English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
battery control central مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
Other Matches
telephone exchanges مرکز تلفن خودکار
central exchange مرکز تلفن خودکار
telephone exchange مرکز تلفن خودکار
switching central مرکز تلفن خودکار
telephone central office مرکز تلفن خودکار
exchange office مرکز تلفن خودکار
tandom exchange مرکز تلفن خودکار تاندوم
junction selector مرکز تلفن خودکار سلکتوری
automatic toll exchange مرکز تلفن خودکار سیستم سلکتوری
magneto exchange مرکز تلفن خودکار با تلفن اندوکتوری
private automatic branch exchange یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
goldie علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
synchroreceiver دستگاه گیرنده خودکار یا بستن خودکار فرامین کنترل اتش به توپ ضد هوایی
weather central مرکز کنترل اوضاع جوی مرکز هواشناسی
automated بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automates بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automate بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automating بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automatic check کنترل خودکار بررسی خودکار
switching مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
battery center مرکز اتشبار
whole blood center مرکز کنترل و اهداء خون مرکز جمع اوری خون
automatic telephone system تلفن خودکار
automatic telephone تلفن خودکار
automatic telephone system سیستم تلفن خودکار
semi automatic telephone system تلفن نیم خودکار
manual telephone system تلفن غیر خودکار
telephore e. مرکز تلفن
telephone exchanges مرکز تلفن
switchboard مرکز تلفن
switchboards مرکز تلفن
toll exchange مرکز تلفن
central office مرکز تلفن
telephone exchange مرکز تلفن
telephone switching technique تکنیک مراکز تلفن خودکار
telephone plant تشکیلات مراکز تلفن خودکار
control and reporting center تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
telephone switchboard قفسه اتصالات مراکز تلفن خودکار
international exchange مرکز تلفن بین المللی
trunk exchange مرکز تلفن با سیستم الکترونیکی
automatic error correction تصحیح خودکار اشتباه اصلاح خودکار خطا
automatic control کنترل خودکار
medical assemblage مرکز جمع اوری پزشکی مرکز تجمع بیماران
automatic programming روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
centrifugal با سیستم گریز از مرکز با نیروی گریزاز مرکز
sidekick تقویم ملاقات وشماره گیر خودکار تلفن ارائه میدهد
autos توانایی مودم برای پاسخ خودکار به تلفن پس از زنگ زدن
sidekicks تقویم ملاقات وشماره گیر خودکار تلفن ارائه میدهد
auto توانایی مودم برای پاسخ خودکار به تلفن پس از زنگ زدن
coupled mode روش کنترل خودکار
governing mode روش کنترل خودکار
central control panel مرکز کنترل
source data automation کنترل خودکار داده منبع
automatic program control کنترل برنامه بطور خودکار
eyelesi دستگاه کنترل خودکار هواپیما
automatic gain control کنترل بازده بطور خودکار
bang bang control سیستم کنترل خودکار مسیرموشک
control center مرکز کنترل عملیات
area control center مرکز کنترل منطقهای
provision center مرکز تدارکات مرکز توزیع اماد
processes کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
process کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
air control and reporting center (c.r.c. مرکز کنترل و گزارش هوایی
free lance اعلام کنترل خودکار هواپیمادر درگیریهای هوایی
drop zone control center مرکز کنترل منطقه بارریزی یا فرود
automatics خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
automatic خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
autoloader اسلحه خودکار یا نیمه خودکار
submachinegun مسلسل خودکار یانیمه خودکار
automatic approach and landing روش کنترل خودکار سرعت ومسیر هواپیما در تقرب
numerical ماشین خودکار که توسط کامپیوتر یا مدارهای کنترل شده
land arm mode سیستم کامپیوتری کنترل دستی و خودکار فرود هواپیما
tactical air command center مرکز فرماندهی و کنترل نیروی هوایی تاکتیکی
automatic pilot وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
automatic pilots وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
coupled mode روش کنترل پرواز خودکار بااستفاده از سیستم هدایت زمینی
ifac Automatic of InternationalFederation Control فدراسیون بین المللی کنترل خودکار
center mark علامت مرکز نشانه مرکز
filter center مرکز کنترل و نتیجه گیری ازاخبار پدافند هوایی
collision parameter در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
tactical air controler افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
dnc Control Numerial Direct روش کنترل کامپیوتری وسائل ماشینی خودکار
automatic trim روش کنترل خودکار لغزش یاانحراف جانبی هواپیما ازروی مسیر
aided tracking سیستم ردیابی خودکار سیستم تعقیب خودکار هدفها
army operations center مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
central متصدی مرکز تلفن مرکزی مرکزی
automated teller machine ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
controlled stick steering دستگاه فرمان کنترل شده اهرم فرمان خودکار
switching مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند
hand سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
handing سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
tactical air control center مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
link encryption خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
synchroscope دوربین کنترل اتش خودکارپدافند هوایی دوربین دستگاه توزیع اتش خودکار
gyro pilot سیستم هدایت خودکار ناو هدایت ژیروسکوپی ناو هدایت نجومی خودکار ناو
automatic coding برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه نویسی خودکار
automatic toss روش پرتاب خودکار بمب پرتاب خودکار بمب
TCP/IP پروتکل ارسال داده در شبکه ها وسیستمهای ارتباطی . اغلب در شبکههای مبتنی برUnix استفاده میشود این پروتکل برای تمام ارتباط تحت کنترل مرکز استفاده میشود
ball pens خودکار ها
automatics خودکار
automatous خودکار
automotive خودکار
autonomic خودکار
ballpens خودکار ها
auyomated خودکار
self acting خودکار
preset خودکار
automaticity خودکار
automatic pipet پی پت خودکار
ballpoints خودکار ها
ballpoint pens خودکار ها
pen خودکار
unmanned خودکار
self-starters خودکار
self-starter خودکار
mechnical خودکار
automatic خودکار
unattended خودکار
semiautomatic نیمه خودکار
self test ازمایش خودکار
semi automatic نیم خودکار
self destroying منفجرشونده خودکار
self loading پرشونده خودکار
automatic interrupt قطع خودکار
robots دستگاه خودکار
automatic interrupt وقفه خودکار
automatic behavior رفتار خودکار
automation اتوماسیون خودکار
automatic focusing تمرکز خودکار
automatic flasher چشمکزن خودکار
autotrack تعقیب خودکار
flashguns فلاش خودکار
automatic controller مراقب خودکار
flashgun فلاش خودکار
automatic cutout قطع خودکار
automatic door switch کلید خودکار در
door switch کلید خودکار در
automatic drop اتصال خودکار
automatization خودکار شدن
automatic fire اتش خودکار
automatic fire تیراندازی خودکار
automation خودکار سازی
automatic loader بارکن خودکار
automation خودکار کردن
automatize خودکار کردن
automatization خودکار کردن
automatism بطور خودکار
automatic weapon سلاح خودکار
automatic steering device سکان خودکار
automatic tuning میزانساز خودکار
automatic treatment تسویه خودکار
full automatic تماما" خودکار
fully automatic کاملا" خودکار
automatic titrator تیترکننده خودکار
automatic testing ازمایش خودکار
systematic خودکار سیستماتیک
automatic rifle توپ خودکار
automatic rifle تفنگ خودکار
autogenous welding جوشکاری خودکار
automatic machine دستگاه خودکار
repeating firearm اسلحه خودکار
automatic mechanism مکانیزم خودکار
auto starter استارت خودکار
autofeather فدر خودکار
ball point pen قلم خودکار
automata ماشینهای خودکار
automatic record changer گرام خودکار
autotype چاپ خودکار
autotrace اثر خودکار
automatic regulation تنظیم خودکار
autosave ضبط خودکار
automatic throttle ساسات خودکار
automates خودکار کردن
sub-machine guns تیربار خودکار
automated خودکار کردن
sub-machine gun تیربار خودکار
automate خودکار کردن
auyomated خودکار شده
automatons ماشین خودکار
automaton ماشین خودکار
automating خودکار کردن
automated office دفتر خودکار
automatic balance ترازوی خودکار
player piano پیانو خودکار
automatic tracking تعقیب خودکار
power steering فرمان خودکار
automatic دستگاه خودکار
automatics دستگاه خودکار
automatic bass compensation بمرسان خودکار
automatic aiming تعقیب خودکار
crane track جرثقیل خودکار
coach screw پیچ خودکار
cutout فیوز خودکار
push botton وسایل خودکار
automatic circuit breaker مدارشکن خودکار
mechanically بطور خودکار
mechanical sawmill اره خودکار
automatic carriage تعویض خودکار
robot دستگاه خودکار
automatically بطور خودکار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com