Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
Elizabethan
مربوط به بدوره ملکه الیزابت
Other Matches
Elizabethan architecture
معماری دوره ملکه الیزابت
[انگلستان]
triassic
مربوط بدوره تریاسه
prescientific
مربوط بدوره قبل از علوم جدید
Jacobean
مربوط بدوره سلطنت جیمزاول و دوم در انگلیس
Victorian
مربوط به زمان سلطنت ملکه ویکتوریا
Free Tudor
[سبکی که به شکل ستوندار سبک تئودور و الیزابت است.]
K-plan
[طرحی به شکل اچ انگلیسی در خانه های سبک الیزابت]
ci devant
متعلق بدوره سابق
pliocene
وابسته بدوره پلیوسن
to hand down
بدوره بعدانتقال دادن
prepuberal
وابسته بدوره قبل از بلوغ
prebubertal
وابسته بدوره قبل از بلوغ
puritans
فرقهای از پروتستانهای انگلستان که زمان الیزابت علیه سنن مذهبی قیام نمودندوطرفدار سادگی در نیایش بودند
puritan
فرقهای از پروتستانهای انگلستان که زمان الیزابت علیه سنن مذهبی قیام نمودندوطرفدار سادگی در نیایش بودند
postglacial
وابسته بدوره بعد از عصریخ بندان
permian
وابسته بدوره زمین شناسی پرمیان
mesozoic
وابسته بدوره زمین شناسی بین " پرمیان " و " دوره سوم "
mesolithic
وابسته بدوره بین عصر حجر قدیم وجدید میانسنگی
kame
تپه کوچک متشکله ازسنگ وخاک اب اورد متعلق بدوره یخبندان
constitutional monarch
ملکه
queen
ملکه
queens
ملکه
queenly
درخور ملکه
reginal
لایق ملکه
reginal
ملکه منش
her majesty
در گفتگوی ملکه
monarchs
ملکه شهریار
monarch
ملکه شهریار
reigining beauty
ملکه وجاهت
rial
پادشاه ملکه
reginal
در خور ملکه
lady in waiting
ندیمه ملکه
queenhood
سمت ملکه
queenliness
ملکه منشی
lady-in-waiting
ندیمه ملکه
queen dowager
ملکه بیوه
queens
ملکه شدن
ladies-in-waiting
ندیمه ملکه
queen
ملکه شدن
queenlike
ملکه وار
empresses
ملکه امپراتریس
empress
ملکه امپراتریس
queens bench division
دادگاه ملکه
queenvictoria
ملکه ویکتوریا
queendom
قلمرو ملکه
to queen it
ملکه وار رفتارکردن
styled queen
ملقب یا موسوم به ملکه
regina
ملکه سلطنت کننده
tzarina
ملکه روسیه تزاری
lady in waiting
مستخدمه مخصوص ملکه
lady-in-waiting
مستخدمه مخصوص ملکه
dido
ملکه افسانهای کارتاژ
ladies-in-waiting
مستخدمه مخصوص ملکه
queen can do no wrong
ملکه نمیتواند خطا کند
Victoriana
وابسته به دوران ملکه ویکتوریا
program loans
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
elevation guidance
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
bioclimatic
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
victual
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
queen's bounty
دستلافی که ملکه بزن سه قلوزاییده میدهد
the rose of tehran
زیباترین زن یادختردرتهران ملکه وجاهت تهران
infanta
دختر پادشاه و ملکه اسپانیا یاپرتقال
subglacial
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
genital
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
infante
جوانترین پسر پادشاه و ملکه اسپانیا و پرتقال
queen of
دختری که در بازیهای روزیکم می بعنوان ملکه برگزیده میشود
victorianism
سبک نویسندگی و شعر و طرزتفکر زمان ملکه ویکتوریا
supervisory
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
preschool
وابسته بدوره پیش کودکستان کودکستان
order of council
تصمیم هیات مشاورین سلطنتی در غیاب یا بیماری پادشاه یا ملکه
queen can do no wrong
بیان اصل عدم مسئوولیت ملکه یاپادشاه است در سیستم مشروطه
relative
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic
مربوط به صدا مربوط به سامعه
Aesthetic Movement
[جنبش هنرمندان آمریکایی و انگلیسی در احیای طراحی های باشکوه عصر ملکه ویکتوریا]
range component
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
xenial
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
distance angle
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
civil appropriation
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
formula
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
cretaceous
مربوط به گچ
hydraulic
مربوط به اب
coherent
مربوط
germane
مربوط
curatorial
مربوط به
coordinate
مربوط
correspondents
مربوط به
apposite
مربوط
correspondent
مربوط به
pertaining
مربوط به
proper
مربوط
relevant
مربوط
condequent
مربوط
pertinent
مربوط به
as for
مربوط به
pertinenet
مربوط
caprine
مربوط به بز
vespertinal
مربوط به شب
related
مربوط
lineal
مربوط به خط
irrelevant
نا مربوط
pertinent
مربوط
affined
مربوط
eight bit system
مربوط به یک
for
مربوط به
hydrostatic
مربوط به فشار اب
personal
مربوط به کسی
verb
مربوط به صدا
inspectional
مربوط به بازرسی
hypophyseal
مربوط به هیپوفیز
thematic
مربوط بموضوع
hydropic
مربوط به استسقاء
norse
مربوط به اسکاندیناوی
numeric
1-مربوط به اعداد. 2-
occupational
مربوط به شغل
ecumenical
مربوط به سرتاسرجهان
verbs
مربوط به صدا
computational
مربوط به یک محاسبه
matrimonial
مربوط به ازدواج
feminine
مربوط به جنس زن
municipal
مربوط به شهرداری
womanish
مربوط به زن یا زنان
Hellenic
مربوط به یونان
communist
مربوط به کمونیسم
familial
مربوط به خانواده
polar
مربوط به قطب
polar
مربوط به قط بها
larcenous
مربوط به دزدی
insurrectional
مربوط به شورش
irrelative
نا مربوط مطلق
commisural
مربوط به درزوپیوندگاه
mammary
مربوط به پستان
immunologic
مربوط به مصونیت
my
مربوط بمن
metabolical
مربوط به متابولیزم
collegial
مربوط به دانشکده
basal
مربوط به ته یابنیان
nuclear
مربوط به اتمی
contiguous
مربوط بهم
mammary
مربوط به پستانداران
bardic
مربوط به رامشگری
congressional
مربوط به کنگره
divisional
مربوط به تقسیم
caloric
مربوط به کالری
affiliated
مربوط ساختن
expiratory
مربوط به زفیر
aesthetic
مربوط به علم
aesthetically
مربوط به علم
calligraphic
مربوط به خطاطی
faunae
مربوط به جانوران
filiate
مربوط ساختن
c
مربوط به کامپیوتر
dictoral
مربوط به دکتری
brumal
مربوط به زمستان
britannic
مربوط به بریتانیا
fistulous
مربوط به ناسور
affiliates
مربوط ساختن
capitular
مربوط بفصل
domiciliary
مربوط به خانه
meteorological
مربوط به هواسنجی
churchly
مربوط به کلیسا
anal
مربوط به مقعد
chromic
مربوط به کرومیوم
chromatic
مربوط به رنگها
astrological
مربوط به نجوم
aeronautical
مربوط به فضانوردی
existential
مربوط به هستی
cerebellar
مربوط به مخچه
budgetary
مربوط به بودجه
electrically
مربوط به الکتریسیته
retired
مربوط به بازنشستگی
acrobatic
مربوط به بندبازی
affiliating
مربوط ساختن
four dimensional
مربوط به بعدچهارم
ceremonial
مربوط به جشن
glyptic
مربوط به حکاکی
goidelic
مربوط بسلت
sartorial
مربوط به خیاطی
haemic
مربوط بخون
hawaiian
مربوط به هاوایی
bear on
مربوط بودن
hominoid
مربوط به بشر
affiliate
مربوط ساختن
horsy
مربوط به اسب
geriatric
مربوط به پیری
hydrographic
مربوط به اب نگاری
centenarian
مربوط به قرن
centenarians
مربوط به قرن
psychiatric
مربوط به روانپزشکی
glossal
مربوط به زبان
vehicular
مربوط به خودرو
ceremonials
مربوط به جشن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com