English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
NOT function معادل تابع NAND
Other Matches
gates پیاده سازی الکترونیکی تابع NAND
gate پیاده سازی الکترونیکی تابع NAND
NAND function مدار الکترونیکی که دارای تابع NAND است
equivalence دروازهای که تابع معادل انجام میدهد
not and NAND
nests 1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
nest 1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
equivalence 1-تابع And 2-تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
stub تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
libraries تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
stubbed تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbing تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubs تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
library تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
equivalents معادل
tantamount معادل
equipollent معادل
equivalent معادل
ntamount معادل
modifies معادل adapt
equalises معادل کردن .
equalising معادل کردن .
menace معادل blackmail
equalized معادل کردن .
equalize معادل کردن .
equalled دقیقاگ معادل
equalizing معادل کردن .
equalizes معادل کردن .
menaced معادل blackmail
menaces معادل blackmail
redemption معادل ransom
reinsurance معادل re-assurance
equivalent weight وزن معادل
equal دقیقاگ معادل
modifying معادل adapt
equaled دقیقاگ معادل
ration in kind معادل جیره
equalised معادل کردن .
grade equivalent معادل کلاسی
equaling دقیقاگ معادل
t equivalent circuit مدار معادل " T "
deception معادل cheat
egalitaire معادل equalitarianism
parity معادل بودن
modify معادل adapt
counterclaim معادل set-off
kilos معادل هزار
kilo معادل هزار
memorial معادل memorandum
memorials معادل memorandum
assessor معادل assesor
b معادل با بایتها
date labourer معادل daysman
equals دقیقاگ معادل
order of the day معادل agenda
deceptions معادل cheat
writing obligatory معادل bond
expilation معادل robbery
equalling دقیقاگ معادل
equivalence معادل بودن
equivalent service rounds گلوله معادل
equivalent circuit مدار معادل
equivalent area سطح معادل
equivalence gate دریچه معادل
reformist معادل reformer
reformists معادل reformer
re entry فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
re-entry فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
quamdiu bene se gesserit معادل autculpam vitam ad
onus probandi معادل proof of burden
acid equivalent معادل شیمیایی اسید
tnt equivalent معادل با قدرت انفجار تی ان تی
air mile هوانوردی معادل 3301
long ton تن بزرگ معادل با 6101کیلوگرم
ration in kind جیره معادل یاجانشین
kilo یک کیلوگرم معادل هزارگرم
Kbit معادل هزار بایت
age equivalent scale مقیاس معادل سنی
lebensraum معادل living-space
equivalently بطور هم ارز یا معادل
kilos یک کیلوگرم معادل هزارگرم
disobedience تقریبا" معادل desertion
hecto پیشوندی معادل 01 به توان 2
miles معادل 53/9061 متر
bi- پیشوند معادل با bio-
equivalent binary digits ارقام دودویی معادل
contango معادل "continuation " & "carringover "
faculty of law معادل law schoolof
final instrument معادل act final
t parameter equipment circuit مدار معادل به صورت " T "
giga پیشوندی معادل 01بتوان 9
half یکی از دو بخش معادل
therms معادل هزارکالری بزرگ
business cycle معادل cycle trade
grain معادل 8460/0گرم
casus belli معادل War Causeof
therm معادل هزارکالری بزرگ
mile معادل 53/9061 متر
matches تنظیم ثبات معادل با دیگری
nautical miles مایل دریایی معادل 0581متر
match تنظیم ثبات معادل با دیگری
b ی معادل عدد 11 در مبنای دهدهی
computed price قیمت ساختگی معادل administeredprice
high frequency equivalent circuit مدار معادل فرکانس بالا
equivalent service rounds گلولههای معادل گلوله جنگی
logical معادل وضعیت منط قی درست یا یک
highest معادل وضعیت درست در منط ق یا 1
highs معادل وضعیت درست در منط ق یا 1
height equivalent of theroretical plate ارتفاع معادل بشقابک نظری
nautical mile مایل دریایی معادل 0581متر
high معادل وضعیت درست در منط ق یا 1
yards واحد طول معادل 4419/0متر
statute mile میل رسمی معادل 0825 فوت
cubit مقیاس قدیمی طول معادل 81 تا 22 اینچ
logical معادل وضعیت منط قی نادرست یا صفر
fluid ounce واحد گنجایش مایعات معادل 61/1 پینت
barye واحد فشار معادل 01بتوان 6- بار
bushels مقیاس وزنی است معادل 4پک
bushel مقیاس وزنی است معادل 4پک
yard واحد طول معادل 4419/0متر
horsepower واحد نیرو معادل 647 وات
quintal واحد وزنی معادل 001کیلو گرم
fluid ounces واحد گنجایش مایعات معادل 61/1 پینت
pints واحد حجم معادل یک هشتم گالن یا
constant cost هزینه ثابت معادل cost fixed
pint واحد حجم معادل یک هشتم گالن یا
half crown سکه معادل دوشلیلینگ وشش پنس
ma اندازه جریان الکتریکی معادل یک میلیونیوم آمپر
canonical time unit زمان لازم برای طی مسافتی معادل یک رادیان
mas اندازه جریان الکتریکی معادل یک میلیونیوم آمپر
microbar واحد فشار معادل 01 بتوان 6 داین بر سانتیمترمربع
capital bonus سودسهام معادل کلمه dividened stock میباشد
nautical miles میل دریایی انگلیس معادل 0806 فوت
milliampere اندازه جریان الکتریکی معادل یک هزارم آمپر
hypersonic سرعتی معادل یا بیش از 5برابر سرعت صوت
nautical mile میل دریایی انگلیس معادل 0806 فوت
mhz اندازه فرکانس معادل یک میلیون سیکل در ثانیه
double dabble روش تبدیل اعداد دودویی به معادل دهدهی
krona مسکوک ایسلند و سوئد معادل 6202/0 دلار
zeros 1-رقم . 2-معادل خاموش منط قی یا وضعیت نادرست
zeroes 1-رقم . 2-معادل خاموش منط قی یا وضعیت نادرست
pints پیمانه وزن مایع معادل نیم کوارت
cent- سنت که معادل یک صدم دلار امریکایی است
centi- سنت که معادل یک صدم دلار امریکایی است
pint پیمانه وزن مایع معادل نیم کوارت
legal aid معافیت ازهزینه دادرسی معادل assistance judicial
cent سنت که معادل یک صدم دلار امریکایی است
zero 1-رقم . 2-معادل خاموش منط قی یا وضعیت نادرست
cents سنت که معادل یک صدم دلار امریکایی است
balun مبدلی که دو مداری را که امیدانس مختلف دارند معادل میکند
assignment معادل قرار دادن یک متغیر با یک مقدار یا رشته یا حرف
assignments معادل قرار دادن یک متغیر با یک مقدار یا رشته یا حرف
metric ton مقیاس وزن معادل هزارکیلوگرم یا حدود 0022 پوند
yards واحد مقیاس طول انگلیسی معادل 4419/0 متر
en واحد اندازه گیری که معادل نیمی از یک ein است
menu ترکیب کلید از دو یا چند تا که معادل انتخاب منو است
kpsi [واژه مخفف معادل تعداد گره در هر اینچ مربع]
knot واحد سرعت دریایی معادل 01/ 6706 فوت درساعت
AC و نیز پسوندی است لاتینی یا یونانی معادل -ieمانند
grain واحد وزن در سیستم غیرمتریک معادل 8460/0گرم
knots واحد سرعت دریایی معادل 01/ 6706 فوت درساعت
angstrom واحد اندازه گیری معادل با یک هزار میلیونیوم متر
slugs واحد غیر متریک جرم معادل 9395/41 کیلوگرم
slugged واحد غیر متریک جرم معادل 9395/41 کیلوگرم
menus ترکیب کلید از دو یا چند تا که معادل انتخاب منو است
even time دویدن 001 یارد معادل 5/19متر در01 ثانیه
slug واحد غیر متریک جرم معادل 9395/41 کیلوگرم
knot [واحد سرعت دریایی معادل ۱۸۵۲ متر درساعت]
yard واحد مقیاس طول انگلیسی معادل 4419/0 متر
kilderkin چلیک یابشکه کوچکی معادل نصف یاربع بشکه معمولی
h.e.t.p plate theoretical equivalentof height ارتفاع معادل بشقابک نظری
balances برنامه ریزی برای چیزی با اینکه دو بخش معادل باشند
r.s.c قوانین مربوط به دادگاه یادیوان عالی معادل supremecourt of rules
persec واحد طول در مقیاس کیهانی معادل 262/3 سال نوری
balance برنامه ریزی برای چیزی با اینکه دو بخش معادل باشند
k به هنگام اشاره به فرفیت با مسامحه می توان معادل 4201 دهدهی دانست
Kbyte واحد اندازه گیری رسانه با فرفیت بالا معادل هزار بایت
conversion لیست کدهای اصلی یا عبارات و معادل آنها به زبان یا حالت دیگر
conversions لیست کدهای اصلی یا عبارات و معادل آنها به زبان یا حالت دیگر
remainder عدد معادل مقسوم منهای حاصل ضرب خارج قسمت ومقسوم علیه
hard spun [نخ با تاب زیاد با زاویه ای معادل سی تا چهل و پنج درجه نسبت به محور عمودی]
assignment دستور ابتدایی برنامه نویسی که یک متغیر را معادل با یک مقدار یا رشته یا حرف قرار میدهد
assignments دستور ابتدایی برنامه نویسی که یک متغیر را معادل با یک مقدار یا رشته یا حرف قرار میدهد
sthene واحد نیرو در سیستم غیرمتریک معادل نیرویی که به جرمی برابر یک تن شتاب یک متر بر مجذور ثانیه
nihilism شورش و شدت عمل را توصیه کند مفهومی تقریبا" معادل نهیلیسم و انارشیسم از خودگذشتگی و تن به فنا دادن
excesses کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است
grip length طول قسمت رزوه نشده ساقه پیچ که معادل حداکثر ضخامت قطعات متصل شونده میباشد
excess کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است
assign 1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه
assigning 1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه
texts وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
assigned 1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه
assigns 1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه
text وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
denier دنیر [واحد اندازه گیری الیاف فیلامنت مثل ابریشم که هر نهصد متر طول آن معادل یک گرم است.]
coincidence circuit مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند
dominion ار 9491 این کلمه معادل "مملکت عضو جامعه ممالک مشترک المنافع بریتانیا" commonwealthcountry قرار گرفته است
coincidence element مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند
adjectives تابع
suffragan تابع
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com