English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 149 (8 milliseconds)
English Persian
full back مدافع پوششی
Other Matches
tegumentary پوششی
integumentary پوششی
screening effect اثر پوششی
tegmentum غشاء پوششی
lap joint اتصال پوششی
sheeting پوششی لفاف
covering barrier مانع پوششی
fullback دفاع پوششی
covering force نیروی پوششی
screening fire اتش پوششی
covering letter نامه پوششی
caul غشاء پوششی
coverage دفاع پوششی
screening force نیروی پوششی
covering troops یکانهای پوششی
hedging تبدیل پوششی
tunica غشاء پوششی
tegumnentum غشاء پوششی
covering letters نامه پوششی
epithelize بافت پوششی شدن
fascia لایه پوششی فیبری
coating پوششی از یک لایه رنگ یا گچ
fascias لایه پوششی فیبری
epithelialize بافت پوششی شدن
landaulet n گردونه کوچکی که پوششی دارد
acanthoma اماس سلولهای خارداربافت پوششی مالپیقی
slipcover پوششی که بسرعت پوشیده یاخارج شود
wing covert پر پوششی روی پرهای مخصوص پرواز پرنده
intima درونی ترین غشاء پوششی رگها و سایررباطهای بدن
hydathode ساختمان پوششی گیاهان عالی که دارای عمل تراوش مایع میباشند
apologists مدافع
defendant مدافع
defendants مدافع
apologist مدافع
backer up مدافع
pleader مدافع
close defence سه مدافع
championless بی مدافع
blue liner مدافع
defenseless بی مدافع
crease defenceman مدافع
defenders مدافع
backs مدافع
back مدافع
pass rusher مدافع خط
defender مدافع
antistatic mat پوششی در قسمت جلوی یک دستگاه مانند یک واحد دیسک که به حالت سکون حساس است لایی ناایستا
the champion of liberty مدافع ازادی
backman بازیگر مدافع
ball hawk مدافع پرقدرت
blitzer مدافع نفوذی
defending attorney وکیل مدافع
backfour چهار مدافع
defensor وکیل مدافع
backs مدافع خط میدان
advocated وکیل مدافع
back مدافع خط میدان
barristers وکیل مدافع
proctor وکیل مدافع
barrister وکیل مدافع
self defensive مدافع خود
judge advocate وکیل مدافع
advocate وکیل مدافع
positioned موضعگیری مدافع موضعگیری مدافع
advocating وکیل مدافع
position موضعگیری مدافع موضعگیری مدافع
advocates وکیل مدافع
defending shampion مدافع عنوان قهرمانی
counsellor رایزن وکیل مدافع
free safety مدافع در منطقه ضعف
signal caller مدافع 3/4 در فوتبال امریکایی
slotback مدافع پشت شکاف
contestants مسابقه دهنده مدافع
double up مراقبت از مهاجم با دو مدافع
counselors رایزن وکیل مدافع
counselor رایزن وکیل مدافع
contestant مسابقه دهنده مدافع
lineman مدافع یامهاجم روی خط
linemen مدافع یامهاجم روی خط
line backer مدافع پشتیبان خط تجمع
scambler مدافع مامور مانوربالا
attorneys نمایندگی وکیل مدافع
counsellors رایزن وکیل مدافع
chicken fight سد کردن پی در پی راه مدافع
attorney نمایندگی وکیل مدافع
power i طرح شماره یک بازی با سه مدافع
squeeze سد کردن مدافع حریف با دونفر
bait the hole گول زدن مدافع حریف
blocker مدافع روی تور والیبال
wicketkeeper توپگیر مدافع میلههای کریکت
squeezed سد کردن مدافع حریف با دونفر
squeezes سد کردن مدافع حریف با دونفر
wing threequarter هریک از دو مدافع کنار زمین
squeezing سد کردن مدافع حریف با دونفر
ball hawk مدافع خوب بازیگر در محوطه دوردست
set back مهاجمی که پشت سر مدافع میانی است
shortstop موقعیت بازیکن مدافع در داخل میدان
cutoff block سد کردن راه مدافع به وسیله مهاجم
flare پاس کوتاه به مدافع پشت تجمع
flares پاس کوتاه به مدافع پشت تجمع
rear party نیروی پوششی عقب نشینی یا عقب دار
dropouts ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
strong safety مدافع ایمنی در سمت قوی خط تهاجم حریف
drop-outs ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
fore check جلوگیری از مدافع در منطقه دفاعش جلوی تور
submarines مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
submarine مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
cross kick ضربه با پا به سمت دیگرزمین که مدافع کمتری دارد
go backdoor جاگیری در پشت مدافع برای دریافت پاس
defenceman مدافع منطقه دفاعی غیر ازدروازه بان
drop-out ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
pass cut روش گریختن مهاجم بی گوی از چند مدافع
foot sweep پرتاب مهاجم از طرف مدافع با گرفتن یقه و استفاده از پا
blitz حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
blitzed حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
delayed offside تاخیر در اعلام افساید که بستگی به واکنش مدافع دارد
blitzes حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
blitzing حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
sounds پوششی که صدا را در چاپگر پر و صدا قط ع میکند
sound پوششی که صدا را در چاپگر پر و صدا قط ع میکند
sounded پوششی که صدا را در چاپگر پر و صدا قط ع میکند
soundest پوششی که صدا را در چاپگر پر و صدا قط ع میکند
stunts حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
barrister وکیل مدافع وکیلی که حق حضور دردادگاه و دفاع شفاهی را دارد
stunting حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
stunt حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
barristers وکیل مدافع وکیلی که حق حضور دردادگاه و دفاع شفاهی را دارد
power block سد کرپدن راه مدافع بوسیله مهاجم با راندن او به عقب بابکنار
icing ضربه خطای مدافع از نیمه زمین خودی به خط دروازه حریف
look off فریب دادن مدافع با نگاه به سمت مخالف پیش از پرتاب توپ
screening electrons الکترونهای پوششی الکترونهای پوشاننده
sweepers اخرین مدافع در سیستم دفاع بتونی پرتابی در بولینگ که با پیچ تمام یا بیشتر میله ها را می اندازد
safety valve پاس کوتاه به مدافع وقتی دریافت کنندگان دیگر بوسیله حریف مهار شده اند
quick opener بازی تهاجمی که مدافع تیم توپ را از مهاجم میگیرد وبه سمت شکاف خط رقیب می دود
sweeper اخرین مدافع در سیستم دفاع بتونی پرتابی در بولینگ که با پیچ تمام یا بیشتر میله ها را می اندازد
screens دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screening, screenings دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screen دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screened دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
shivering فشار شدید رو به بالا با عقب دست یا ساق دست از مدافع به حریف
shiver فشار شدید رو به بالا با عقب دست یا ساق دست از مدافع به حریف
shivered فشار شدید رو به بالا با عقب دست یا ساق دست از مدافع به حریف
safety اعطای دو امتیاز به تیم مدافع به خاطر عقب نشینی عمدی تیم مهاجم
quick count کوتاه کردن علامتهای قراردادی بوسیله مهاجم میانی در خط تجمع بمنظورغافلگیر کردن تیم مدافع
beat گریختن ازچنگ مدافع رسیدن به پایگاه پیش از رسیدن توپ بیس بال صدای منظم پای اسب
beats گریختن ازچنگ مدافع رسیدن به پایگاه پیش از رسیدن توپ بیس بال صدای منظم پای اسب
off خارج از محدوده مدافع خط مربوط به سمت راست زمین کریکت سمت راست اسب مسیر خیس و کندکننده سرعت
triple option بازی تهاجمی با3 اختیار دادن توپ به مدافع پرتاب بازیگرمیانی حفظ توپ و دویدن باان یا پاس دادن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com