English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
trust مدیریت امانی
trusted مدیریت امانی
trusts مدیریت امانی
Other Matches
computer managed instruction اموزش با مدیریت کامپیوتردستورالعمل با مدیریت کامپیوتر
smarts buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smart buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarted buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarter buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarting buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smartest buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
CMOT استفاده از پروتکلهای مدیریت شبکه CMIS , CMIP برای مدیریت دروازه ها در یک شبکه TCP / IP
give in trust امانی
based on trusteeship امانی
given in trust امانی
deposited امانی
consigned inventory کالای امانی
claimant stock انبار امانی
consignment کالای امانی
money on deposit وجه امانی
consignments کالای امانی
trust funds وجوه امانی
on consignment بصورت امانی
claimant stock ذخایر امانی
consigned inventory اماد امانی
trust money پول امانی
goods on consignment کالاهای امانی
fiduciary relationship رابطه امانی
consignment stock کلاهای امانی
trust fund سپرده امانی
trust fund سرمایه امانی
trust fund وجه امانی
day work system انجام کار بطور امانی
command management system سیستم مدیریت فرماندهی سیستم مدیریت یکان
army class manager activity سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
directorship مدیریت
directorate مدیریت
leadership مدیریت
matronage مدیریت
directorates مدیریت
administration مدیریت
directorships مدیریت
administrations مدیریت
administratorship مدیریت
management مدیریت
managements مدیریت
menage مدیریت
generalship مدیریت
conductorship مدیریت
stage direction مدیریت
superintendence مدیریت
managership مدیریت
file management مدیریت پرونده
file management مدیریت فایل
financial management مدیریت مالی
configuration management مدیریت پیکربندی
foremanship مدیریت سرکارگری
file management مدیریت پرونده ها
educational administration مدیریت اموزشی
demand management مدیریت تقاضا
data management مدیریت داده ها
career management مدیریت مشاغل
concurrency management مدیریت همزمانی
memory management مدیریت حافظه
resource management مدیریت منبع
facilities management مدیریت امکانات
industrial management مدیریت صنعتی
postal directory مدیریت پست
production management مدیریت تولید
pyramiding مدیریت واحد
record management مدیریت مدارک
record management مدیریت رکوردها
run the show مدیریت کردن
scientific management مدیریت علمی
superintendence ریاست مدیریت
superintendency ریاست مدیریت
supply management مدیریت عرضه
system mangement مدیریت سیستم
task management مدیریت کار
task management مدیریت وفیفه
setup <idiom> مدیریت داشتن
personnel management مدیریت پرسنلی
ownership and management مالکیت و مدیریت
operational management مدیریت عملیاتی
interlocking directorate مدیریت واحد
inventory management مدیریت موجودی
job management مدیریت برنامه
maladministration سوء مدیریت
management expenses مخارج مدیریت
management graphics مدیریت گرافیک
management report گزارش مدیریت
management science علم مدیریت
management system سیستم مدیریت
managerial economics اقتصاد مدیریت
materials management مدیریت مواد
materiel cognizance مدیریت کالاها
personnel management مدیریت استخدام
materiel management مدیریت اقلام
materiel management مدیریت اماد
monopoly management مدیریت انحصاری
directorates مقام مدیریت
directorate مقام مدیریت
directs مدیریت یا سازمان دهی
directed مدیریت یا سازمان دهی
memory management program برنامه مدیریت حافظه
middle level management مدیریت سطح متوسط
database management مدیریت پایگاه داده ها
direct مدیریت یا سازمان دهی
data processing management مدیریت پردازش داده
data management system سیستم مدیریت داده ها
data management programs برنامههای مدیریت داده ها
project management program برنامه مدیریت پروژه
materiel cognizance مدیریت تشخیص کالا
information resource management مدیریت منبع اطلاعات
conveyancing مدیریت از روی مهارت
information management system سیستم مدیریت اطلاعات
input/output مدیریت و کنترل میکند
institute of materials management موسسه مدیریت مواد
frameworks مدیریت پایگاه داده
intendancy مدیریت حوزه مباشرت
item manager مدیریت اقلام تدارکاتی
letters of administration سند مدیریت ترکه
lower level management مدیریت سطح پایین
management information system سیستم مدیریت اطلاعات
file management program برنامه مدیریت فایل
framework مدیریت پایگاه داده
data base management مدیریت پایگاه داده
server ول مدیریت صف چاپ و چاپگرهاست
wildlife management مدیریت حیات وحش
dm مدیریت داده هاanagement
spatial data management مدیریت داده فضایی
top level management مدیریت سطح بالا
flow مدیریت جریان داده
flowed مدیریت جریان داده
data base management مدیریت پایگاه داده ها
flows مدیریت جریان داده
project management system سیستم مدیریت پروژه
CMIS سیستم مدیریت شبکه قدرتمند
computer aided factory management مدیریت کارخانه با استفاده ازکامپیوتر
data base management system سیستم مدیریت پایگاه داده ها
Internet مهندسی و مدیریت اینترنت است
management مدیریت وریاست حسن تدبیر
pim برنامه مدیریت اطلاعات شخصی
career management مدیریت تهیه تخصصهای نظامی
memory management مدیریت حافظه [علوم کامپیوتر]
database management program برنامه مدیریت پایگاه داده ها
database management system سیستم مدیریت پایگاه داده سیستم مدیریت پایگاه داده ها
personal information manager برنامه مدیریت اطلاعات شخصی
army management structure سازمان مدیریت نیروی زمینی
relational database management مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
data processing management association انجمن مدیریت پردازش داده
IAB مهندسی و مدیریت اینترنت است
managements مدیریت وریاست حسن تدبیر
mis سیستم اطلاعات مدیریت System anagementInformation
flat fuiile database management program برنامه مدیریت پایگاه دادههای تک فایل
mis- سیستم اطلاعات مدیریت System anagementInformation
relational data menagement system سیستم مدیریت پایگاه داده رابطهای
paged memory management مدیریت حافظه صفحه بندی شده
rdbms سیستم مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
table oriented database management progr برنامه مدیریت پایگاه دادههای جدولی
threes سیستم نگهداری و مدیریت اقلام دریایی
three سیستم نگهداری و مدیریت اقلام دریایی
record oriented database management برنامه مدیریت پایگاه دادههای رکوردی
databases که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند
hierarchical data base management system سیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی
databases تغییر و مدیریت و استفاده از پایگاه داده میدهد.
database تغییر و مدیریت و استفاده از پایگاه داده میدهد.
process که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
process کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
database که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند
processes که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
processes کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
ims Information سیستم مدیریت اطلاعات System anagement
administrator بخش کنترلی سیستم مدیریت پایگاه داده ها
administrators بخش کنترلی سیستم مدیریت پایگاه داده ها
printed کامپیوتری در شبکه که مخصوص مدیریت صفهای چاپ و چاپگرهاست
print کامپیوتری در شبکه که مخصوص مدیریت صفهای چاپ و چاپگرهاست
prints کامپیوتری در شبکه که مخصوص مدیریت صفهای چاپ و چاپگرهاست
NetView معماری مدیریت شبکه توسعه یافته توسط IBM
dbase iii بسته نرم افزاری مدیریت پایگاه داده رابطهای
smis for Society Systems انجمن سیستمهای مدیریت اطلاعات Information anagement
dbms Base Data سیستم مدیریت پایگاه داده System anagement
device برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد
fetches سیستم مدیریت صفحه مجازی که صفحات طبق نیاز انتخاب می شوند
fetched سیستم مدیریت صفحه مجازی که صفحات طبق نیاز انتخاب می شوند
routine مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
dynamically ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد
routinely مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
dynamic ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد
routines مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
fetch سیستم مدیریت صفحه مجازی که صفحات طبق نیاز انتخاب می شوند
devices برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد
hdbms DataBase Hierarchicalسیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی Systems anagement
stock control program نرم افزاری که برای کمک به مدیریت انبار در تجارت طراحی شده است
communication پردازندهای که چندین واسط و مدیریت بین کامپیوتر و کنترل خط وط ارتباطی برقرار میکند.
critical path analysis استفاده از بررسیهای هر مرحله بحرانی یک پروژه بزرگ برای کمک به گروه مدیریت
operate بخشی از نرم افزار سیستم عامل که دیسک و مدیریت فایل را کنترل میکند
UDP پروتکلی که بخشی از Tcp/Ip است و در مدیریت شبکه به کار می رود و در برنامههای SNMP
users پروتکل که بخشی از TCP/IP است و در مدیریت شبکه و برنامههای SNMP استفاده میشود
aggregate دستوری در برنامه مدیریت پایگاه داده که باعث شروع یک تابع محاسباتی میشود
user پروتکل که بخشی از TCP/IP است و در مدیریت شبکه و برنامههای SNMP استفاده میشود
action oriented management report گزارشی که شرایط غیرعادی رابا توجه ویژهای که نیازدارد به مدیریت هشدار میدهد
operated بخشی از نرم افزار سیستم عامل که دیسک و مدیریت فایل را کنترل میکند
operates بخشی از نرم افزار سیستم عامل که دیسک و مدیریت فایل را کنترل میکند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com