Dictiornary-Farsi | مشروبات الکلی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 101 (8 milliseconds)

English	Persian
spirit	مشروبات الکلی
spiriting	مشروبات الکلی
spirits	مشروبات الکلی


Search result with all words

abstinence	ریاضت پرهیز از استعمال مشروبات الکلی
abstemious	مخالف استعمال مشروبات الکلی پرهیزکار
alcohol	هرنوع مشروبات الکلی
booze	مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
boozed	مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
boozes	مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
boozing	مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
teetotaller	طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
teetotallers	طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
acnerosacea	ورم و سرخی صورت وبینی در اثر افراط در صرف مشروبات الکلی
acrasy	بی اعتدالی در مصرف مشروبات الکلی و غیره شدت
jake leg	فلجی که به علت استعمال مشروبات الکلی ایجاد میشود
speakeasy	محل فروش مشروبات الکلی قاچاق
swizzle	انواع مشروبات الکلی محتوی یخ وشکر
teetotaler	طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
Other Matches

al cololic drinks	مشروبات
moonlights	مهتاب مشروبات
moonlighting	مهتاب مشروبات
moonlight	مهتاب مشروبات
home brew	مشروبات خانگی
moonlighted	مهتاب مشروبات
home-brew	مشروبات خانگی
sappy	کودن معتاد به مشروبات
pop	ترکیدن مشروبات گاز دار
popped	ترکیدن مشروبات گاز دار
pops	ترکیدن مشروبات گاز دار
milk punch	مشروبات مخلوط با شیر وقند
sour mash	غلات خیسانده برای تهیه مشروبات
mull	معطر کردن وبعمل اوردن مشروبات
rumrunner	ادم یا قایق مخصوص حمل مشروبات قاچاق
lushes	الکلی
lushest	الکلی
lusher	الکلی
lush	الکلی
alcoholics	الکلی
alcoholic	الکلی
boozed	مشروب الکلی
alcoholic fermentation	تخمیر الکلی
alcoholic intoxication	مسمومیت الکلی
alcoholic paranoid	پارانوئید الکلی
spirit thermometer	دماسنج الکلی
an alcoholic liquor	نوشابه الکلی
dipsomania	جنون الکلی
jimjams	هذیان الکلی
dt's	هذیان الکلی
booze	مشروب الکلی
spirit lamp	چراغ الکلی
alcohol lamp	چراغ الکلی
alcohol burner	چراغ الکلی
liquors	مشروب الکلی
liquor	مشروب الکلی
non-alcoholic <adj.>	غیر الکلی
delirium tremens	جنون الکلی
alcohol thermometer	دماسنج الکلی
boozes	مشروب الکلی
boozing	مشروب الکلی
soft drink	نوشابه غیر الکلی
off-licence	فروشگاه نوشابههای الکلی
off-licences	فروشگاه نوشابههای الکلی
soda pop	نوشیدنی غیر الکلی
soft drinks	نوشیدنی غیر الکلی
soft drink	نوشیدنی غیر الکلی
frutex	شراب شربت الکلی
acute alcoholic intoxication	مسمومیت حاد الکلی
stimulants	مشروب الکلی انگیزه
stimulant	مشروب الکلی انگیزه
delirium tremens	روان اشفتگی الکلی
alcoholic blackout	یاد زدودگی الکلی
alcoholic dementia	زوال عقل الکلی
alcoholic hallucinosis	توهم زدگی الکلی
alcoholic psychosis	روان پریشی الکلی
john barleycorn	مشروب الکلی خانگی
firewater	نوشابه الکلی قوی
nonalcoholic drinks	نوشیدنی های غیر الکلی
bone dry	کسی که لب به مشروب الکلی نمیزند
red-nose	آدم الکلی [اصطلاح روزمره]
dipsomania	میل مفرط به نوشابههای الکلی
boozer's nose	آدم الکلی [اصطلاح روزمره]
drinker’s nose	آدم الکلی [اصطلاح روزمره]
temperance	طرفداری از منع نوشابههای الکلی خودداری
eye water	خلط چشم یکجورنوشابه الکلی که انرامیگویند
swats	ابجو تازه انگلیسی مشروب الکلی
ratafee	مشروب الکلی مخلوط با بادام تلخ
ratafia	مشروب الکلی مخلوط با بادام تلخ
ginger ales	نوعی نوشابه غیر الکلی گازدار
ginger ale	نوعی نوشابه غیر الکلی گازدار
bartender	کسی که در بار مشروبات برای مشتریان می ریزد متصدی بار
bartenders	کسی که در بار مشروبات برای مشتریان می ریزد متصدی بار
soda water	مشروب غیر الکلی گاز دار لیموناد
dipsomaniac	کسیکه میل مفرط بنوشابههای الکلی دارد
apTritif	نوشیدنی الکلی که قبل از غذا نوشیده میشود
bone dry	جایی که نوشیدن مواد الکلی در آن قدغن است
rosolio	یکجور شربت الکلی یانوشابه نیرو بخش
tom collins	نوعی مشروب الکلی مرکب ازجین واب وغیره
aperitif	نوشابهء الکلی که بعنوان محرک اشتها قبل از غذامی نوشند
chaser	آب میوه یا آبجو [ یا نوشیدنی کم الکلی] که پشت مشروب قوی و پر الکل می نوشند
mead	نوشابه الکلی مرکب از عسل واب ومالت وماده مخمر شهد اب
etna	فرف کوچکی که اندک ابی رادران بوسیله چراغ الکلی گرم میکنند