English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
complex circuit مدار مختلط
Other Matches
co ed دختری که دردبیرستان یادانشکده مختلط تحصیل میکند وابسته به مدارس مختلط پسرودختر
co-ed دختری که دردبیرستان یادانشکده مختلط تحصیل میکند وابسته به مدارس مختلط پسرودختر
co-eds دختری که دردبیرستان یادانشکده مختلط تحصیل میکند وابسته به مدارس مختلط پسرودختر
duplexes مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
duplex مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
pads ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pad ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
composite circuit مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است
switching مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند
inferior planet سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد
pinning یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinned یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pin یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
mask design اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
firing circuit مدار چاشنی مدار انفجار
powder train مدار خرج مدار باروت
one hook مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله
complexes مختلط
complex مختلط
coeducational مختلط
farraginous مختلط
composite مختلط
mixed مختلط
combined مختلط
mix مختلط
mixes مختلط
individual medley شنای مختلط
mixed یکان مختلط
complex number اعداد مختلط
medley مختلط رنگارنگ
medleys مختلط رنگارنگ
mixed economies اقتصاد مختلط
mixed economy اقتصاد مختلط
omnibus test ازمون مختلط
mixed doubles دونفره مختلط
hybrid rocket راکت مختلط
complex number عدد مختلط
complex impedance ناگذرایی مختلط
complex admittance گذرایی مختلط
composite unit یکان مختلط
composite squadron اسکادران مختلط
complex power توان مختلط
mixed goods کالاهای مختلط
mixed government حکومت مختلط
coeducation اموزش مختلط
mixed reinforcement تقویت مختلط
mixed strategy استراتژی مختلط
mixed system نظام مختلط
composite یکان مختلط
Complex analysis آنالیز مختلط [ریاضی]
theory of functions of a complex variable آنالیز مختلط [ریاضی]
assemblage of Order ستون بندی مختلط
multiple drill تمرین چندکاره یا مختلط
complex number عدد مختلط [ریاضی]
medleyist شناگر شنای مختلط
mixed capitalism سرمایه داری مختلط
individual medleyist شناگر شنای مختلط
symmetallism سیستم دو فلزی مختلط
versatile متحرک متنوع و مختلط
medley قطعه موسیقی مختلط
z-plane صفحه مختلط [ریاضی]
medleys قطعه موسیقی مختلط
coeducation اموزش وپرورش مختلط
endowment assurance بیمه عمر مختلط
complex plane صفحه مختلط [ریاضی]
mixed policy بیمه نامه مختلط
joint stock partnership شرکت مختلط سهامی
hybrid propulation نیروی پیش برنده مختلط
Eurasian از نژاد مختلط اروپایی واسیایی
medley شنای مختلط 002 تا 004متر
medleys شنای مختلط 002 تا 004متر
Eurasians از نژاد مختلط اروپایی واسیایی
complex analytic function تابع تحلیلی [مختلط] [ریاضی]
complex conjugate عدد مزدوج مختلط [ریاضی]
limited partnership شرکت مختلط غیر سهامی
mixtilineal دارای خطهای راست و کج مختلط الخطوط
complex absolute value function تابع مختلط قدر مطلق [ریاضی]
mixed doubles پینگ پنگ یاتنیس 2 نفره مختلط
limited partnership شرکت مختلط غیر سهامی مضاربه
amerind نژاد مختلط امریکایی و سرخ پوست یا اسکیمو
composite squadron گردان سوار زرهی یا هلی کوپتر مختلط
lingua franca زبان امیخته با زبانهای دیگر گویش مختلط
lingua francas زبان امیخته با زبانهای دیگر گویش مختلط
mixed school اموزشگاه مختلط اموزشگاهی که پسران ودختران با هم درس می خوانند
inserted grouping میدان دید مخلوط رادار منطقه کاوش مختلط
interface 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
scalar متغیری که حاوی مقدار ثابت ونه نوع داده مختلط میباشد.
gradient circuit مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
combined staff ستاد مختلط ستاد متشکل از پرسنل نظامی چند کشور در عملیات
medley relay مسابقه شنای امدادی مختلط 4 در001 متر دو امدادی بامسافتهای مختلف
motley مختلط لباس رنگارنگ دلقک ها لباس چهل تکه
combined arms army ارتش مختلط ارتش متشکل از نیروهای مرکب
orbited مدار
track circuit مدار خط
or circuit مدار OR
pivoted مدار
orbit مدار
orbits مدار
pivots مدار
and gate مدار AND
pivot مدار
electric circuit مدار
circuits مدار
zone مدار
absis مدار
circuit مدار
theme مدار
themes مدار
zones مدار
parameter مقداری از یک مدار
primary circuit مدار ورودی
trunks مدار ترانک
trunk مدار ترانک
triggers مدار رهاساز
quadrature filter مدار تربیعی
quadrature circuit مدار تربیع
breadboard تخته مدار
blind circuit مدار یک طرفه
bistable circuit مدار دوپایا
basic circuit مدار ساده
board صفحه مدار
boarded صفحه مدار
balanced circuit مدار متعادل
printed circuit مدار چاپی
primery citcuit مدار اولیه
parameters مقداری از یک مدار
simple circuit مدار توان
auxiliary circuit مدار یدکی
politician سیاست مدار
politicians سیاست مدار
armature circuit مدار ارمیچر
parallel circuit مدار موازی
aperiodic circuit مدار بی تناوب
parallel circuit مدار شنتی
oscillating circuit مدار نوسان
phantom circuit مدار فانتوم
cycles سیکل مدار
orbit of the earth مدار زمین
power circuit مدار توان
branch circuit مدار انشعابی
polyphase circuit مدار چندفاز
closed circuit مدار بسته
closed circuits مدار بسته
cycle سیکل مدار
cycled سیکل مدار
orbit of the moon مدار ماه
filament circuit مدار افروزه
ignition circuit مدار احتراق
multiple circuit مدار چندگانه
digital circuit مدار رقمی
incomplete circuit مدار باز
induction circuit مدار القایی
inductive circuit مدار القائی
inductive circuit مدار اندوکتیو
inductor circuit مدار اندوکتور
input circuit مدار ورودی
igniter train مدار اتش
i.c. مدار مجتمع
hydraulic cycle مدار هیدرولوژی
filament circuit مدار فیلامان
filed circuit مدار میدان
filter circuit مدار صافی
firing circuit مدار اتش
fltp flcp circuit مدار الاکلنگی
four wire circuit مدار چهارسیمه
grid branch مدار شبکه
grid circuit مدار شبکه
ground circuit مدار زمینی
horse latitude مدار اسب
input circuit مدار اولیه
integrate circuit مدار مجتمع
mosatble circuit مدار تک پایا
logic circuit مدار منطقی
magnetic circuit مدار مغناطیسی
main circuit مدار اصلی
modulation circuit مدار مدولاسیون
measuring circuit مدار سنجش
metallic circuit مدار فلزی
micrielectronic circuit مدار میکروالکترونیکی
microcircuit ریز مدار
microcircuit مدار میکروالکترونیکی
local circuit مدار محلی
linear circuit مدار خطی
line circuit مدار خطی
integrated circuit مدار مجتمع IC
integrated circuit مدار مجتمع
intelligence cycle مدار اطلاعاتی
interchange circuit مدار تعویض
intermediate frequency tank circuit مدار تانک
internal circuit مدار داخلی
keplerian orbit مدار کپلری
larmor orbit مدار لارمور
line circuit مدار سیگنال
microphone circuit مدار میکروفن
feedback circuit مدار پس خورد
bridge circuit مدار پلوار
open circuit مدار باز
combinational circuit مدار ترکیبی
combined circuit مدار مرکب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com