English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
English Persian
bypass مسیر جنبی
bypassed مسیر جنبی
bypasses مسیر جنبی
bypassing مسیر جنبی
Other Matches
fastest سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fast سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasts سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasted سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
lane مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lanes مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
switched network backup انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
multithread طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
grooves خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
groove خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
landing approach مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
ball cushion دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
bypass جنبی
sideways جنبی
margin جنبی
margins جنبی
next door [to] <adv.> جنبی
bypassed جنبی
bypasses جنبی
peripheral جنبی
hypokinesis کم جنبی
bypassing جنبی
laterad جنبی
lateral جنبی
circumferential جنبی
crane rail مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
peripheral device دستگاه جنبی
by-product فراورده جنبی
side view نمای جنبی
next پهلویی جنبی
bradykinesis کند جنبی
peripheral driver محرک جنبی
photokinesis نور جنبی
auxiliary service خدمات جنبی
racking stress تنش جنبی
adjunctive therapy درمان جنبی
by product محصول جنبی
peripheral equipment تجهیزات جنبی
slow motion کند جنبی
immediately next door <adv.> همین جنبی
peripheral unit واحد جنبی
off hand game بازی جنبی
by-products فراورده جنبی
collateral heirs وراث جنبی
coproduct فراورده جنبی
side effects اثرات جنبی
peripheral processor پردازشگر جنبی
margin cost هزینه جنبی
lateral جنبی جناحی
byway کار یا فعالیت جنبی
byways کار یا فعالیت جنبی
yawed حرکت جنبی قایق
peripheral control unit واحد کنترل جنبی
yaw حرکت جنبی قایق
peripheral controller کنترل کننده جنبی
aids to trade خدمات جنبی تجارت مانندبانکدارب
ultromotivy جنبش خود بخود نیروی خودبخودی جنبی
transit route مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت
summit حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
midcourse guidance هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
summits حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
node ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
fire lane مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
base of trajectory تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
nodes ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
steadying مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadied مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
dog leg شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
steadies مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
cross servicing خدمات جنبی یا جانبی خدمات چند جانبه
dragstrip مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
convoy routing تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
trunkair route مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
dragway مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
convoy route مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
aircraft cross servicing سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
receding leg شاخه نزولی مسیر هدف شاخه نزولی مسیر هواپیمای هدف
courses مسیر
street مسیر
point مسیر
streets مسیر
direction مسیر
coursed مسیر
traded مسیر
trade مسیر
runs مسیر
run مسیر
airt مسیر
track مسیر
tracks مسیر
trajectory مسیر
course مسیر
alignments مسیر
path مسیر
traversing مسیر
traverses مسیر
orbit مسیر
orbited مسیر
orbits مسیر
traversed مسیر
enroute در مسیر
travels مسیر
flowline خط مسیر
alignment مسیر
paths مسیر
traverse مسیر
location جا مسیر
unibus تک مسیر
bussing مسیر
bused مسیر
busing مسیر
tracked مسیر دو
travel مسیر
traveled مسیر
track مسیر دو
routes مسیر
circuit مسیر
buses مسیر
circuits مسیر
busses مسیر
locations جا مسیر
tracked مسیر
bussed مسیر
lane مسیر
way مسیر
trajectories مسیر
tracks مسیر دو
bus مسیر
route مسیر
lanes مسیر
diversion انحراف مسیر
trends مسیر حرکت
diversions انحراف مسیر
flight path مسیر پرواز
desired leading مسیر مطلوب
data bus مسیر داده ها
bypassing مسیر فرعی
detonating slab مسیر انفجار
midway وسط مسیر
slower مسیر خیس
trend مسیر حرکت
heaviest مسیر پر از گل چسبنده
heavies مسیر پر از گل چسبنده
heavier مسیر پر از گل چسبنده
electron trajectory مسیر الکترون
critical path مسیر بحرانی
slow مسیر خیس
slowed مسیر خیس
slowest مسیر خیس
enroute در حین مسیر
slowing مسیر خیس
expansion path مسیر گسترش
warpath مسیر جنگی
slows مسیر خیس
double flow route مسیر دو طرفه
heavy مسیر پر از گل چسبنده
absolute paths مسیر مطلق
trajectory مسیر گلوله
burning train مسیر اشتعال
sea lanes مسیر دریایی
trajectory مسیر پرتابه
sea lane مسیر دریایی
cable way مسیر کابل
vector مسیر جهت
canalization هدایت در مسیر
trajectories مسیر پرتابه
artificial route مسیر مصنوعی
lanes مسیر هر دونده
address bus مسیر آدرس
air route مسیر هوایی
lane مسیر هر دونده
air way مسیر هوایی
coastal route مسیر ساحلی
approach lane مسیر تقرب
trajectories مسیر گلوله
vectors مسیر جهت
on در مسیر عمده
route تعیین خط مسیر
bypasses مسیر فرعی
circumference مسیر مدور
cooling water line مسیر اب سرد
strand مسیر رسیدن
covered approach مسیر پوشیده
routes تعیین خط مسیر
raced دوران مسیر
race دوران مسیر
bypassed مسیر فرعی
circumferences مسیر مدور
chain track مسیر زنجیر
cogging train مسیر اولیه
strands مسیر رسیدن
rigidity ثبات مسیر
condensation trail مسیر انجماد
control bus مسیر کنترل
races دوران مسیر
bypass مسیر فرعی
creep lane مسیر خزش
unidirectional bus مسیر یک جهته
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com