژاکوبی
cross reference
سیستم مختصات
lagrangian coordinates
مختصات لاگرانژی
cross-references
سیستم مختصات
polar coordinates
مختصات قطبی
polar coordinate
مختصات قطبی
plain coordinates
مختصات مسطحه
plain coordinates
مختصات افقی
northing
مختصات عرضی
axis
محورهای مختصات
target grid
مختصات هدف
equatorial coordinates
مختصات استوایی
easting
مختصات طولی
axis of coordinates
محورهای مختصات
coordinate scale
گونیای مختصات
coordinate axises
محورهای مختصات
spherical coordinates
مختصات سماوی
coordinates
دستگاه مختصات
coordinates
مختصات نقشهای
cordinate axis
محورهای مختصات
cartesian coordinates
مختصات دکارتی
cartesian coordinates
محور مختصات
cartesian chart
مختصات کارتزین
canonical coordinates
مختصات بندادی
eulerian coordinates
مختصات اولری
input coordinate
مختصات اولیه
the peculiarities of mammals
مختصات پستاندارها
grid coordinates
مختصات شبکه
geographic coordinates
مختصات جغرافیایی
grid chart
شبکه مختصات
transformation of coordinates
تبدیل مختصات
geomagnetic coordinates
مختصات ژئومگنتیکی
X coordinate
مختصات بردار افقی
coordinate system
دستگاه مختصات
[ریاضی]
y axis
محور عرضی مختصات
inertial coordinate system
سیستم مختصات ماندی
curvilinear coordinates
مختصات خمیده خط
[ریاضی]
Y coordinate
مختصات بردار عمودی
polar coordinates
مختصات قطبی
[ریاضی]
cylindrical coordinate
مختصات استوانه ای
[ریاضی]
polar diagram
نمودار با مختصات قطبی
relative coordinate system
دستگاه مختصات نسبی
coordinate code
رمزمربوط به مختصات نقشهای
coordinate code
رمز مختصات نقاط
generalized coordinates
مختصات تعمیم یافته
georef grid
مختصات جغرافیایی جهانی
momentum coordinates
مختصات اندازه حرکت
polar chart
نمودار با مختصات قطبی
polar coordinates
دستگاه مختصات قطبی
coordinate
همرتبه کردن مختصات
ablique coordinates
دستگاه مختصات قائم
military grid
شبکه مختصات نظامی
preferred system of coordinates
دستگاه مختصات مرجع
horizon system of coordinates
دستگاه مختصات افقی
cartesian coordinate system
سیستم مختصات کارتزین
coordinate system of axis
سیستم محورهای مختصات
Cartesian coordinate system
دستگاه مختصات دکارتی
[ریاضی]
x axis
محور افقی مختصات یا محورطولها
axis
برای مختصات افقی در گراف
rectangular coordinates
دستگاه مختصات راست گوشه
cartesian coordinates
سیستم مختصات سه بعدی فضایی
celestial equator system of coordinates
دستگاه مختصات استوای سماوی
axis
برای مختصات عمودی در گراف
known datum point
نقطهای با مختصات وگرای معلوم
polar coordinate system
دستگاه مختصات قطبی
[ریاضی]
cylindrical coordinate system
دستگاه مختصات استوانه ای
[ریاضی]
cirro cumulus
لایهای از ابرهای کروی یاگوی مانند در ارتفاع تقریبی 0006 متری از سطح زمین
y axis
محور عمودی روی یک صفحه مختصات
universal transverse mercator
سیستم مختصات نقشهای قائم الزاویه
plotted
بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات
plots
بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات
plot
بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات
plotters
اسامی که مختصات داده شده را رسم میکند
plotter
اسامی که مختصات داده شده را رسم میکند
grids
مختصات شبکه بندی جهانی پلاک در باطری
abscise
جدا کردن طول روی محور مختصات
grid
مختصات شبکه بندی جهانی پلاک در باطری
z axis
محوری که روی یک صفحه مختصات عمق رانشان میدهد
plotters
وسیله جانبی کامپیوتر که بین دو مختصات خط مستقیم رسم میکند
plotter
اسامی که مختصات را دریافت میکند تا به صورت دیجیتالی رسم کند
axis
1-خط ی که چیزی اطراف آن می چرخد 2-خط مرجعی که پایه مختصات یک گراف است
plotters
اسامی که مختصات را دریافت میکند تا به صورت دیجیتالی رسم کند
jan grid
سیستم مختصات مشترک نقشههای مورد استفاده نیروهای سه گانه
coriolis acceleration
شتاب یک ذره که دریک دستگاه مختصات شتابدار درحرکت است
plotter
وسیله جانبی کامپیوتر که بین دو مختصات خط مستقیم رسم میکند
unit cell
کوچکترین چندوجهی را که با یک دستگاه مختصات سه محوری بتوان نشان داد
X Y
مختصات برای رسم گراف که x بردار افق و y عمودی است
X Y
وسیله رسم خط روی کاغذ بین مختصات داده شده
roamer
کالک شبکه بندی شده برای کمک به قرائت مختصات
vertex
نقط های در فضا که با مختصات سه بعدی xوyوz مشخص میشود
absolute address
وسیله ورودی مثل tablet یا mouse که مختصات نشانه گر را با بردارهای مخصوص برمی گرداند
origin
محلی در صفحه نمایش که تمام مختصات به آن رجوع می کنند معمولا گوشه بالا سمت چپ
geometry processing
فرآیندی که نیاز به محاسبه سه مختصات z,y,x دارد از یک شی سه بعدی تا روی صفحه نمایش داده شود
origins
محلی در صفحه نمایش که تمام مختصات به آن رجوع می کنند معمولا گوشه بالا سمت چپ
spherization
جلوه ویژه برنامه گرافیک کامپیوتری که تصویر را به کره تبدیل میکند یا تصویر را حول یک شکل کروی می چرخاند
mouses
برنامهای که داده محل ارسالی را از mouse به مختصات استاندارد تبدیل میکند تا توسط نرم افزار قابل استفاده باشد
mouse
برنامهای که داده محل ارسالی را از mouse به مختصات استاندارد تبدیل میکند تا توسط نرم افزار قابل استفاده باشد
pucks
یک دستگاه ورودی گرافیمی دستی و کنترل شده با دست که برای قرار دادن مختصات روی یک لوح گرافیکی بکارمی رود
puck
یک دستگاه ورودی گرافیمی دستی و کنترل شده با دست که برای قرار دادن مختصات روی یک لوح گرافیکی بکارمی رود
radiation scattering
انحراف تشعشع اتمی یاالکترومغناطیسی یا حرارتی پخش امواج بصورت کروی پخش همه جانبه امواج
datum point
نقطه مبنای مختصات شبکه ایستگاه مبنای نقشه برداری
true convergence
سیستم کنترل جغرافیایی یاسیستم مختصات جغرافیایی تقارب حقیقی نصف النهارات
huygen's principle
قانون عمومی مربوط به همه حرکتهای موجی : هر نقطه دلخواه در جبهه فاز یا جبهه موج میتواند خود منبع ثانویهای برای انتشار موجهای کروی باشد
plotters
رسامی که داده محل را با افزایش به محل فعلی اش دریافت میکند و نه به صورت مختصات جداگانه
plotter
رسامی که داده محل را با افزایش به محل فعلی اش دریافت میکند و نه به صورت مختصات جداگانه
mouse
esuoM ای که به پورت سری PC وصل است و داده مختصات را از طریق پورت سریال منتقل میکند
mouses
esuoM ای که به پورت سری PC وصل است و داده مختصات را از طریق پورت سریال منتقل میکند
assumed grid
شبکه فرضی سیستم مختصات فرضی
geographic reference
سیستم مختصات جغرافیایی سیستم شبکه بندی جغرافیایی
universal grid
مختصات نقشهای جهانی شبکه بندی نقشهای جهانی
polyconic grid
سیستم شبکه بندی مخروطی سیستم مختصات مخروطی
datum
سطح اب دریا سطح مبنای ارتفاع در نقشه برداری سطح مبنای مختصات
window
تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
trig list
لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
false origin
مبنای مختصات فرضی مبنای فرضی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com