English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 186 (9 milliseconds)
English Persian
representationalist معتقد بفلسفه ایده هاو افکار
Other Matches
idealist معتقد به ایده الیسم
ideologist ایده ئولوگ کسی که در مورد افکار وعقاید مطالعه میکند
breast افکار
breasts افکار
believers معتقد
believer معتقد
train of thought رشته افکار
daydreams افکار پوچ
daydreamed افکار پوچ
daydream افکار پوچ
public opinion افکار عمومی
daydreaming افکار پوچ
good deeds افکار نیکو
ideas if reference افکار عطفی
internal conception زاییده افکار
thought افکار خیال
thoughts افکار خیال
idea زاییده افکار
concept زاییده افکار
conception زاییده افکار
musing غرق در افکار
brainchild زاییده افکار
trinitarian معتقد به تثلیث
fatalist معتقد به سرنوشت
theist معتقد بخدا
resurrectionist معتقد برستاخیز
predestinarian معتقد به تقدیر
polygamist معتقد به تعددزوجات
introspectionist کسیکه معتقد به
casualist معتقد به اتفاق
wishful thinking افکار واهی و پوچ
strong minded دارای افکار مردانه
vox populi اراء یا افکار مردم
telepathy ارتباط افکار با یکدیگر
cardinal sin عملمغایر با افکار عمومی
parochialism محدودیت در افکار وعقایدمحلی
mind reading کشف افکار دیگران
In deference to public opinion. به احترام افکار عمومی
To have enlightened ideas. To be an intellectual. افکار روشنی داشتن
mind reader کاشف افکار دیگران
mind readers کاشف افکار دیگران
concepts ایده
ideals ایده ال
conceptss ایده ها
ideass ایده ها
ideas ایده
ideal ایده ال
spiritualists معتقد بارتباط باارواح
red tapist معتقد به red-tapism
rationalistic معتقد به اصالت عقل
naturalist معتقد به فلسفه طبیعی
materialist معتقد به اصالت ماده
moralists معتقد به اصول اخلاق
moralist معتقد به اصول اخلاق
henotheist معتقد یا وابسته به توحیدنوبتی
naturalists معتقد به فلسفه طبیعی
spiritualist معتقد بارتباط باارواح
trinitarian معتقد بوجوداقانیم ثلاثه
materialists معتقد به اصالت ماده
rationalist معتقد به فلسفه عقلانی
nihilist معتقد به مکتب nihilism
to think aloud افکار خود را [بلند] گفتن
ideology مبحث افکار وارزوهای باطنی
idealogy مبحث افکار وارزوهای باطنی
To pick other peoples brains. از افکار دیگران استفاده کردن
self revelation افشاء افکار واحساسات شخصی
to think out loud افکار خود را [بلند] گفتن
egghead روشنفکر دارای افکار بلند
bemuse غرق افکار شاعرانه کردن
eggheads روشنفکر دارای افکار بلند
ideologies مبحث افکار وارزوهای باطنی
ideal rectifier یکسوکننده ایده ال
ideal position پوزیسیون ایده ال
ideal position وضعیت ایده ال
idealist ایده الیست
ideal rocket راکت ایده ال
ideal solenoid سولنئید ایده ال
ideal solenoid سولنوئید ایده ال
ideal solution محلول ایده ال
egoideal ایده ال نفسانی
ideal solenoid پیچک ایده ال
ideologue ایده ئولوگ
optimal distribution توزیع ایده ال
merit goods کالاهای ایده ال
optimum point نقطه ایده ال
ideal gas گاز ایده ال
ideal capacitor خازن ایده ال
ideal conductor هادی ایده ال
ideal crystal کریستال ایده ال
ideal dielectric دی الکتریک ایده ال
ideal efficiency بازده ایده ال
ideal efficiency راندمان ایده ال
take it <idiom> ایده گرفتن
ideological ایده ئولوژیک
ideal fluid سیال ایده ال
ideal galvanic cell باطری ایده ال
ideologically ایده ئولوژیک
socialist جامعه گرا معتقد به سوسیالیسم
rabbinist معتقد به احادیث بنی اسرائیل
biracialism معتقد به یا دارای دونژاد بودن
self-righteous معتقد بعدالت وتقوی خود
self-righteousness معتقد بعدالت وتقوی خود
adoptionist معتقد به فرزند خواندگی عیسی
principle معتقد باصول ومبادی کردن
epicurus نام فیلسوف یونانی که معتقد
socialists جامعه گرا معتقد به سوسیالیسم
self righteous معتقد بعدالت وتقوی خود
hylicist کسیکه معتقد به مادیات است
evolutionist معتقد به فرضیه تکامل یافرگشت
I don't know what to make of him. من افکار او [مرد] را درک نمی کنم.
cause cTlFbre موردیکهنظر افکار عمومیرا بهخود جلبکند
ideal paralleling مدار موازی ایده ال
ideologue سازنده ایده ئولوژی
ideal no load voltage ولتاژ بی باری ایده ال
ideal no load d.c. voltage ولتاژ "دی .سی " بی باری ایده ال
ideal rectangular pulse پالس مربعی ایده ال
ideal electron gas گاز االکترون ایده ال
ideal conductivity قابلیت هدایت ایده ال
ideological relations روابط ایده ئولوژیک
ideal galvanic cell سلول گالوانیکی ایده ال
nonideal gas گاز غیر ایده ال
best thing since sliced bread <idiom> [یک ایده یا نقشه خوب]
bureaucrats فرد معتقد به رعایت تشریفات اداری
totemist معتقد بوجودروح حافظ یک قوم یا قبیله
revelationist کسیکه معتقد به الهام ومکاشفه است
totemite معتقد بوجودروح حافظ یک قوم یا قبیله
bureaucrat فرد معتقد به رعایت تشریفات اداری
millenarian معتقد به سلطنت هزار ساله مسیح
A dialogue . گفت وشنود ( بحث وتبادل افکار ونظریات )
platonism فلسفه ایده الی شدن
ideal magnetization curve منحنی مغناطیس کنندگی ایده ال
dialectical idealism مکتب جدلی ایده الی
sabbatarian مسیحی معتقد به تعطیل کار و عبادت در یکشنبه ها
infallibilist کسیکه معتقد است که پاپ اشتباه نمیکند
geocentric معتقد باینکه خداوندزمین رامرکز عالم وجودقرارداده
animalist مصور حیوانات معتقد به حیوان صفتی انسان
Utopias دولت یا کشور کامل و ایده الی
mathematical نمایش سیستم با ایده ها و فرمولهای ریاضی
platonize پیرو فلسفه ایده الی شدن
Utopia دولت یا کشور کامل و ایده الی
Trinity سه گانگی [معتقد به وجود سه اقنوم در خدای واحد] [تثلیث]
intrusive thoughts اندیشه هایی که بی اراده شخص بخاطرش می اید افکار فضول
afrocentric <adj.> تاکید بر ایده ها، سبک و ارزش های آفریقایی
She wasn't any too pleased about his idea. او [زن] در مورد ایده او [مرد] خیلی خوشحال نبود.
trade unionism سیستمی که معتقد به بسط و توسعه این گونه اتحادیه هاست
idealised بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealising بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealize بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealises بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealizing بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealizes بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealized بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
anthropocentric معتقد باینکه انسان اشرف مخلوقات و مرکز ثقل موجودات است
limitarian کسیکه معتقد است بخش محدودی از مردم گیتی رستگاری روحانی خواهندداشت
eyestrings ضمائم چشمی که سابقا معتقد بودند هنگام کوری ومرگ از هم گسیخته می گردد
It was an enjoyable performance, if less than ideal. این نمایشی لذت بخشی بود اگرچه کاملا ایده آل نبود.
doctrines اصولی که نحوه اجرا و پیاده کردن یک ایده ئولوژی را تعیین میکند
doctrine اصولی که نحوه اجرا و پیاده کردن یک ایده ئولوژی را تعیین میکند
solipsism فرضیهای که معتقد است نفس انسان چیزی جز خودوتغییرات حاصله درنفس خودرا نمیشناسد
chrles' law در گازهای کامل یا ایده ال در فشار ثابت دما و حجم نسبت مستقیم دارند
idealism روش فکری کسانی که معتقدندسیاست باید تابع ایده الهای انسانی باشد
physiocrats اقتصاددانان فرانسوی قرن هیجده که معتقد بودند زمین و طبیعت یگانه منبع ثروت است
Biomimicry تقلید از الگوهای طبیعی برای حل مشکلات بشر، مانند گرفتن ایده هواپیما از پرندگان و غیره.
monetary school مکتب اقتصادی تحت رهبری میلتون فریدمن که معتقد به کارائی بیشترسیاست پولی نسبت به سیاست مالی در اقتصاد است
futilitarian کسی که معتقد است کوشش بشر بی فایده وبی نتیجه است
falangisme نهضت فاشیستی اسپانیا که حزب معتقد به ان حالیه تنها حزب قانونی اسپانیاست
lysenkoism نظریهای که معتقد است عوامل جسمانی وبدنی وشرایط محیط در وراثت موثر است
solifidian کسیکه معتقد است که ایمان تنهامایه رستگاری است
mercantilists مرکانتیلیست ها اقتصاددانانی که معتقد بودندرفاه اقتصادی یک کشور دراثر بوجود امدن مازاد در ترازپرداختها و تراکم طلا وسایرفلزات گرانقیمت افزایش می یابد
immanentism نظریه فسلفی که معتقد است رابطه میان خدا و فکر و روح و دنیا رابطهای ذاتی است
neoclassical school مکتبی که براساس ان رقابت و پیروی ازاصول حداکثرساختن مطلوبیت و سود میتواندتخصیص ایده الی از منابع رادر اقتصاد بوجود اورد
virtual مشخصات ترمینال ایده آل که به عنوان مدل ترمینال واقعی به کارمی رود
late-Modern architecture [معماری که تصویرها و ایده ها و نقش و نگار آن گرفته شده از جنبش معماری مدرن بود.]
self absorption غرق در خویش غرق شدن در افکار
academic freedom آزادی طلاب و محققین در تدریس وتحقیق و نشر افکار خود بدون انکه موسسهای که دراستخدام انند بتواند به انان تعرضی بکند و یا ایشان را درفشار بگذارد
individualism فلسفه اصالت فردیت روش فکری که معتقد به ازاد گذاشتن فرد درجمیع امور و شئون است بدون انکه مصالح جمع این ازادی را محدود کند
dialectical idealism دیالکتیک هگلی دیالکتیک ایده الیسم
ideal index شاخص کمال مطلوب شاخص ایده ال
brain washing مغزشویی روشی که به وسیله ان و ازطریق اعمال تدابیر و اعمال مختلف افکار و اعتقادات فردرا زایل و اعتقادات دیگری راجایگزین ان می کنند
pluralists معتقد به تعدد تعدد حزبی
pluralist معتقد به تعدد تعدد حزبی
scitovsky double criterion که براساس ان تغییری ایده ال استکه دران کسانیکه بهره برده اند بتوانندکسانیراکه زیان میبرند جبران نموده و در مقابل زیان کنندگان قادر نباشند که ازتغییر جلوگیری نمایند
dogmatic marxism مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
guild socialism سوسیالیسم صنفی عقیده کسانی که درعین اعتقاد به سوسیالیسم معتقد به ایجاد سیستم عدم تمرکز در مورد اصناف ودادن ازادی بیشتر به انهابودند و کنترل دولتی صاحبان حرف را جایز نمیشمردند واز این نظر گرایش ایشان به سندیکالیسم قابل توجه است
stored program concept ایده برنامه ذخیره شده مفهوم برنامه ذخیره شده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com