English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
cheesecake مسیری در بولینگ که امتیازبه دست اوردن در ان اسان است
cheesecakes مسیری در بولینگ که امتیازبه دست اوردن در ان اسان است
Other Matches
bowling alleys مسیری که توپ بولینگ را در راستای آن به سوی هدف پرتاب میکنند
bowling alley مسیری که توپ بولینگ را در راستای آن به سوی هدف پرتاب میکنند
pick a cherry ناتوانی در انداختن تمام میلههای اسان بولینگ
dash مسیری را ادامه دادن
dashes مسیری را ادامه دادن
dashed مسیری را ادامه دادن
graveyard مسیری که کسب امتیاز خوب روی ان مشکل است
drag hunt شکار با تازی در مسیری بابوی مصنوعی روباه بخاطرورزش
graveyards مسیری که کسب امتیاز خوب روی ان مشکل است
bazer سوارکاری که درکنار گاومیراند و او را در مسیری قرار میدهد تا گاوباز بهتربتواند روی ان بپرد
adjacent دو گرهای که توسط مسیری به هم وصل اند که هیچ گره دیگری به آن وصل نیست
governmentalize تحت کنترل حکومت در اوردن بصورت دولتی در اوردن
track در رهگیری هوایی یعنی " به نظر من هواپیمای دشمن روی مسیری است که داده شده است . "
tracked در رهگیری هوایی یعنی " به نظر من هواپیمای دشمن روی مسیری است که داده شده است . "
tracks در رهگیری هوایی یعنی " به نظر من هواپیمای دشمن روی مسیری است که داده شده است . "
to press against any thing بر چیزی فشار اوردن بچیزی زور اوردن
facile اسان
easier اسان
straightforward اسان
degage اسان
simple اسان
simpler اسان
cushy اسان
cushiest اسان
cushier اسان
potty اسان
potties اسان
easiest اسان
easygoing اسان
easy اسان
duck soup اسان
simplest اسان
eath اسان
jargonize بزبان غیر مصطلح یا امیخته در اوردن یا ترجمه کردن بقالب اصطلاحات خاص علمی یافنی مخصوص در اوردن
light handed اسان راحت
facilitating اسان کردن
laxity اسان گیری
euthanasia مرگ اسان
facilitate اسان کردن
facilitated اسان کردن
permissive اسان گیر
soft loans وام اسان
soft loan وام اسان
facilitates اسان کردن
permissiveness اسان گیری
easygoing اسان گیر
to ease off اسان شدن
to roll on اسان رفتن
to roll by اسان رفتن
easier پاس اسان
easy پاس اسان
lollipop ضربه اسان
to sweep past اسان رفتن
lollipops ضربه اسان
easiest پاس اسان
lenient اسان گیر
glide سریدن اسان رفتن
cushily اسان وبی دردسر
royal road اسان ترین راه
duck soup کار اسان وسهل
to take it easy کار را اسان گرفتن
glides سریدن اسان رفتن
in orders to make it easiter برای اسان تر کردن ان
leniency اسان گیری ارفاق
glided سریدن اسان رفتن
happy go lucky اسان گذران بیمار
mobility انتقال اسان منابع تولید
in orders that it may beeasier برای اینکه اسان تر شود
it promisews to be easy چنین مینماید که اسان است
chippie پرتاب اسان از زیر سبد
it promisews to be easy امید میرود اسان باشد
kickable اسان برای ضربه زدن با پا
it is very easily done بسیار اسان انجام میگیرد
laughter مسابقه اسان برای بردن
collar کسب اسان امتیاز ضربه
collars کسب اسان امتیاز ضربه
holeable گوی اسان برای به سوراخ انداختن
nothing great is easy هیچ کاری بزرگی اسان نیست
pie alley مسیر اسان برای گوی اندازی
grasped بچنگ اوردن گیر اوردن
grasps بچنگ اوردن گیر اوردن
grasp بچنگ اوردن گیر اوردن
friendliness میزان اسان بودن کار باکامپیوتر یا برنامه
break the wind در نتیجه کنارزدن هوا کارنفر پشت سر را اسان کردن
down line processor پردازندهای که در ترمینال یک شبکه ارتباطات قرار دارد وانتقال داده را اسان میکند
pedrail اسباب خودکار برای اسان کردن حرکت ماشینهای سنگین در جادههای ناهموار
terrtorialize محدود بیک ناحیه کردن بصورت خطه در اوردن بنواحی متعدد تقسیم کردن بصورت قلمرو در اوردن
curl بولینگ روی یخ
bowling بازی بولینگ
bocci بولینگ ایتالیایی
bowling alleys تالار بولینگ
bowls بازی بولینگ
bowling alley تالار بولینگ
curled بولینگ روی یخ
bowl بازی بولینگ
curls بولینگ روی یخ
maples میلههای بولینگ
setup توپ اسان برای برگرداندن وضع گویهایی که به اسانی می توان امتیاز بدست اورد
setl زبان سطح بالا که برای اسان کردن برنامه نویسی الگوریتم طراحی شده است
candlepin میله باریک بولینگ
skittle میله چوبی بولینگ
mother-in-law میله شماره 7 بولینگ
kingpin میله بازی بولینگ
lawn bowling بولینگ روی چمن
headpin میله شماره 1 بولینگ
director سرپرست تیم بولینگ
directors سرپرست تیم بولینگ
kingpin میله شماره 5 بولینگ
nine pins نوعی بولینگ قدیمی
tenpin بازی بولینگ ده میلهای
dead گوی بولینگ ضعیف
carrying انداختن یک یا دو میله بولینگ
mothers-in-law میله شماره 7 بولینگ
carried انداختن یک یا دو میله بولینگ
ball return بازگشت گوی بولینگ
dutchman بازیگر بولینگ هلندی
bowling bag ساک بازیگر بولینگ
carries انداختن یک یا دو میله بولینگ
carry انداختن یک یا دو میله بولینگ
ten key pad مجموعهای مجزا از کلیدهای شماره گذاری شده از 0 تا 9روی یک صفحه کلید که واردکردن عدد را اسان می سازد
ninepin بازی بولینگ با 9 میله چوبی
composite average معدل امتیاز بازیگر بولینگ
hig low jack ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را جا می گذارد
duckpin بولینگ با گویهای کوچک بی سوراخ
dutch 00 بولینگ هلندی با حساب 002
setup وضع قرارگرفتن میلههای بولینگ
flat apple گوی بولینگ خارج از بازی
bowls مسابقه وجشن بازی بولینگ
flat ball گوی بولینگ خارج از بازی
bowl مسابقه وجشن بازی بولینگ
ball retour track مسیر بازگشت گوی بولینگ
ten strike ضربت بازی بولینگ ده میلهای
semi roller پرتاب دورانی گوی بولینگ
semi spinner پرتاب دورانی گوی بولینگ
spiller انداختن تمام میلههای بولینگ با
tenpins بولینگ 01 میلهای با گوی سنگین
pin deck قسمت زیر میلههای بولینگ
pitch زاویه سوراخهای گوی بولینگ
pitches زاویه سوراخهای گوی بولینگ
perfect game یک سری بازی بولینگ با 21استرایک
full spinner حرکت گوی بولینگ با حالت فرفره
lilies ضربهای در بولینگ که شمارههای 5 و 7 و 01 راجا می گذارد
double pinochle ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
golden gate پرتابی در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 راباقی می گذارد
marks 01امتیاز کامل بولینگ مهارک_ردن ح_ریف
half worcester ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 9 یا 2 و 8 را جامی گذارد
mark 01امتیاز کامل بولینگ مهارک_ردن ح_ریف
spare انداختن هر 01 میله بولینگ بادو پرتاب
slow حرکت کند ومنحرف گوی بولینگ
slowed حرکت کند ومنحرف گوی بولینگ
converts انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
slows حرکت کند ومنحرف گوی بولینگ
converting انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
converted انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
crown green bowls بولینگ بین دو بازیگر در چمن وسیع
convert انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
slowing حرکت کند ومنحرف گوی بولینگ
do split ضربهای در بولینگ که میله جلو و 7 یا 01 را جا می گذارد
slowest حرکت کند ومنحرف گوی بولینگ
slower حرکت کند ومنحرف گوی بولینگ
lily ضربهای در بولینگ که شمارههای 5 و 7 و 01 راجا می گذارد
candlepins بازی بولینگ با گویهای کوچک بی سوراخ
highest ضربه نزدیک به میله اول بولینگ
spared انداختن هر 01 میله بولینگ بادو پرتاب
highs ضربه نزدیک به میله اول بولینگ
big ball ضربهای در بولینگ که تمام میله ها را می اندازد
pocket split باقی ماندن میلههای 5 و 7یا 5 و 9 بولینگ
bedpost ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را بجا می گذارد
light hit ضربهای در بولینگ که تمام میله ها را نمیاندازد
big four ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
high ضربه نزدیک به میله اول بولینگ
dead wood میلههای افتاده بولینگ که درجا می ماند
blows ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ با دو ضربه
thinners بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ
thinnest بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ
pumpkins پرتابی که تعداد کمی از میلههای بولینگ را می اندازد
thins بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ
pinspotter وسیله گذاشتن میلههای بولینگ بجای خود
lawn bowling بازی بولینگ روی چمن باتوپهای چوبی
pinsetter وسیله گذاشتن میلههای بولینگ بجای خود
pumpkin پرتابی که تعداد کمی از میلههای بولینگ را می اندازد
thin بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ
baby split وضعی که میلههای 2 و 7 یا3 و 01 بولینگ باقی می ماند
fill تعداد میلههای افتاده بولینگ با گوی دوم
curling stone سنگ مخصوص بازی بولینگ روی چمن
fills تعداد میلههای افتاده بولینگ با گوی دوم
thinned بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ
foundation انداختن تمام میلههای بولینگ در دور نهم
blow ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ با دو ضربه
open frame هر بخش از بازی بولینگ باناتوانی در انداختن تمام میله ها
pin bowler بازیگری که مرتبا به میله بولینگ هدف گیری میکند
dead mark انداختن تمام میله ها دراخرین بخش مسابقه بولینگ
straight ball پرتابی در بولینگ که گوی باچرخش مستقیما حرکت میکند
pit منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
pits منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
wood چوب گلف با دسته دراز و سرچوبی میلههای بولینگ
worcester باقی گذاشتن تمام میله هابجز میلههای 1 و 5 بولینگ
heads تختههای افرا در 61 متری قسمت اول مسیر بولینگ
smalltalk یک سیستم زبان و نرم افزارکه برای هر چه بیشتر اسان نمودن استفاده از کامپیوترتوسط افراد عامی طراحی شده است اسمال تاک
pinfall تعداد میلههای افتاده با یک گوی بولینگ ضربه فنی کشتی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com