Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 156 (8 milliseconds)
English
Persian
order of matrix
مرتبه ماتریس
Other Matches
thin
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinned
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinners
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinnest
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thins
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
echelons
مرتبه
echelon
مرتبه
order
مرتبه
once in a whiled
یک مرتبه
rank
مرتبه
ranked
مرتبه
ranks
مرتبه
thrice
سه مرتبه
all of a sudden
یک مرتبه
enmasse
یک مرتبه
bond order
مرتبه پیوند
order of magnitude
مرتبه بزرگی
positioned
مرتبه مقام
position
مرتبه مقام
exalted
بلند مرتبه
first order
مرتبه اول
manyfold
چندین مرتبه
first order reaction
واکنش مرتبه یک
first order reflection
انعکاس مرتبه یک
first order transition
گداز مرتبه یک
low order
مرتبه پایین
stair
مرتبه درجه
ninths
نهمین مرتبه
ninth
نهمین مرتبه
elevated
بلند مرتبه
pooh bah
عالی مرتبه
semidiurnal
دو مرتبه در روز
third order reaction
واکنش مرتبه سه
three fold
سه دفعه سه مرتبه
second order
مرتبه دوم
hierarchies
مرتبه بندی
hierarchy
مرتبه بندی
place
وهله مرتبه
second class
دومین مرتبه
nth
در مرتبه بیشمار
placing
وهله مرتبه
places
وهله مرتبه
higher order factor
عامل مرتبه بالا
baronetcy
مقام و مرتبه بارونی
spheres
مرتبه حدود فعالیت
flare up
<idiom>
یک مرتبه عصبانی شدن
top flight
اعلی ترین مرتبه
second order reaction
واکنش مرتبه دوم
pseudo first order reaction
واکنش شبه مرتبه یک
second derivative
مشتق مرتبه دوم
m
مرتبه دوازدهم یاسیزدهم
sphere
مرتبه حدود فعالیت
to pull short
یک مرتبه جلوگیری کردن
second order conditions
شرایط مرتبه دوم
second order factor
عامل مرتبه دوم
low order bit
بیت مرتبه پایین
ring a bell
<idiom>
یک مرتبه موضوعی را به خاطر آوردن
etesian
سالی یک مرتبه واقع شونده
vellicate
دوبار دودفعه دو مرتبه دوبرابر
to stop short
یک مرتبه ایستادن یا مکث کردن
derivatives of higher order
مشتقهای مرتبه بالا
[ریاضی]
third long period
تناوب بزرگ مرتبه سوم
nineteen
نوزدهمین مرتبه نوزده تایی
nineteens
نوزدهمین مرتبه نوزده تایی
knight bachelor
پایین ترین مرتبه سلحشوری قدیم انگلیس
die
ماتریس
z matrix
ماتریس "زد"
lattice matrix
ماتریس
matrixes
ماتریس
matrix
ماتریس
debutant
دختری که برای اولین مرتبه در جامعه وارد میشود
drawing die
ماتریس کششی
nonsingular matrix
ماتریس ناتکین
nonsingular matrix
ماتریس عادی
null matrix
ماتریس صفر
matrix
ماتریس
[ریاضی]
null matrix
ماتریس تهی
residual matrix
ماتریس مازاد
symmetric matrix
ماتریس متقارن
square matrix
ماتریس مربعی
unit matrix
ماتریس واحد
square matrix
ماتریس مربع
triangular matrix
ماتریس مثلثی
singular matrix
ماتریس تکین
singular matrix
ماتریس ویژه
singular matrix
ماتریس منفرد
y matrix
ماتریس ایگرگ
scalar
ماتریس یک عنصری
transpose matrix
ماتریس برگردان
invert matrix
ماتریس معکوس
dot matrix
ماتریس نقطهای
inverse matrix
ماتریس عکس
incidence matrix
ماتریس تلاقی
factor matrix
ماتریس عاملی
identity matrix
ماتریس واحد
diagonal matrix
ماتریس قطری
leontief matrix
ماتریس لئونتیف
minor of matrix
کهاد ماتریس
matrix algebra
جبر ماتریس
boolean matrix
ماتریس بولی
core matrix
ماتریس چنبرهای
nonsingular matrix
ماتریس ناویژه
correlation matrix
ماتریس همبستگی
impedance matrix
ماتریس امپدانس
square matrix
ماتریس مربعی
[ریاضی]
Jacobi matrix
ماتریس ژاکوبی
[ریاضی]
the transpose of a matrix
ترانهاده یک ماتریس
[ریاضی]
adjoint matrix
ماتریس الحاقی
[ریاضی]
identity matrix
ماتریس همانی
[ریاضی]
invertible matrix
ماتریس وارون
[ریاضی]
adjunct matrix
ماتریس الحاقی
[ریاضی]
triangular matrix
ماتریس مثلثی
[ریاضی]
matrix multiplication
ضرب ماتریس
[ریاضی]
unit matrix
ماتریس همانی
[ریاضی]
dot matrix character
کاراکتر ماتریس نقطهای
matrix
جای پیدایش ماتریس
nonsingular matrix
ماتریس غیر منفرد
magnetic matrix memory
حافظه ماتریس مغناطیسی
dot matrix printer
چاپگر یا ماتریس نقطهای
dot matrix printer
چاپگر با ماتریس نقطهای
impluse response matrix
ماتریس انتقال ضربه
impedance matrix
ماتریس مقاومت فاهری
dot matrix printers
چاپگر یا ماتریس نقطهای
dot matrix printers
چاپگر با ماتریس نقطهای
positive definite matrix
ماتریس همیشه مثبت
semidefinite matrix
ماتریس نیمه معین
matrixes
جای پیدایش ماتریس
singular matrix
ماتریس غیر عادی
outclass
دارای مقام بلندتری بودن از از حیث مرتبه و طبقه برتری داشتن بر
outclassing
دارای مقام بلندتری بودن از از حیث مرتبه و طبقه برتری داشتن بر
outclassed
دارای مقام بلندتری بودن از از حیث مرتبه و طبقه برتری داشتن بر
outclasses
دارای مقام بلندتری بودن از از حیث مرتبه و طبقه برتری داشتن بر
lower triangular matrix
ماتریس پایین مثلثی
[ریاضی]
element
یک شماره ازخانه ماتریس یا آرایه
the main diagonal of a matrix
قطر اصلی یک ماتریس
[ریاضی]
upper triangular matrix
ماتریس بالا مثلثی
[ریاضی]
payoff matrix
ماتریس بازدهی در تئوری بازیها
multivariable multimethod matrix
ماتریس چند متغیری- چندروشی
elements
یک شماره ازخانه ماتریس یا آرایه
spline
در گرافیک کامپیوتری کثیرالجملهای چند قطعهای با تدوام مرتبه اول بین قطعههای ان
rows
مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
scalar
مقدار مجزا ونه ماتریس یا رکورد.
rowed
مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
row
مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
transpose matrix
ماتریس که جای سطر و ستون ان عوض شده باشد
sparse array
ساختار ماتریس داده که بیشتر و ورودیهای آن صفر و خالی است
bit image
[مجموعه ای از بیت ها که درحافظه کامپیوتر به صورت یک ماتریس مستطیلی ذخیره شده اند.]
berber knot
گره مراکشی که بدور دو تار دو مرتبه گره می خورد
blue book
کتابی است که وزارت امور خارجه هرکشور هر چند سال یک مرتبه منتشر و مسائل سیاسی عنوان شده در طی ان چندسال را تجزیه و تحلیل وروشن میکند
thermal
کاغذ مخصوص که پوشش آن در اثر گرما سیاه میشود و امکان چاپ حروف با استفاده از یک ماتریس با عناصرگرمایی کوچک میدهد
leontief matrix
اجزاء ماتریس لئونتیف در قطراصلی اعداد مثبت و سایراجزاء ان اعداد منفی یا صفرهستند .
thermal
نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
grids
سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند
grid
سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند
wire matrix printer
یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com